ماه مبارک رمضان
شاهراه رستگاری
تهيه و ترتيب:
خواهران/ ام جهاد و ام شهيد
زير نگرانی:
ابو شهيد
استاد دانشگاه بين المللی اسلامی اسلام آباد
بسم الله الرحمن الرحیم
فهرست مطالب
دريچه 7
هلال ماه مبارک رمضان بين حقيقت وخيال! 11
پيشواز به سوی بهار قرآن 16
چگونه از ماه نزول قرآن استقبال کنيم؟ 16
رمضان ماه نبرد وکارزار در راه خدا 17
فضائل روزه و رمضان 24
برای روزهدار دو خوشحالی است که روح وروان او را شاداب میکنند: 25
فضيلتهای ماه رمضان وروزهاش 26
حکم و فوائد روزه ماه مبارک رمضان 28
فوائد روزه 29
راه وروش پيامبر در رمضان 30
چه چيز برای روزه دار شايسته وچه چيز واجب است؟ 30
روزه و تربيت نفس 31
آداب روزه و سنتهايش 33
[چند پرسش و پاسخ مهم در مورد روزه و رمضان] 34
خوابيدن ساعتهای طولانی از روز 34
ترک کردن نماز روزه دار! 34
بدون عذر روزه نگرفتن 35
بنده رمضان! 35
خوردن در وقت اذان صبح 36
بلعيدن آب دهن 36
مسواک درروز 36
خمير دندان و قطره 37
وارد شدن آب به حلق از روی عمد 37
جنب - استفراغ - خون 37
استفاده از بوی خوش 38
از جمله چيزهايی که علما استعمالشان را در روز رمضان جايز دانستهاند 38
راه وروش پيامبر در روزه 39
تشويق کردن بچهها به روزه در رمضان 39
چيزهای که روزه را باطل میکنند 40
کسانی که خوردن روزه در رمضان برايشان مباح است 40
حکم روزه برای کسی که مريض است واميد به شفايش نيست 41
حکم روزه خوردن کارگر 42
زنی که بلافاصله بعد از فجر پاک شود 42
خوردن قرصهايی که برای منع حيض در رمضان استفاده میشوند 42
حکم تأخير قضای رمضان 43
نماز تراويح 43
فتواهای که برای سحر و تراويح داده شده است 45
حکم نماز تراويح 45
قرائت قرآن از روی قرآن در تراويح 46
رفتن از يک مسجد به مسجد ديگر 46
بهتر است که تابع امام باشيم 47
سحری و قیام اللیل: 47
ده روز آخر ماه رمضان 48
اعتکاف 49
ای برادر وخواهر معتکف: 49
حکم اعتکاف و شرطهايش 50
ليلة القدر 50
درجههای روزه داران 51
رمضان ماه قرآن 52
رمضان ماه بخشش وسخاوت 52
چند نصيحت 53
عمره در ماه مبارک رمضان 56
وداع با ماه نور 56
بعد از رمضان 58
زکات فطر (فطريه) 60
عيد 61
از سنتها ومستحبات عيد 62
وقت نماز عيد 63
مکان نماز 63
قضاء نماز عيد 63
ضميمه 64
1- دعای قنوت 64
2- نيايش سحرگاهان 69
دريچه
حمد و سپاس بيکران و ستايش و مدح و ثنای بیمانند از آنٍ آن ذات پاک يکتائی که امت ما را بر امتهای پيشين برتريها داد، اله وخالقی که به ما ماه پر نور وبرکت رمضان را هديه کرد، خدائی که شب قدر را به ما ارزانی داشت تا با يک شب اجر هزار ماه طاعت وعبادت بدست آريم...
سلام و درود وصلوات پر بار بادا رسول هدايت را، راهنمای بشريت وهادی انسان از سياه چالهای ظلمت و تاريکی به سوی مراتب والای نور و هدايت... پيام آور توحيد ورسالت... آنکه پرتو ماه پر نور رمضان بر دستان مبارکش از جانب پروردگارمان به ما ارزانی داشته شد...
رمضان ايستگاه پر نور سال است... در رمضان حقيقت هر انسان برملا میشود وپرده از واقعيتش بر کشيده میگردد... تو گويی رمضان ندای رب العالمين است ... برای بندگانی که هميشه گناه وکوتاهی خويش بر دوش شيطان لعين میاندازند وشانه از زير بار کوتاهيهای خويش خالی میکنند...
ندای پر طنين آسمانی است که با صلابت قلبها را بخود میآرد که ای بندگان خدا... حال که ما شيطانها را به زنجير کشيدهايم درهای جهنم سوزناک را قفل وزنجير زدهايم ودرهای بهشتهای برين را باز گشودهايم... به ميدان آی وخودت را نشان ده.
ثابت کن که کيستی وچه در توان داری... با دستان خود جايگاهت را در بهشتهای والای الهی رقم زن...
آری! رمضان ماه نور ويکرويی است... ماه مرد خدا بودن ويا شيطان شدن (!) است.. آنکه در رمضان ره خدا نجويد وپا در ره شيطان نهد او ديگر راه شيطان نپيموده ويا در دام شيطان نيفتاده، بلکه او خود شيطانی است از شياطين بشر... چرا که در رمضان شيطانی نيست که او را از راه به چاه کشد... اين صفات شيطانی است که در خون ورگ او با او آميخته شده وفطرت ووجدان ايمانی او را درهم شکسته از او موجودی ديگر در کالبد انسانی پرورده... که اگر توان ديدن او را با آينه صدق وصفای ايمانی داشته باشی همان چهره ننگ وعصيانگرشيطان را در چهار چوب کالبدی انسانيش خواهی ديد...
بار دگر رمضان به ديدار انسانيت میآيد در حاليکه هنوز سرزمينهای مسلمانان غرق در خون است... رمضان به اميد اينکه شايد خونهای سال گذشته خشک شده باشند و ملتهای اسلامی ره به سوی رشادت برده باشند و يا اينکه از خواب سنگين خرگوشی بيدار شده باشند بار دگر فرا رسيد... اما ديد که با تلاقهای خون مسلمانان مظلوم سيلاب شده، درياچههای خون اقيانوس گشته... کمرهای مسلمانان در هر جای دنيا زير تازيانههای کفر به زانو در افتاده است...
چشمان رمضان چنين حيره وحيران به جهان دوخته گشته... اما چه کند که او را زبانی وتوانی نيست.
آيا گمان میبری که اگر رمضان را توانی بود وخبر از قصه هميشگی ظلم وستم، ذلّت وخواری ... آيا بار دگر میآمد... گمانم هرگز!
آيا اگر رمضان را زبانی میبود با صدای بلند داد بر نمیآورد که:
ـ ای مسلمانان بر خيزيد... اين چه عزا وچه ماتم است؟ تا کی در زير تازيانههای ظالمان شراب ذلت وخواری را مستانه مینوشيد؟
من آمدهام تا گناهانتان را شستشو دهم، بيائيد دست در دستانم نهيد تا پاک شويد وبه سوی درگاه پروردگارتان دستان لرزان اميد وآرزو دراز کنيد شايد که خداوند در شما همت حرکت نهد... برخيزيد وکيان ظلم وستم از زمين برچينيد...
اما چه که بغض گلوی رمضان را محکم فشرده وتوان سخن از او ربوده است... و ای کاش مسلمانان پيام رمضان دريابند وحرف ناگفته را خود شنوند.
اين چند سطر در برگيرنده برخی از احکام رمضان است که به روزه داران تقديم میداريم بدين اميد که مورد استفاده آنها قرار گيرد و در اين ماه پر برکت رمضان يادی از ما در دعاهايشان کنند شايد که خداوند متعال دعای دوستی و برادری را در حق ما پذيرا شود و گناهان بیمنتهايی مارا بر ما ببخشايد، ومارا در زير سايه لطف وکرمش همواره سربازان راه خود قرار دهد.
با التماس دعا
أم جهاد و أم شهيد
هلال ماه مبارک رمضان بين حقيقت وخيال!
با فرو ريخته شدن پايههای متزلزل خلافت عثمانی آخرين پرچمی که با نام اسلام در صحرای وحشتناک جهالت قرن نوزدهم بر افراشته شده بود، اين ميراث بزرگ بين فرزندان ناباب اسلام، يعنی مسلمانانی که با اسلام فرسنگها فاصله داشتند به طور ناعادلانه تقسيم گشت.
دست خون آشام استعمار نيز در اين مسئله دخالت کرده، از هر چند شهرکی کشوری ساخته بر هر سری کلاهی با رنگ وبوی خاصی نهاده شد.
از آنروز هيمنه سياسی با نظام وحکومت الهی قهر کرده خودش را به سوی نظامهای بینظام غربی سوق داد که نهايتا اين کشورهای بیقانون جهان سوم، پديده آن حرکت پوشيده و پوسيده قديم که نه خدای را پيششان ارزشی است ونه انسان را، بوجود آمدند.
بار ديگر قرآن بزندان رفت واسلام در زير چکمههای بچههای عاق شدهاش در سلولهای تاريک ووحشتناک به جيغ و فرياد در آمد.
امروزه شاهدان عينی اين همه وحشيگری و بیخدايی هستيم که فردا در ميدان محشر شهادت خواهيم داد وبا پرده کشيدن از اينهمه ظلم وستم رسوايی ظالمان وستمگران را شاهد خواهيم شد.
از آنجا که روح دين وخدا پرستی در سينههای اين امت کاشته شده وبا رگ وخونشان آميخته شده بود، هر حکومتی برای جذب مردم ندای اسلام برآورد وقرآن را در کنار داس وچکش ويا صليب وکرواتش ويا ويا... قرار داد.
دين اسلام نيز دينی است شامل که تمامی شئون زندگی فردی وزندگی اجتماعی را برای پيروانش ترسيم نموده، که التزام به آن میبايستی همه جوانب را بپوشاند، احکام شخصی وفردی فقط دور وبر تکه گوشتی که قلب ناميده میشود میچرخد وپس از آن احکام اجتماعی است که اين قلب با خدا را با قلبهای ديگر هم خانوادهاش میآميزاند. از جمله اين عبادات همگانی عبادت روزه است که سالی يکماه معده ای که همواره زير رحمت الهی با نظام خاصی نعمتهای پروردگارش را میبلعيد در اين مدت کوتاه کمکی استراحت میکند تا بتواند با ادای فرامين پروردگارش شکری بجا آورد.
در ضمن روح وروان از خالی شده معده استفاده کرده غذای مورد علاقه خود را در میيابند وباز پس از سفری طولانی در گناه ومعصيت به سوی ريسمان معصوم الهی بازگشته اعتراف میکنند که ما بندهايم، بنده وبرده پروردگار عالميان فقط.
بنده خدا وفقط بنده او بودن يعنی از عبادت همه دست کشيدن وبسوی او روی آوردن... مخالف إله منشی بسياری از حکومتها است از اينرو آنها همواره سعی میکنند که در اين عبادت الهی نيز دخالت کرده آن را زير قانونهای اساسی بیاساسشان در آرند.
بهمين جهت از مسئله اختلاف مطالع ـ يعنی اختلاف در طلوع ماه وخورشيد ـ سوء استفاده کرده آن را بر زبان علمای درباری، خواسته يا ناخواسته، مطرح میکنند تا هميشه نانشان در روغن بماند!
در حقيقت در فقه اسلامی چيزی بنام «اختلاف طلوع وغروب ماه وخورشيد» مطرح بوده است وپيامبر اسلام نيز فرمودهاند: «صوموا لرؤيته وأفطروا لرؤيته». يعنی با ديدن هلال رمضان روزه بگيريد وبا ديدن هلال شوال افطار کنيد.
اين تنها راه دريافتن ماه مبارک رمضان بوده وهست. اما همانطور که واضح وروشن است سخن پيامبر گرامی اسلام موجه بهمه امت اسلامی است پس اگر چنانچه چند نفر از اين امت در جايی از کره زمين هلال ماه مبارک رمضان را ديدند روزه بر همه امت واجب میشود، نه اينکه ما طبق نظام امروزی اوامر پيامبر اسلام را تأويل کنيم وبگوئيم که ايشان اهل هر کشوری را جداگانه امر فرموده اند، چرا که:
اولاً: وجود اين کشورها ومرزهای آنها طبق نظام سياسی معينی است که روز بروزتغيير میکند در حالی که نظام اسلام واحکام الهی ثابت است ـ مگر در موارد برخی احکام اجتهادی ـ که اجتهاد نيز در دايره نص ثابت انجام میگيرد.
ثانياً: مناطق مرزی هر کشوری بکشور همسايه نزديکترند تا به پايتخت کشور خود، مثلاً فاصله مناطق جنوبی با کشورهای عربی کمتر است تا فاصله شان با پايـتخت کشور پس بر چه اساسی در ديدن ماه تابع پايتخت خود باشند؟ (شايد دانستن اين نقطه برايت جالب توجه باشد که فاصله بين پاکستان وايران جادهای است به عرض 4 متر وفاصله بين پاکستان و افغانستان طنابی به قطر 2 سانتی متر (!) و میبينی که در اين سوی طناب و آنسوی اسفالت مردم آدامس نشخوار میکنند در حاليکه همسايهها وخويشانشان تسبيح بدست با دهان روزه ذکر خدا میگويند، وچند پگاهی بعد در اينسوی طناب مردم عيد را به همديگر تبريک میگويند در حاليکه در آن سو چشمان برادرانشان خيره به آسمان در انتظار شب قدر است! ـ سؤال گريه برانگيز اينست که چرا مسلمانان عقلهايشان را بکار نمیگيرند؟).
از اين قرائن وبسياری جهات ديگر واضح میشود که اختلافاتی که در روزه بعضی از اقوام پيشين بوده سبب آن مسافت طولانی راه ونه بودن وسائل حمل ونقل سريع بوده نه اختلاف مطالع، بدين معنی که مثلاً در شهری ماه ديده شده ومردم شروع بروزه گرفتن نمودهاند اما در شهر ديگری که از شهر اول 200کيلو متر فاصله داشته بسبی، از جمله مه آلود بودن هوا، ويا ابری بودن آسمان ويا ويا... ماه ديده نشده وروز بعد با ديدن ماه ويا با کامل شدن30 روز شعبان، رمضانشان شروع شده، بر همين اساس عيد اين دو شهر نيز با اختلاف يک روز بر پا میشود که اين امر اگر چنانچه واقعاً در گذشته اتفاق افتاده، هيچ غوغائی را نمیتوانست به پا کند چرا که چارهای جز قبول آن نبود و اين اختلاف ـ در طول مسافت گم میشد، وکسی نمیتوانست بر ديگری اعتراض کند.
اما امروزه با پيشرفت علم بشری ـ که اين خود يکی از راههای خداشناسی است وخداوند متعال با تأکيد فراوان میفرمايند که ﴿إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ﴾ [فاطر: 28]. «تنها وتنها دانشمندانند که از خداوند میترسند».
پس دانش راهی است برای دريافتن قدرت الهی وعلم هميشه وهمواره در خدمت تعاليم الهی بوده است. انسان توانسته است که از نظام گردش زمين وخورشيد وماه بطور کلی باخبر شده و از بسياری از ريزه کاريهای آن مطلّع گردد، واگر ما توجه کنيم در خواهيم يافت که همه جهان اسلام ـ کشورهای اسلامی ـ در يک شب با هم مشترکند ـ واختلاف طلوع وغروب بيش از چند ساعت نيست ـ و اين بدين معنی است که همه ما در مسيرگردش «يک ماه» قرار میگيريم ـ يعنی همان هلالی که در يمن قبل از چند ساعت ديده شده بعد از چند ساعتی در شهر ما و در کشور ما میبايستی ديده شود، واگر عواملی طبيعی ويا... مانع ديدن ما شد ديگر بر ما هيچ عذری وبهانهای نيست و میبايستی بنابر سخن برادرانمان روزه گيريم چرا که امت اسلامی يک جسد هماهنگ است.
وآيا واقعاً شرم آور نيست که مثلاً در کشورهای چون کشورهای عرب در خليج که هر کشوری از شهرکی بزرگتر نيست يکی امروز وديگری فردا وآن ديگر بعد ازدو روز ديگر رمضانش شروع میشود. واگر امروز روابط سياسيش با کشور فلان هماهنگی میکرد در روزه امسال همسفرش خواهد شد وإلا مخالفت پيشه میگيرد. (هلال سياسی يا هلال شرعی!! بنگر که چرا برخی از سالها روزه ما با عربستان سعودی هماهنگ میشود و سالهای ديگر يک روز به عقب میافتد؟ در سالهای اتفاق اختلاف مطالع کجا رفته بود؟ - شايد جواب اين سؤال در وزارت خارجه نهفته باشد!).
و آيا شرم آور نيست که در شهرهای بزرگ دنيا چون لندن وپاريس مسلمانان سه روز نماز عيد میگذارند، سعوديها بر طبق عيد سعودی، ايرانيها بر اساس عيد در ايران، و ترکها همگام با عيد ترکيه!.
روزهای سال چون واگنهای يک قطار بهم چسپيده، پيش میروند. اگر ما بطور مثال، يک روز قبل از کشور عربستان روزه بگيريم پس ما يک روز از آنهايی که بر اساس اعتقاد خويش ديرتر روزه گرفتهاند جلو خواهيم افتاد، از اينرو احکام حج ما نيز میبايستی يک روز جلو بيفتد وقيام در عرفات ما نيز يک روز جلو میافتد، عيد قربان ما نيز قبل از عيد آنها خواهد بود واگر چنانچه کشوری ديگر بعد از آنها روزه گرفته باشد در همه اين مسائل يک روز با آنها ودو روز با ما اختلاف خواهد داشت. واضحتر اينکه: روزی که حجاج خانه مطهر خداوند متعال در عرفات هستند و نيمی از مسلمانان جهان بنا به سنت پيامبر اکرم صلی الله عليه وسلم روزه دارند ما قربانيهايمان را میبايستی سر ببريم، و در روز ديگر که حجاج بيت الله الحرام قربانی میدهند وروزه اساسا حرام است برادرهای ديگر ما در جای ديگری از دنيا دهان به روزه عرفه دارند!!!
پس همانگونه که روشن شد اين يک نوع قلاعب وبازی گرفتن احکام است و در طول تاريخ اسلام چه در زمان پيامبراکرم وچه در زمان ياران آنحضرت وبعد از آنها همچنين مسئلهای اصلاً روی نداده ومطرح نبوده است. حال بيا يک لحظه با خود بينديشيم که اين اختلاف ساختگی چهها میتواند بر پا کند.
1ـ کره زمين امروز چون يک دهکده کوچکی است که همه انسانها میتوانند در کوتاهترين وقت وبا سادهترين روشها با هم رابطه بر قرار کرده بهم برسند. در چنين موقعيتی اختلاف در اولين روز رمضان وعيد چه معنا دارد؟!
2ـ در شهرهای بزرگی که مردم صدها کشور مختلف بنابه احتياجات روز مره وروابط گوناگون دور هم جمع شدهاند وهر يکی در احکام تابع فتوای کشور خودش است برقرار کرده چند نماز عيد در چند روز متوالی چه معنا دارد؟!
آيا اينها همه منافی مفهوم عيد واجتماع در نماز و... نيست؟
وآيا با هماهنگی عبادت روزه تعارض ندارد؟
پيشرفت علم ثابت کرده که اين اختلاف هيچ گونه دليلی نداشته وتنها بر أوهام وتنگ نظريها بنا شده است. و در حقيقت اين يک مسئله علمی ونجومی است نه يک مسئله فقهی که بر فتوای قديم بنا شود.
هر يک از ما اگر قدری با خود بينديشد ومسئله را بدون تعصب وجهت گيری فقط وفقط برای رسيدن بحقيقت بنگرد، در خواهد يافت که اين جنجال جز يک تئاتر بیمعنا چيز ديگری نيست و در خواهد يافت که امام ابوحنيفه رحمه الله وقتی در فتوايشان فرمودند که: «اگر چنانچه يک مسلمان راستگو در هر جايی از زمين ماه را ببيند روزه رمضان بر همه مسلمانان واجب میشود».
چقدر دور انديش وحکيم بوده است. نمیدانم که چرا ما در اين مورد بخصوص سخن آن حضرت را زير پا نهاده وبه رأی ضعيفتر ومخالف با عقل ومنطق وعلم روی میآوريم؟!
پيشواز به سوی بهار قرآن
چگونه از ماه نزول قرآن استقبال کنيم؟
پروردگار جهانيان میفرمايند: ﴿شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ فِيهِ ٱلۡقُرۡءَانُ هُدٗى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَٰتٖ مِّنَ ٱلۡهُدَىٰ وَٱلۡفُرۡقَانِۚ﴾ [البقرة: 185].
ترجمه: «ماه رمضان ماهی است که درآن قرآن نازل شده است برای هدايت مردم وبا ادله وبراهين آشکارا وروشن برای راهنمائی».
چنين به استقبال رمضان رويم:
• توبه خالصانه به درگاه احديت واستغفار کردن از گناهان خود.
• آموختن اصول روزه درماه رمضان.
• بااعمال نيکو وصالح واراده راسخ وصادقانه وبا همت بلند به پيشواز رمضان رويم.
• آمادگی کامل برای رمضان چرا که لحظهها وروزهای آن بسرعت باد سپری میشوند.
• کوشش کردن برای حفظ اذکار ودعاها ومواظبت بر خصوصياتی که متعلق به اين ماه مبارک است.
• قرآن را برنامه زندگی قرار دهيم وآن را تلاوت نموده به احکام آن عمل نمائيم.
• ماه رمضان را ماه قرآن قرار دهيم، قرآن بخوانيم، بياموزيم وبياموزانيم، وبسوی قرآن دعوت کنيم.
رمضان ماه نبرد وکارزار در راه خدا
برخی با فرا رسيدن ماه مبارک رمضان جامه تنبلی وبيهودگی بر تن نهاده گمان میبرند که رمضان يعنی از راستای زندگی در آمدن و در بستر خواب وبيهودگی لميدن!
اما مسلمان واقعی که درس زندگی را از دانشگاه رسول اکرم میآموزد همواره درپی دريافت حقائق از آن أسوه رستگاری است.
با مروری گذرا بر تاريخ اسلامی در میيابيم که بزرگترين تحولّات تاريخی و بزرگترين برنامهای دعوی پيامبر اکرم در رمضان صورت گرفته است.
قرآن کريم راهگشای هدايت وبرنامه زندگی واساسنامه دولت اسلامی وحکومت عدل الهی در اين ماه مبارک به بشريت هديه داده شد ﴿شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ فِيهِ ٱلۡقُرۡءَانُ هُدٗى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَٰتٖ مِّنَ ٱلۡهُدَىٰ وَٱلۡفُرۡقَانِۚ﴾ [البقرة: 185].
ترجمه: «ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن برای هدايت ورستگاری مردم با أدله روشن برای راهنمائی وجدائی حق از باطل نازل شده است».
ماه رمضان ماه صداقت زمين وآسمان بود، پرتو پرنور سعادت آسمانی بر زمين وزمينيان.
در اين ماه بود که زوزه شمشير در مقابل غرّش ايمان سر خم کرد وبرای هميشه تاريخ بشريت شاهد وگواه آن شد که آهن پارهها را توان مقابله با ايمان نيست!
آری! معرکه بدر...
غزوه بدر که معرکه ثبات اسلام ودرهم شکستن کفر وجهالت بود ثمره رمضان است، «بدر» در تاريخ اسلامی يعنی ميدان تاريخ ساز... ميدانی که در پهنای آن دو راه بيشتر نبود، يا پيروزی اسلام بر کفر که آن بسيار ناممکن نمودار بود ويا درهم شکستن پايههای ضعيف مسلمانان وپيروزی جهالت وظلمت بر نور که ميدان معرکه چنين نمايان میکرد.
اما خواست پروردگار بود که313 مسلمان چوب وچماق بدست بر بيش از هزار مرد جنگی مسلح به مدرنترين اسلحههای زمانه خويش سوار بر اسبهای نيرومند جنگی، غالب آيند وخورشيد تابان ايمان بر تاريکيها پيروز گردد.
در اينجا بر مهمترين غزوههای پيامبر که در طول 13 سال حکومت اسلامی مدينه در زمان پيامبر اکرم رخ داد وبر برخی از بارزترين جنگهای تاريخ اسلامی اشاره میکنيم تا عاشقان زندگی آن بزرگمرد نبوت به کتابهای سيره و تاريخ اسلام رجوع کرده از نزديک نظاره گر واقعيتها و تفاصيل تاريخی اين حقائق زيبا و شيرين باشند، حقائقی که در مؤمنان روح از خود گذشتگی و فداکاری میدمد.
نام معرکه تاريخ نبرد فرمانده لشکر اسلام فرمانده لشکر کفر تعداد نيروهای اسلام تعداد نيروی کفر
نتيجه نبرد
سريه سيف البحر جمعه/ رمضان سال اول هجری حمزه فرزند عبدالمطلب عموی پيامبر اکرم أبوجهل 30 مجاهد سواره 300 مرد جنگی جنگی صورت نگرفت ومسلمانان به نيروهای دشمن فهماندند که هميشه آمادگی مقابله دارند.
غزوه بدر کبری جمعه/ 17 رمضان سال دوم هجری پيامبر اکرم أبو جهل 313 نفر بدون اسلحه وآمادگی 1000 مرد جنگی با اسلحه کامل پيروزی لشکر اسلامی. مسلمانان22 شهيد دادند در حاليکه از کافران 70 نفر بهلاکت رسيد و70 نفر اسير شد وبقيه پا به فرار گذاشتند
سريه عميربن العدی رمضان سال دوم هجری عمير خواهرش را که مردم را بر عليه مسلمانان بر میانگيخت بهلاکت رسانيد.
سريه أم قرفه رمضان سال ششم هجری ابوبکر صديق يار غار پيامبر اکرم أم قرفه قبيله بنو قزاره با تبليغات أم قرفه بر کاروان تجارتی زيد بن حارثه حمله ور شده کاروان را ربودند، پيامبر اکرم گروهی را به رهبری ابوبکر صديق برای نجات کاروان فرستادند که در اين درگيری ام قرفه ودخترش وبرخی ديگر به اسارت مسلمانان در آمده، بقيه فرار کردند.
سريه الميفعه رمضان سال هفتم هجری غالب بن عبدالله درگيری بين مسلمانان ومردم ميفعه که در ضمن تحالف با يهوديان خيبر بودند صورت پذيرفت.
غزوه فتح مکه 10/ رمضان سال هشتم هجری پيامبر اکرم قريش مکه مکه به وسيله مسلمانان فتح شد در اين حادثه تاريخ ساز فقط دو تن از مسلمانان شهيد شدند و12 نفر از مشرکان بهلاکت رسيدند وشهر در دست مسلمانان افتاد.
فتح أندلس
(اسپانيای امروزی) 28 رمضان /سال 92 هجری طارق بن زياد لوزريق اسپانيا دروازه اروپا به سيطره لشکر اسلام در آمد ونيروهای اسلامی توانستند پس ازآن سينه دريا را شکافته تا فرانسه به پيش روند.
جنگ زلاقه روز جمعه 25/ رمضان479هـ يوسف بن تاشقين بيش از 80 هزار مرد جنگی لشکر مسيحيان شکست چشم گيری خورد وپا به فرار گذاشت.
جنگ عين جالوت روز جمعه 15/ رمضان658 هـ سلطان قطز (نوه خوارزمشاه، خواهر زاده سلطان جلال الدین خوارزمی) مغوليان وحشی که سالها دنيای اسلام را در زير تاخت وتاز خود به تاراج برده بودند، بغداد ودمشق پايتختهای جهان اسلام جولانگاه اسبان چنگيز خان مغول شده بود در جنگ نابرابرانه عين جالوت پوزيه شان برای هميشه به زمين ماليده شد وکمر شان درهم شکست.
فضائل روزه و رمضان
خداوند متعال برای روزه اجر وپاداش بسيار بزرگ وبخشش زيادی قرار داده است همانطور که در سوره احزاب آيه 35 میفرمايند: ﴿...وَٱلصَّٰٓئِمِينَ وَٱلصَّٰٓئِمَٰتِ﴾ [الأحزاب: 35]. و در دنباله آيه میفرمايند: ﴿أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمٗا ٣٥﴾.
ترجمه: «زنان ومردان روزه دار... برای همه آنها خداوند متعال مغفرت وپاداش بسيار بزرگی مهيا ساخته است».
رسول الله میفرمايند: «ما من عبد يصوم يوماً فی سبيل الله إلا باعد الله بذلک وجهه عن النار سبعين خريفاً».
فرموده رسول اکرم است که: «هر کسی که فقط بخاطر خداوند روزه میگيرد خداوند آتش جهنم را از او 70 سال دور میسازد».
روزی أبو امامه به نزد پيامبر آمدند و از ايشان سؤال کردند يا رسول الله مرا از انجام دادن کاری که باعث داخل شدنم به بهشت میشود با خبر ساز ؟
رسول الله در جواب فرمودند: «عليک بالصوم، فإنه لامثل له».
ترجمه: «روزه بگير، چرا که اجر وپاداش هيچ چيز مثل آن نيست».
در حديث قدسی خداوند متعال میفرمايند: «کل عمل ابن آدم له إلا الصيام فإنه لي وأنا أجزي به، والصيام جنة -أي وقاية- وإذا کان يوم صوم أحدکم فلا يرفث ولا يصخب، فإن سابئ أحد أو قاتله فليقل: إني أمرؤ صائم، والذي نفس محمد بيده لخلوف فم الصائم أطيب عند الله من ريح المسک، للصائم فرحتان يفرحها؛ فرح إذا أفطر بفطره، وإذا لقي ربه فرح بصومه».
«هر کار ابن آدم برای خودش است مگر روزه، که آن برای من است ومن جزا وپاداشش را میدهم وروزه سپری است. پس اگر کسی از شما خواست روزه بگيرد فحش ندهد وخشمگين نشود واگر کسی او را ناسزا گفت يا با او درگير دعوا ومشاجره شد به او بگويد؛ من شخص روزه داری هستم وقسم به کسی که جان محمد در دست اوست بوی دهن روزه دار در نزد خداوند خوشبوتر است از بوی مسک وعنبر».
برای روزهدار دو خوشحالی است که روح وروان او را شاداب میکنند:
1- هنگاميکه افطارمی کند بخاطر افطارش خوشحال میشود.
2- هنگاميکه پروردگارش را ملاقات میکند بخاطرروزهای که گرفته بودخوشحال میشود.
اما خوشحالی روزه دارهنگام افطارش: وقتی است که نفسها ميل دارند به سوی چيزهايی که از آنها منع شدهاند از جمله خوردنيها، آشاميدنيها وشهوات نفسانی.
روزه دار برای نزديک شدن به خداوند شهواتش را ترک میکند بر طاعت وعبادتش میافزايد وبه طرف او مبادرت میورزد. و در شب که خلوتگاه بنده وپروردگارش است برمی خيزد واو را تسبيح میگويد. و در روز به امر پروردگارش آنچه را که او برای روزه دار حرام دانسته را ترک میکند وبه آن بر نمیگردد مگر به امر پروردگارش.
پس در هر دو صورت فرمانبردارش است وبه همين علت از روزه گرفتن پی در پی در چند روز بدون طعام نهی کرده شده است.
پس اگر روزه دار تقرب به سوی خداوند را خواهان باشد بايد بخورد وبياشامد وشکر وسپاس پروردگارش را بجای آورد تا در درگاه پروردگارش مورد مغفرت وآمرزش قرار گيرد وشايد دعايش مستجاب شود همانطور که در حديث آمده است: «برای روزه دار هنگام افطارش دعوتی است که رد نمیشود». (دعايی که مستجاب میشود).
اگر کسی در هنگام افطار نيتش بر اين باشد که چيزی که میخورد و میآشامد در او نيرو وتوان وانرژی بوجود آورد تا روز بعد بتواند روزه بگيرد وبتواند طاعت وعبادت کند برای او اجر وپاداشی نوشته خواهد شد حتی اگر اوهنگام خواب ـ چه در شب وچه در روزـ نيت کند به اينکه بعد از آن برای انجام طاعات وعبادات الهی نيرو بگيرد، خواب برايش عبادت محسوب میشود.
پس در اينصورت روزه دار شب وروزش عبادت است ودعايش در هنگام روزه مستجاب خواهد شد. وهمچنين در هنگام افطارش، پس او در روزهاش روزه دار صبور يست و در شبش عبادت کننده وشکرگذار.
همانطور که گفته شده خوشحالی روزه دارهنگام افطارش از فضل ورحمت الهی است. چرا که خداوند در سوره يونس آيه 58 میفرمايند:
﴿قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِ وَبِرَحۡمَتِهِۦ فَبِذَٰلِكَ فَلۡيَفۡرَحُواْ هُوَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ ٥٨﴾ [یونس: 58].
ترجمه: «ای رسول من به مردم بگو شما بايد منحصراً بفضل ورحمت خداوند شادمان شويد که آن بهتر ومفيدتر از ثروتی است که برای خود اندوخته میکنيد».
وشرط آن اينست که چيزی که با آن فطار میکند حلال باشد واگر بر چيزی که خداوند آن را حرام کرده افطار کرد خداوند دعايش را استجابت نمیکند همانطور که رسول اکرم میفرمايند.
«يمد يديه إلی السماء: يا رب يا رب، ومطعمه حرام ومشربه حرام، وملبسه حرام، وغذی بالحرام، فأني يستجاب لذلک»( ).
ترجمه: «دستانش را به سوی آسمان دراز میکند وزاری میکند که ای پروردگار من... ای خدای من، در حاليکه غذای حرام خورده، حرام نوشيده، حرام پوشيده و از حرام سير شده، پس چگونه دعايش پذيرفته شود؟!»
فضيلتهای ماه رمضان وروزهاش
1- از برتريهايی که ماه رمضان بر ماههای ديگر دارد اين است که در آن قرآن کتاب جاويدان الهی همراه با دلايل روشنش بر بشريت نازل شده است.
2- در آن شيطانها زندانی میشوند ودرهای آتش بسته ودرهای بهشت باز میگردد، همانطور که پيامبر میفرمايند: «إذا جاء رمضان فتحت أبواب الجنة، وغلفت أبواب النيران، وصفدت الشياطين».
3- شب قدردر اين ماه است وآن نيز از هزار ماه بهتر است. کسی که از آن محروم گردد تو گويی که از همه ماه مبارک محروم مانده است.
4- روزه دار در اين ماه با روزهاش غفران وآمرزش الهی را بدست میآورد همانطور که پيامبر میفرمايند: «من صام رمضان إيماناً واحتساباً غفرله ما تقدم من ذنبه». ترجمه: کسی که رمضان را با ايمان خالص روزه گرفت واجر وپاداشش را فقط از خداوند خواست، خداوند از گناهان پيشين او در میگذرد.
5- با زنده داشتن شبها در طاعت وعبادت پروردگارش به آمرزش ومغفرت او دست میيابد، همانطور که رسول الله میفرمايند: «کسی که شب رمضانش را با ايمان خالص بر پا داشت وطلب اجر وپاداشش را فقط از خداوند خواست گناهان پيشينش بخشيده میشوند». وهمچنين در آخر شبهای رمضان گناهان روزه دار بخشيده میشود.
6- رسول الله خبر دادند که خداوند متعال آزاد ورها میکند بندگان گنه کارش را از آتش در تمام شبهای ماه مبارک رمضان.
7- برای روزه دار هنگام افطارش دعايی ست که رد نمیشود.
8- فرشتگان برای روزه دار تا وقتی که افطار میکنداستغفار میکنند.
9- هر روز بهشتش را زينت میدهد و میفرمايند: «رنج و سختيها وچيزهای آزار دهنده دور میشوند از بندگان صالح من وبزودی به سوی من میآيند».
10- پيامبر میفرمايند: «عمره در رمضان مساوی با ثواب حج است».
11- بوی دهن روزه دار در نزد خداوند متعال خوشبوتر است از بوی مسک.
12- خداوند جهنميان را در تمام شبهای رمضان از آتش جهنم میرهاند.
13- شياطين زندانی میشوند.
14- در ماه مبارک رمضان درهای بهشت باز میشوند ودرهای آتش دردناک دوزخ بسته میشوند.
حکم و فوائد روزه ماه مبارک رمضان
حکم:
تعريف روزه: خودداری کردن از خوردنيها و آشاميدنيها از طلوع فجر تا غروب خورشيد.
و اين فرض ثابتی است درقرآن کريم و سخنهای پيامبراکرم اگر کسی منکر چنين فرضی شود او مرتد کافری است که بايد توبه کرده اقرار به فرض بودنش نمايد وإلا کشتنش واجب است.
بايد روزه رمضان با ديدن حلال ماه يا با اتمام 30 روز کامل ماه شعبان صورت گيرد و در اثبات ديدن ماه شخصی عادل وراستگو کافی است.
ابن قيم رحمه الله میفرمايد: روش پيامبر اکرم بر اين بود که ماه مبارک رمضان را با ديدن هلال آن ماه شروع میفرمودند ويا با به اثبات رسيدن آن از شهادت انسانی درست وبا ايمان. که يکبار با شهادت فرزند عمر وبار ديگر با شهادت وگواهی مردی روستايی که به او اعتماد داشتند روزه گرفتند. واگر چنانچه هلال رمضان را نمیديدند وکسی هم گواهی وشهادت به ديدن آن نمیداد ويا هوا ابری بود در اينصورت امر میفرمودند که سی روز ماه شعبان را تمام کنند سپس روزه ماه مبارک رمضان را شروع کنند.
از شيخ ابن باز سوال شد: در بعضی کشورهای اسلامی مردم به تقويمها اکتفا میکنند بدون اينکه هلال ماه را ببينند پس حکم اين چيست؟
جواب دادند: رسول الله امر کردند که مسلمانان با ديدن هلال ماه روزه بگيرند وبا ديدنش افطار کنند، واگر هوا ابری بود بر آنها کامل کردن 30 روز ماه شعبان واجب میشود.
احاديث زيادی در اين مورد آمده است که همه شان دلالت میکند بر اينکه ديدن ماه ويا کامل کردن تعداد روزهای ماه شعبان در هنگامی که ماه ديده نشود واجب است و بر هر شخصی نمیتوان اعتماد کرد مگر اينکه انسانی عادل وراستگو ومورد اعتماد مردم باشد.
فوائد روزه
1- روزه راهی است به سوی تقوا وپرهيزکاری همانطور که خداوند متعال میفرمايد:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٨٣﴾ [البقرة: 183]. ترجمه: «ای اهل ايمان بر شما هم روزه داشتن فرض گرديد چنانکه بر ملتهای پيشين و امّتهای گذشته فرض شده بود و اين دستور برای آنست که شما پرهيزکار و با تقوا شويد».
2- روزه باعث پاک کردن از تمام چيزهای باطل میشود رسول الله میفرمايند: «من لم يدع قول الزور والعمل به والجهل، فليس لله حاجة في أن يدع طعامه وشرابه»( ).
ترجمه: «کسی که از دروغ وزورگويی وکارهای ناشايست وعصبانيت وآزار واذيت مردم دست نمیکشد خداوند را به پرهيز ودوری از خورد ونوشش هيچ ضرورت وحاجتی نيست».
3- و از فوائدش اينست که شهوت را ضعيف میکند وصبر را زياد میکند واراده را قوی میکند، همانطور که رسول الله جوانانی را که توانايی ازدواج ندارند را امر کردند که روزه بگيرند.
4- وازفوائد ديگرش اينست که مردم را به اتحاد ودوستی، عدل وعدالت، برابری وايثار، فداکاری، بذل وبخشش وکمک کردن به فقرا ومساکين عادت میدهد.
5- از فوائدههای ديگرش: صحت وسلامتی انسان ورودهها واصلاح کردن معده وپاک کردن بدن از چيزهای که باعث ضرربرای بدن انسان میشود است.
6- واز ديگر فوائدش اين است که قلب را مشغول به چيزهايی که او را به سعادت وخوشبختی سوق میدهد میکند و از زشتيها وگناهان خالی میکند وبه ذکر وعبادت وتلاوت قرآنش میخواند.
7- واز فوائد ديگر آن است که مجرای خون را تنگ میکند(مجرای که از آن شيطان وارد بدن انسان میشود) ونفس انسان را آرامش وتسکين میدهد وذهنش را راحت میکند ووسواس وخيال را از او دور میکند وفقط او را متوجه پروردگارش میسازد.
راه وروش پيامبر در رمضان
از امام ابن قيم است که میفرمايند: از سلوک پيامبر اين بود که در ماه رمضان زياد عبادت میکردند وجبرئيل عليه السلام به ايشان درس میدادند.
وايشان در ماه رمضان بهترين مردمان بودند در صدقه دادن، احسان، نيکی کردن به مردم، تلاوت قرآن ونماز از بهترين مردمان بودند، وذکر واعتکاف وتمام چيزهای که اختصاص به ماه مبارک رمضان داشت را زياد انجام میدادند وکارها و عبادتهای بسيار زيادی را به اين ماه اختصاص میدادند که در ماههای ديگر انجام نمیدادند.
چه چيز برای روزه دار شايسته وچه چيز واجب است؟
سوال: چه چيز شايسته روزه دار است وچه چيز واجب است برايش که بايد آن را انجام دهد؟
جواب: برای روزه دار شايسته است که بيفزايد بر طاعات وعباداتش وازخود همه کارهای حرام را دور کند، ونمازهای پنجگانه را در وقتشان با جماعت بخواند ودروغ وغيبت وگول زدن ومعاملات ربا (حرام) وهر کار وگفتهای که انجام دادنش حرام است را ترک کند. همانطور که پيامبر میفرمايند: «من لم يدع قول الزور والعمل به والجهل فليس لله حاجة في أن يدع طعامه وشرابه».
ترجمه: «کسی که از دروغ وزورگويی وکارهای ناشايست وعصبانيت وآزار واذيت مردم دست نمیکشد خداوند را به پرهيز ودوری از خورد ونوشش هيچ ضرورت وحاجتی نيست».
روزه و تربيت نفس
کسی که نزديکی به سوی خداوند را میخواهد بايد از خوردنيها، آشاميدنيها و از شهوات دوری کند.
فوائد:
1- شکسته نفسی؛ سير بودن شکم انسان ومباشرت با زنان او را از خداوند غافل میکند.
2- خالی کردن قلب از مشغوليتها و فکرهای بيهوده؛
انجام دادن خواهشهای نفسانی باعث سنگدلی میشود وبين بنده وپروردگارش جدای میافکند و اين باعث ضعف ايمان وسوق دادن غفلت به سوی او میگردد.
خالی بودن شکم از خوردنيها و آشاميدنيها قلب را نورانی، انسان را فروتن، غرور او را درهم میشکند واو را به سوی ذکر وياد خدا رهنمون میسازد.
روزه مجاری خون را که مجراهای ورود شيطان هستند در جسم انسان تنگ میکند وباعث تسکين وآرامش خاطر در انسان میشود ووسوسههای شيطانی را از او دور میسازد و همچنين شهوت غضب را در چشمش از بين میبرد وبرای همين رسول الله روزه را سپری برای شکستن شهوت نفسانی قرار دادهاند.
پس ای انسان بدان که:
مگر با ترک کردن شهوتهای نفسانی وچيزهای که خداوند در همه حال حرام دانسته مانند دروغ، ظلم، تجاوزکردن بر مردم در خونها، مالها و ناموسهايشان نمیتوانی به خداوند نزديک شوی.
چرا که در اين مورد پيامبرمی فرمايند: «کسی که از دروغ وزورگويی وکارهای ناشايست وعصبانيت وآزار واذيت مردم دست نمیکشد خداوند را به پرهيز ودوری از خورد ونوشش هيچ ضرورت وحاجتی نيست».
جابرعليه السلام گفت: اگر روزه گرفتی نه تنها دهنت بلکه همراه آن گوش، چشم وزبانت را از دروغ و حرامها مبرا ساز، و از همسايه آزاری نيز دوری کن وسعی کن که وقار ومتانت داشته باشی در روزی که روزهای، وبين روزی که روزه ای وروزی که روزه نيستی فرق مگذار.
بدرستی که نزديکی به سوی خداوند متعال با ترک کردن کارهای مباح حاصل نمیشود مگر بعد از دوری وترک کردن حرامها.
پس کسی که مرتکب کار حرامی شد وبعد از آن خواست با ترک کردن کارهای مباح به خداوند نزديک شود مثل کسی که فرائض را تر ک میکند و میخواهد با نوافل به خداوند نزديکی جويد.
البته چنين کسی روزهاش از نظر جمهورعلماء جائز است وبه اينکه دوباره روزه بگيرد،امر نمیشود.
درمسند امام احمد است که:
روزی دو زن در زمان پيامبر اکرم روزه گرفتند ونزديک بود که از تشنگی بميرند. بمردم اين موضوع را به پيامبر رساندند اما ايشان اهتمام ندادند. سپس دوباره به اطلاع ايشان رساندند اين بار پيامبر آنها را خواست وبه آنها گفت که استفراغ کنند آنها چرک وخون و گوشتهای جويده شده را استفراغ کردند.
رسول الله فرمودند: اين دو زن ازچيزهای که خداوند حلال کرده بود روزه گرفتند و اما با چيزی که خداوند برايشان حرام کرده بود افطار کردند. (باغيبت کردن خود را از پاداش روزه محروم ساختند روزه شان را باطل کردند).
آداب روزه و سنتهايش
در روزه چيزهای هست که واجباند وچيزهای است که مستحباند:
1- حرص؛ حرص وطمع در خوردن سحری وتأخير کردن در آن تا جزء آخر از شب، تا نزديکی طلوع فجر، چرا که پيامبر اکرم فرمودند: «سحری بخوريد چرا که در سحری برکت است».
2- تعجيل؛ عجله کردن در افطار هنگاميکه خورشيد غروب میکند همانطور که پيامبر میفرمايند: «تا روزی که مردم در خوردن افطار عجله کرده، افطار را به تأخير نيندازند در آنها خير ونيکيهايی بسياری است».
3- دوری کردن از دشنام دادن و سخنهای دروغ وناسزا وناروا وهمه کارهای حرام ديگر همانطور که پيامبر میفرمايند: «اگر روزی کسی از شما روزه بود دشنام ندهد حتی اگر کسی به او حرف ناروای گفت يا با او درگير شد بگويد من شخص روزه داری هستم».
4- با خرما افطار کند اگر نيافت با آب افطارش را شروع کند.
5- وقتی که روزه است به چيزی که دوست دارد دعا کند چرا که دعای روزه دار رد نمیشود.
6- پر خوری نکردن در افطار وسحر واکتفا کردن به اندازهای که بدن احتياج دارد.
7- صدقه زياد دادن وبه بينوايان غذا دادن چرا که رسول الله در رمضان سخاوتمندترين وبخشندهترين مرد درخوبی بودند.
8- تلاوت قرآن وتحقيق وپژوهش همانطور که جبرئيل قرآن را درماه رمضان به پيامبر درس میدادند.
9- خواندن نماز تراويح در مسجدها وبه اتمام رساندن نماز همراه امام.
10- فزودن بر عبادت در 10 روز آخر ماه مبارک رمضان (شبهای ليلة القدر).
11- اعتکاف در 10 روز آخر از رمضان.
[چند پرسش و پاسخ مهم در مورد روزه و رمضان]
خوابيدن ساعتهای طولانی از روز
س: اگر شخصی تمام روز را بخوابد وفقط برای نمازهای فرض بيدار شود حکمش روزهاش چيست؟
ج: اين سوال در برگيرنده دو صورت است؛ در حالت اول شخص در طول روز میخوابد وبيدار نمیشود و اين جنايتی است بس بزرگ که بر خود وروا داشته نزد خداوند عزوجل به تأخير انداختن نمازها از وقتشان محاسبه میشود، پس بايد به سوی خداوند عزوجل توبه کند ونمازش را در سر وقتش همانطور که به او امر شده است ادا کند.
اما صورت دوم؛ وآن در حالی است که بلند میشود ونمازهای فرض را در وقتهايشان بهمراه جماعت بجای میآورد و اين گناهی ندارد ولی خيلی از کارهای خوب را از دست میدهد چرا که روزه دار بايد خود را در روزهاش با نماز خواندن، ذکر گفتن ودعا کردن وقرائت قرآن مشغول کند تا در روزهاش عبادتهای زيادی را جمع وذخيره کند.
ترک کردن نماز روزه دار!
س: حکم کسی که روزه میگيرد ولی نمازش را ترک میکند چيست؟
ج: کسی که نمازش را از روی عمد ترک کند کافر ومرتد میشود وآن کفر بزرگی است وروزهاش همراه با بقيه عباداتی که انجام میدهد درست نيست تا اينکه به سوی خداوند عزوجل توبه کند همانطور که در سوره انعام آيه 88 میفرمايد: ﴿وَلَوۡ أَشۡرَكُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٨٨﴾ [الأنعام: 88].
ترجمه: «واگر به خدا شرک آوردند اعمال آنها را نابود میسازد».
بدون عذر روزه نگرفتن
س: حکم کسی که در رمضان بدون عذرروزه نمیگيرد ومنکر واجب بودنش هم نيست چيست؟
ج: کسی که در رمضان از روی عمد وبدون عذر شرعی روزه نگيرد يکی از گناهان کبيره را انجام داده است وبه آن کافر نيست البته همراه بحا آوردن قضايش بايد به سوی خداوند متعال توبه کند و دليلهای زياد يست بر اينکه ترک کردن روزه در صورتيکه منکر واحب بودنش نشده باشد کفر نيست.
بنده رمضان!
س: حکم کسی که روزه میگيرد ونماز را فقط در رمضان میخواند اما وقتی که ماه رمضان به پايان میرسد نماز وروزهاش را ترک میکند چيست؟
ج: نماز رکنی است از ارکان اسلام، بلکه بزرگترين رکنهاست، بعد از شهادتين «أشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أن محمداً رسول الله» و از فرضهای عين است وکسی که ومنکر واجب بودن آن شود و آن را ترک کند وهمچنين اگر ترکش از روی تنبلی کند، کافر محسوب میشود. اما کسانی که فقط در ماه رمضان روزه میگيرند ونماز میخوانند در واقعه خودشان را گول میزنند در حاليکه گمان میبرند که خداوند را گول میزنند!!!
و برای چنين کسانی عذاب بزرگی است چرا که آنها خدا را فقط در رمضان میشناسند.
خوردن در وقت اذان صبح
س: حکم شرعی کسی که در حاليکه که اذان صبح را میشنود خوردن سحری را ادامه میدهد چيست؟
ج: بر مؤمن واجب است که هنگاميکه طلوع صبح برايش روشن وآشکار شد خوردنيها و آشاميدنيها را ترک کند چرا که خداوند در سوره بقره آيه 178 میفرمايند:
﴿وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ ٱلۡخَيۡطُ ٱلۡأَبۡيَضُ مِنَ ٱلۡخَيۡطِ ٱلۡأَسۡوَدِ مِنَ ٱلۡفَجۡرِۖ﴾ [البقرة: 187].
ترجمه: «بخوريد وبياشاميد تا آنگاه که خط سفيدی روز از سياهی شب در سپيده دم پديدار گردد، پس از آن روزه را شب».
اگر اذان صبح را شنيد وفهميد که آن اذان صبح است واجب است که خود داری کند ولی اگر مؤذن قبل از طلوع صبح اذان داد واجب نيست که خوداری کند وخوردن ونوشيدن تا اينکه فجر آشکار وروشن شود مجاز است برايش ولی اگر نمیدانست که مؤذن قبل از فجر اذان داده است يا بعد از فجر بهتر است که از خوردن وآشاميدن با شنيدن صدای اذان دست کشيد واگرهنگام اذان چيزی خورد ويا نوشيد اشکالی ندارد برای اينکه وقت طلوع فجر را نمیداند.
بلعيدن آب دهن
س: حکم بلعيدن آب دهن برای روزه دار چيست؟
ج: آب دهن روزه را ضرر نمیرساند پس بلعيدن آن اشکالی ندارد واگر هم تف کرد اشکالی ندارد، ولی اگر آب دهن غليظ شد(بلغم) بيرون انداختن ونبلعيدنش واجب است.
مسواک درروز
س: کسی که از استفاده کردن مسواک در روزهای رمضان خود داری میکند.
ج: درمورد خودداری کردن از مسواک در روزه رمضان، يا غير از آن، در روزهای که انسان روزه میگيرد دليل خاصی وجود ندارد. ومسواک کردن سنتی است که روزه را باطل نمیکند مگر در صورتی که طعم ومزه دهد ويا اثری از آن باقی بماند، البته نبايد شخص روزه دار آن را ببلعد، واگرخون از لثهاش با مسواک زدن خارج شد بايد که آن را نبلعد. واگراز مسواک زدن خودداری کرد به روزهاش هيچ ضرری نمیرساند.
خمير دندان و قطره
س: حکم استفاده کردن خمير دندان، وقطره گوش، چشم، بينی برای روزه دارچيست؟
ج: تمييز کردن دندانها با خمير دندان روزه روزه دار را باطل نمیکند والبته بايد که از رفتن چيزی به حلقش، دوری کند ولی اگر بدون عمد به حلقش رفت روزهاش باطل نمیشود.
وارد شدن آب به حلق از روی عمد
س: اگر روزه دار مزه مزه کرد يا استنشاق کرد وآب داخل حلقش بدون قصد رفت آيا روزهاش باطل میشود؟
ج: اگر روزه دار مزه مزه کرد يا استنشاق کرد وآب داخل حلقش بدون عمد رفت روزهاش باطل نمیشود برای اينکه اين کار از روی عمد نبوده، خداوند متعال در سوره احزاب آيه 5 میفرمايد:
﴿وَلَٰكِن مَّا تَعَمَّدَتۡ قُلُوبُكُمۡۚ﴾ [الأحزاب: 5].
ترجمه: «اما آن کار زشتی که به عمد وبا اراده قلبی میکنيد بر آن گناه مواخذه میشويد».
جنب - استفراغ - خون
س: روزی روزه بودم وبعد از اينکه نماز خواندم در مسجد خوابيدم وقتی بلند شدم ديدم که من جنب شدهام آيا روزهام با جنب شدن باطل میشود؟ ويکباری ديگر سنگی به سرم خورد و از آن خون آمد آيا بايد بخاطر آن خون افطار کنم؟ وآيا استفراغ روزه را فاسد میکند؟
ج: جنب شدن روزه را فاسد نمیکند برای اينکه به اختيار انسان نيست ولی بايد که غسل جنابت بجای آورد.
وسنگی که به سرت برخورد کرد وخون از آن جاری شد روزه را باطل نمیکند.
وهنگاميکه بدون اختيارت استفراغ کردی روزه ات باطل نمیشود.
همانطور که رسول خدا فرمودند: «من ذرعة القيء فلا قضاء عليه، ومن أستقاء فعليه القضاء».
کسی که خود بخود استفراع کرد بجای آوردن قضاء روزه بر او واجب نيست ولی اگر کسی از روی عمد استفراغ کرد بايد قضايش را بجای آورد.
س: آيا هنگاميکه منی به دليلی از بدن خارج شد بر روزه دار بايد که افطار کند يا نه؟
ج: در صحيحترين قول علما است که روزه دار با خارج شدن منی میتواند افطار نکند.
استفاده از بوی خوش
س: حکم استعمال کردن روزه دار از عطرهای خوشبو در روزه رمضان چيست؟
ج: استفاده کردن از عطر وخوشبوئی در روزهای ماه مبارک رمضان اشکالی ندارد، مگر عطرها و خوشبوئيهايی چون بخور که گاز آن به معده میرسد.
از جمله چيزهايی که علما استعمالشان را در روز رمضان جايز دانستهاند
• اکسيژن دادن به بيمارانی که دارای مرض ريه هستند.
• استفاده کردن سرمه در شب بهتر است برای روزه دار.
• واکسنی که برای تغذيه نيست و در رگها وعضلهها استفاده میشود وهمچنين آزمايش خون گرفتن.
• استفاده کردن از سرم غذائی در زمان حاجت ونياز بخاطر عدم شباهتش به خوردنيها و آشاميدنيها.
• چشيدن غذا در زمانی که لازم شد برای اينکه فقط بر روی زبان قرار میگيرد وفقط برای تشخيص دادن شيرنی ويا مزهاش است البته اين در صورتی است که نبايد چيزی از آن را بلعيد.
• خوردن وآشاميدنی که از روی فراموشی باشد روزه را باطل نمیکند ولی اگر بيادش آمد بايد چيزی را که در دهنش است بيرون کند.
• بوسيدن زن در هنگام روزه اشکال ندارد به شرط اينکه باعث بر انگيختن شهوت وريختن منی نشود.
راه وروش پيامبر در روزه
ابن قيم میگويد: پيامبر قبل از اينکه نماز بخوانند افطار میکردند و از راه وروششان اين بود که وقتی که از روی فراموشی چيزی را میخوردند ويا مینوشيدند قضايش را بجای نمیآوردند.
ومسواک میزدند در حالی که روزه دار بودند. همچنين مزمزه واستنشاق میکردند در حالی که روزه دار بودند البته روزه دار را از تکرار آن منع میکردند.
تشويق کردن بچهها به روزه در رمضان
س: آيا واجب است که کودک روزه بگيرد واگر در طول روز به سن بلوغ رسيد روزهاش باطل میشود؟
ج: هنگامی که کودکان چه پسر وچه دختر به سن 7 سالگی رسيدند بايد به آنها امر شود که روزه بگيرند تا عادت کنند وبايد والدينشان آنان را به روزه ونماز امر کنند واگر در طول روز به سن بلوغ برسند روزه شان قبول میشود مثلاً اگر پسری 15 سالش را تمام کرد و در وسط روز احساس کرد به سن بلوغ رسيده در حالی که روزه دار بود روزهاش قبول است البته در اول روز نفل حساب میشود و در آخر روز فرض، يعنی بعد از اينکه به سن بلوغ رسيد فرض حساب میشود.
چيزهای که روزه را باطل میکنند
فاسد کنندههای روزه 7 تا هستند:
1- جماع: پس وقتی روزه روزه دار با جماع فاسد میشود چه در يکی از روزهای رمضان باشد، يا درروزه ای که بر او واجب است وبايد که کفارهاش را انجام دهد واگر نتوانست بايد دو ماه پی در پی روزه بگيرد. بايد 60 مسکين را غذا دهد.
2- ريختن منی با مباشرت ويا بوسيدن ومانند اينها.
3- خوردن وآشاميدن از راه دهان وبينی.
4- چيزيکه به معنی خوردن وآشاميدن است مثل سرم غذائی.
5- خارج شدن خون بوسيله سرم.
6- استفراغ از روی عمد.
7- خارج شدن خون حيض ونفاس.
کسانی که خوردن روزه در رمضان برايشان مباح است
• مريضی ای روزه داشتن برايش ضرر دارد.
• شخص مسافر، اگر روزهاش رانگيرد برايش بهتر است البته پس، از تمام شدن ماه مبارک رمضان بر او واجب است که قضايش را بجا آورد واگر روزه گرفت برايش پاداشی است در نزد خداوند همانطور که در سوره بقره آيه 184 میفرمايند:
﴿فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَۚ﴾ [البقرة: 184].
ترجمه: «هر کسی از شما مريض باشد يا مسافر به شماره آن از روزهای غير ماه رمضان روزه بگيرد».
• کسانی که حيضاند ويا نفاس روزه شان را بخورند وقضايش را بجای آورند واگر روزه گرفتند برايشان جزا وپاداشی نيست وبايستی قضا بجای آورند.
• زن حامله ويا شيرده اگر ترسيد که به بچهاش ضرری وارد شود روزهاش را بخورد وقضايش را بجای آورد.
• کسی که بخاطر پيری يا مريضی نمیتواند روزه بگيرد وروزه باعث عدم شفا ويا طولانی شدن بيماريش میشود روزهاش را بخورد وبايد بجای هرروزمسکينی را غذا بدهد.
نظريه برخی از علما وفقها بر اين قرار است که:
1- پيرمردی که به درجه ناتوانی رسيده باشد بر او نه روزه ونه قضايش ونه کفارهاش هيچ کدام بر او واجب نيست.
2- کسی که احتياج دارد که در مواقع خيلی ضروری روزهاش را بخورد مثلاً برای نجات دادن مسلمانی از غرق شدن يا سوختن و... چنانکه مگر با خوردن روزهاش نمیتواند کمک کند.
3- کسی که تشنگی وگرسنگی بر او غلبه کرد تا جايی که ترسيد هلاک شود.
4- کسی که از ترس جانش مجبور شد که روزهاش را بخورد اشکالی ندارد ولی بعداً قضايش را بجای آورد.
حکم روزه برای کسی که مريض است واميد به شفايش نيست
س: حکم مريضی که به بيماری سل دچار شده وروزه گرفتن در ماه رمضان برايش مشکل است و میداند که اگر روزه بگيرد اميدی به شفايش نخواهد بود چيست؟
ج: اگر اين مريض نيرويش به اندازهای نبود که روزه بگيرد وبا روزه گرفتن اميدی به شفايش نبود بر او واجب است که بجای هر روزی که روزه نگرفته مسکينی را غذا بدهد يعنی نصف صاع خرما يا برنج ومانند اينها يا از چيزی که خانوادهاش استفاده میکند بدهد. مانند پيرمردان بزرگ وناتوان وسالخوردگانی که روزه گرفتن برايشان مشکل است.
حکم روزه خوردن کارگر
س: آيا جايز است خوردن روزه برای کارگری که زياد کار میکند؟
ج: برای کسی که به سن تکليف رسيده است جايز نيست که در رمضان به خاطر اين که کارگر است روزه نگيرد ولی اگر زياد برايش مشکل بود ومجبور بود که افطار کند به همان اندازه که ناتوانیاش برطرف گردد افطار کند سپس روزهاش را نگه دارد تا غروب و با مردم افطار کند سپس قضايش را بجای آورد.
زنی که بلافاصله بعد از فجر پاک شود
س: اگر زنی بلافاصله بعد از فجر پاک شود آيا روزهاش را نگه دارد ويا روزه بگيرد. وآيا اين روزبرايش را حساب میشود يا بايد که قضای آن روز را بجای آورد؟
ج: اگر خون در طلوع فجر يا کمی قبلاز آن قطع شد روزهاش صحيح است وادای فرض شده است حتی اگرتا پس از طلوع خورشيد غسل نکرده بود، اما اگر خونش بعد از روشن شدن صبح قطع شد درآن روز روزهاش را بگيرد، وبايد قضايش را بعد از رمضان بجا آورد وفرضش ادا نشده. البته خداوند داناتر وآگاهتراست.
خوردن قرصهايی که برای منع حيض در رمضان استفاده میشوند
س: حکم خوردن قرصهای که مانع حيض برای زنان میشود؟
ج: خداوند عزوجل حيض را برای دختران آدم قرار داده است وبرای اين دوره ماهانه حکمی را ايجاد کرده است پس اگر زنی حيض شود از روزه ونماز خود داری کند واگر پاک شد واجباتش از جمله روزه ونمازش را ادامه دهد واگر رمضان تمام شد قضای روزهای که از دست داده است رابجای آورد.
بطور واضحتر نبايد با خوردن قرص واستفاده از دارو فطرت خلقت را بر هم زد، بخصوص که اين کار ضررهايی را برای زن در بردارد.
حکم تأخير قضای رمضان
س: آيا تأخير انداختن قضای روزه رمضان تا فصل زمستان جايز است؟
ج: بايد فوراً قضای روزه رمضان بجای آورده شود البته، اگر عذری نداشته باشد، مانند حوادثی ناگهانی يا مريضی يا سفر ويا موت. وتأخير کردن در آن بدون سبب جايز نيست ولی اگرکسی آن را به تأخير انداخت تا در زمستان که روزها کوتاه است روزه بگيرد اشکالی ندارد وروزه از او ساقط میشود. اما بايد توجه داشت که فطر از دست دادن اين فرصت با بيماری وشايد مرگ وجود دارد.
نماز تراويح
قيام شب در رمضان قيامی است که با جماعت خوانده میشود و وقتش بعد از عشاء شروع شده تا طلوع فجر ادامه دارد، ورسول الله به نماز در شب رمضان رغبت زيادی داشتند، همانطور که میفرمايند: «من قام رمضان إيمانا وإحتسابا غفر له ما تقدم من ذنبه».
«کسی که قيام کرد در رمضان با ايمان خالص واميد پاداش از پروردگارش گناهان پيشينش بخشيده میشوند».
در مورد تعداد رکعتهای نماز تراويح اختلافاتی در بين مردم بروز کرده که متأسفانه جهل وتعصب برخی را بر آن داشته که در مسجد که خانه خداست روی هم بپرند ويا برروی يکديگر صدايشان را بلند کنند.
بايد دانست که اساساً نماز تراويح سنت است وترک آن گناه نيست. ترک آن باعث محروميت از اجر وپاداش طاعت وعبادت قيام الليل همراه با محروميت از ثواب وپاداش عمل کردن به سنت پيامبر اکرم است . واتحاد مسلمانان واجب وفرض است پس نبايد ما بخاطر بجا آوردن سنتی فرض وواجب الهی را زير پا نهيم.
• روايتهايی که به پيامبر اکرم میرسند بر اين اشاره داردند که پيامبر خدا بر قيام اليل تأکيد فراوان میکردند وهمچنين اشارههای صريحی است که ايشان هشت رکعت نماز تراويح همراه با سه رکعت نماز وتر میگذاردند. يعنی در مجموع 11 رکعت.
• در روايات صحيحه نيز آمده که مردم در زمان حضرت عمر وعثمان وعلی بيست (20) رکعت تراويح بجای میگذاردند که بيشترين فقهاء از جمله حنفيها و حنبليها و شافعيها و داود ظاهری و سفيان ثوری و ابن مبارک بر اين رأيند.
• امام مالک عدد تراويح را به36 رکعت بدون وتر میرساند.
• امام ابن حبان میگويند که تراويح اول 11 رکعت با قرائتی طولانی بود سپس چون مردم احساس خستگی میکردند آن را به 20 رکعت با قرائت متوسط رساندند سپس آن را به 36 رکعت با قرائت کوتاه رساندند تا برايشان راحتر باشد.
• با توجه به روايتهای صحيحی که بدان دست يافتيم در میيابيم که تراويح فرض نبوده وانسان در ادای آن آزادانه میتواند اجتهاد کند وما در جمع بين حديثهای وارده به اين نتيجه رسيدهايم که:
اولاً: سنت ادای تراويح 8 رکعت است. پس نبايد بر کسی که 8 رکعت ادا میکند خرده گرفت يا او را تحقير کرد.
ثانياً: در صورت ادای 20 ويا 36 رکعت 8 رکعت سنت مؤکده بوده و رکعتهای بعدی از جمله نوافل است که نمیتوان ادای آن را بدعت شمرد وبر کسانی که آن را بصورت فردی ويا جماعت ادا میکنند خرده گرفت. چرا که صحابه پيامبر اکرم آن را أدا کردهاند.
رمضان ماه عبادت وطاعت است و میبايستی که دستها را بالا زد و همتها را بکار گرفت و تا در توان است نهايت بندگی وبرده گی را در دربار الهی چه با انجام فرايض وواجبات ويا سنتها وچه با نوافل ثابت نمود. واختلاف انگيزی ومشاجره در مساجد بدعت وگناه است، نه نمازگزاردن وطاعت پروردگار! و میبايستی مردم را بحال خود رها کرد تا هر چه میتوانند وبهر صورتی که قناعت دارند و در روايات هم ثابت است پروردگارشان را عبادت کنند نه اينکه مطابق فکر وانديشه ويا فهم من ويا شما باشند.
در اينجا لازم میبينيم که برادران وخواهران خويش را به فراگيری احکام دين مبين اسلام دعوت دهيم چه که همه اختلافات ومشاجرات ريشه در جهل ونادانی وتعصب دارد.
بيشتر امامان در هنگام نماز تراويح به نماز گزاران چندان توجهی نمیکنند ونماز را طولانی میخوانند و اين کار اشتباهی است چرا که امام فقط برای خودش نماز نمیخواند بلکه هم برای خودش وهم برای ديگران میخواند.
لازم است که برنماز تراويح احترام زيادی گذاشته شود و در شبهای رمضان وقت خود را به اينکه از مسجدی به مسجد ديگری برود ضايع نکرد واگر ادای نماز با امام کرد سعی کند که تا آخرش را بجا آورد.
همچنين نماز تراويح با حضور زنان در مسجد اشکالی ندارد البته به شرطی که از فتنه وآشوب در امان باشند وزنان با حجاب وبدون تبرج وخود آرائی وبوی خوش به مسجد بروند.
فتواهای که برای سحر و تراويح داده شده است
حکم نماز تراويح
س: آيا نماز تراويح فقط سنت است يا سنت موکده؟
ج: به همان صورتی که در بالا بدان اشاره شد سنت موکده است همانطور که رسول الله میفرمايند: کسی که قيام کرد در رمضان با ايمان خالص واميد پاداش از پروردگارش گناهانش بخشيده میشوند.
قرائت قرآن از روی قرآن در تراويح
س: حکم قرائت از روی قرآن در نماز تراويح چيست؟
ج: خواندن از روی قرآن در قيام رمضان يا گوش دادن ونگاه کردن مقتديان از روی قرآن اشکالی ندارد و اين در کتاب وسنت دليل شرعی دارد که دلالت برجايز بودن خواندن قرآن درنمازها است و از ام المؤمنين عائشه رضی الله عنها روايتی است که غلامی در حاليکه از روی قرآن میخواند امامت ايشان میداد. (به موطا امام مالک مراجعه شود).
س: حکم دعای قنوت در وتر وآيا ترک کردنش جايز است؟
ج: در وتر «قنوت» سنت است واگر شخصی آن را در بعضی وقتها ترک کرد اشکالی ندارد. (در ضميمه دعاهايی آوردهايم که میتوانی در قنوت از آن استفاده کنی).
رفتن از يک مسجد به مسجد ديگر
س: آيا رفتن در هر شب از يک مسجد به مسجد ديگر بخاطر خوبی صدای امام جايز است؟
ج: در اين مسئله نمیتوان حکم ثابت داد اما بايد دانست که بهتر است انسان هميشه به آن مسجد وپشت آن امامی نماز گذارد که قلبش بيشتر واحساس اطمينان وآرامش میکند. البته چون در بيشتر مسجدها امامها سعی در ختم قرآن در تراويح دارند بهتر است انسان در يک مسجد بماند تا بتواند قرآن را بطور کامل از امام در نماز تراويح گوش گرفته از احکام آن بيش از بيش استفاده کند چه که پشمه جوشان قرآن خشک نشدنی و بیانتهاست.
بهتر است که تابع امام باشيم
س: در مورد کسی که با امام 10 رکعت نماز میخواند وبعد منصرف میشود نظر شما چيست؟
ج: سنت است که نماز با امام تمام شود حتی اگر 23 رکعت باشد همانطور که رسول الله میفرمايند کسی که نماز را از اول تا آخربا امام بر پا کرد خداوند برايش اجر وپاداش قيام الليل رامی نويسد. حضرت عمر وصحابه 23 رکعت نماز گزاردند پس در آن هيچ عيب ونقصی وخللی نيست چرا که آن از سنت خلفای راشدين است.
سحری و قیام اللیل:
س: اگر کسی در رمضان قبل از سحر با نيت سحری تاصبح خوابيد آيا روزه ای که میگيرد صحيح است؟
ج: روزهاش صحيح است چونکه سحری شرط صحيح بودن روزه نيست البته آن مستحب است چنانچه که پيامبر میفرمايند: «سحری کنيد که درسحر برکت است».
س: مقصود برکت سحری که در حديث آمده چيست؟
ج: مراد از برکت سحر برکت شرعی وجسمی وبدنی است، اما برکت شرعی يعنی پيروی کردن از امررسول الله وبرکت بدنی يعنی تغذيه بدنی يعنی تغذيه کردن بدن وقوی کردن آن برای روزه.
س: آيا ختم کردن قرآن در ماه رمضان واجب است؟
ج: ختم کردن قرآن در ماه رمضان برای روزه دار امری واجب نيست وبرای انسان اما لازم است که در رمضان قرآن را ختم کند چون از سنت رسول الله است که در اين ماه پيامبر از حضرت جبرئيل عليه السلام تمام قرآن را درس میگرفتند.
س: آيا قيام الليل فقط بايد در رمضان باشد يا در همه روزهای سال؟ و از چه ساعتی شروع میشود آيا فقط قيام نماز است ويا نمازو قرائت قرآن کريم؟
ج: قيام الليل با نماز و تهجد سنت است وفضيلتش اين است که پيامبر واصحابشان هميشه آن را انجام میدادند.
خداوند متعال در سوره مزمل آيه 20 میفرمايند:
﴿۞إِنَّ رَبَّكَ يَعۡلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدۡنَىٰ مِن ثُلُثَيِ ٱلَّيۡلِ وَنِصۡفَهُۥ وَثُلُثَهُۥ وَطَآئِفَةٞ مِّنَ ٱلَّذِينَ مَعَكَۚ﴾ [المزمل: 20].
ترجمه: «خدا به حال تو آگاه است که تو وجمعی هم از آنان که با تواند اغلب نزديک تو ثلث يا نصف يا (لااقل) ثلث شب را هميشه به طاعت ونماز میپردازی».
و اين اختصاص به ماه رمضان ندارد ووقتش بين عشاء وصبح است ولی در آخر شب بهتر است واگر در وسط شب نماز خواند برايش اجروپاداش است والله اعلم.
ده روز آخر ماه رمضان
در صحيح بخاری ومسلم آمده است که حضرت عائشه رضی الله عنها فرمودند: رسول الله هنگاميکه 10 روز آخر رمضان میشد زياد عبادت میکردند وشبها بيدار بودند وخانوادهاش را نيز بيدارمی کردند.
در روايت مسلم آمده است که حضرت عائشه رضی الله عنها میفرمودند: رسول الله هميشه سخت در طاعت وعبادت غرق بودند و در رمضان وبرطاعت وعباداتش بيش از روزهای ديگر میافزوند.
حافظ ابن رجب گفت که رسول الله 10 روز آخر رمضان را اختصاص میدادند به کارهای که در ماههای قبل انجام ندادهاند.
1- شب بيداری، منظور از آن اينست که در تمام شب مشغول به عبادت بودند.
2- پيامبر بيدار میکردند خانواده يشان را برای نماز در ده شب آخر رمضان اما در شبهای ديگر نه.
3- رسول الله در شبهای قدر زياد عبادت میکردند.
4- اعتکاف.
اعتکاف
در صحيح بخاری ومسلم آمده است عائشه رضی الله عنها میفرمودند پيامبر در 10 روز آخر از رمضان در اعتکاف مینشستند.
خود را با مناجات وذکر ودعا مشغول میساختند وخود را با مردم مشغول نمیساختند و در خلوت اعتکاف میگرفتند.
معتکف کسی است که خودش را تمام وقت مشغول طاعت وعبادت میکند و از کارهای که قبلاً به آن مشغول بوده دوری میکند .
ای برادر وخواهر معتکف:
• نمازت را به بهترين وجه با خشوع وفروتنی وخضوع بجای آور وآن را در اول وقت با جماعت ادا کن چرا که قيمت تو به انجام دادن کارهای صالح و فرضها به بهترين وجه است.
• خود را به تلاوت قرآن وتدبر وتفکر در آن مشغول ساز چرا که آن همانند ياری است که اگر با او باشی تو را در تمام زندگيت هرگز تنها نمیگذارد.
• شبهای اعتکاف بيدار بمان و در آن قيام الليل را بجای آور و از خداوند عزوجل طلب استغفار کن چرا که اين شبها همانند ديگر شبها نيست وآن را چون شبهای ديگر به صبح مرسان.
• زبانت را از غيبت کردن، تهمت زدن، سخن جينی کردن وديگر سخنان زشت بر حذر دار وجز سخن خير چيز ديگری بر زبانت جاری مساز.
• فقط خداوند گريه وزاری را زياد کن وشوخی وخنده زياد را ترک کن وسعی کن که در تمام اوقات زندگيت اين خصوصيات را داشته باشی.
• حق برادران مسلمانت را بجا آور وبا آنها آنگونه که اسلام از تو خواسته رفتار کن يعنی آنها را بشناس وبه آنها محبت کن، وبه آنها خدمت وکمک کن.
چرا که خداوند متعال میفرمايند: ﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةٞ﴾ [الحجرات: ]. ترجمه: «همانا مؤمنان با هم برادرند».
حکم اعتکاف و شرطهايش
س: آيا اعتکاف در ماه رمضان سنت موکده است و چه شرطهای دارد؟
ج: اعتکاف در رمضان سنتی است که پيامبر آن را در حياتش ايشان وهمچنين همسرانشان در مسجد به اعتکاف مینشستند.
اعتکاف لازم است به صورت شرعيش انجام بگيرد ولازم است انسان مسجدی را برای طاعت خداوند پاک ومتعال انتخاب کند طوری که خود را ازدنيا دور کند وبه انواع عبادت مانند ذکر خدا، نماز، صدقه دادن و... مشغول شود همانطور که رسول الله با رغبت زياد در اين روزهای عبادت میکردند در اعتکاف مینشستند.
معتکف با يد از کارهای دنيا وخريد دوری گزيند، وفروش نکند، از مسجد بيرون نرود، جنازه را همراهی نکند، به ديدار مريضی نرود ولی اگر فردی از خانوادهاش به ديدنش آمد صحبت کردن با او اشکالی ندارد، همانطور که در ايام اعتکاف پيامبر معتکف بودند وأم المؤمنين صفيه به ديدنشان رفتند با ايشان صحبت کردند.
ليلة القدر
قال الله تعالی: ﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِي لَيۡلَةِ ٱلۡقَدۡرِ ١ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا لَيۡلَةُ ٱلۡقَدۡرِ ٢ لَيۡلَةُ ٱلۡقَدۡرِ خَيۡرٞ مِّنۡ أَلۡفِ شَهۡرٖ ٣ تَنَزَّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَٱلرُّوحُ فِيهَا بِإِذۡنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمۡرٖ ٤ سَلَٰمٌ هِيَ حَتَّىٰ مَطۡلَعِ ٱلۡفَجۡرِ ٥﴾ [القدر].
ترجمه: «ما قرآن را در شب با ارزش «ليله القدر» فرو فرستادهايم.. (1) تو چه میدانی شب قدر چه اندازه بزرگ وبا عظمت است؟! (2) شب قدر از هزار ماه بهتر است (3) فرشتگان وجبرئيل در آن شب با اجازه پروردگارشان، پياپی ميآيند برای هر گونه کاری که خداوند بدان دستور داده باشد (4) آن شب، تا طلوع سپيده دم، شب سلامت ورحمت ودرود است بر مؤمنان (5)».
عبادت در اين ماه وبيدار بودن به خاطر طاعت وعبادت ونماز وقرآن خواندن وذکر گفتن ودعا کردن برابر است با عبادت هزار شب يعنی با 83 سال و4ماه رسول الله فرمودند: «کسی که شب قدررا با ايمان خالص وگناهان پيشينش بخشيده میشوند».
قيام اليل يعنی بيدار بودن وطاعت وعبادت کردن ونماز وقرآن خواندن وبه ذکر ودعا واستغفارمشغول بودن و از خداوند متعال طلب مغفرت وآمرزش طلبيدن است.
از عائشه رضی الله عنها است میفرمودند که گفتم يا رسول الله اگر ديدم ودانستم که شب ليلة القدر فرا رسيده است چه دعائی را بگوئيم؟
فرمودند «قولي: اللهم إنک عفوٌ تحب العفو فأعف عني».
بگو خداوندا بدرستی که تو بخشاينده مهربانی ودوستدار بخششی، پس ببخای مرا.
ابن رجب میگويد: به طلب بخشش کردن در ليلة القدر به همراه سعی وتلاش خالصانه به درگاه خداوند در ده شب آخر رمضان امر شده است.
چرا افراد صالح وبا تقوا بسيار عبادت وطلب بخشش میکنند اما با اين حال بر میگردند به گناهان قبلی شان وفکر میکنند وباز از خداوند طلب بخشش میکنند.
درجههای روزه داران
ابن رجب میگويد: روزه داران بر دو طبقه تقسيم میشوند:
1- اولينشان کسی است که خوردن وآشاميدن وشهوتش را بخاطر خداوند متعال ترک میکند وعوضش را در بهشت از خداوند میخواهد ومثال چنين شخصی همانند تاجری است که با خداوند متعال معامله میکند، وخداوند متعال کار نيک کسی را ضايع نمیکند.
2- طبقه دوم کسی است که دردنيا بخاطر خداوند روزه میگيرد خودش را از گناهها وشکمش را از خوردنيها دور نگه میدارد وهميشه آخرت را بياد میآورد و از زيبايهای دنيا دوری کرده، آنها را برای آخرت ترک میکند.
رمضان ماه قرآن
ماه رمضان يعنی ماه نزول قرآن، واختصاص داده شده است به ماه قرآن همانطور که خداونند متعال در سوره بقره آيه 185 میفرمايند:
﴿شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ فِيهِ ٱلۡقُرۡءَانُ﴾ [البقرة: 185].
ترجمه: «ماه رمضان ماهی است که در آن قرآن مجيد نازل شده است».
در صحيح بخاری ومسلم آمده است که ابن عباس میگويند: «رسول الله از بهترين مردم هست و و از بهترين بودند در رمضان هنگاميکه ديدار میکردند جبرئيل را ودرس میدادند قرآن را به ايشان پس رسول الله هنگاميکه جبرئيل ديدارش میکرد بهترين بودند درخوبی از باد وزنده».
اين حديث بر دوستی تدريس قرآن در رمضان وجمع اجتماع مردم به خاطر آن وقرآن خواندن بيشتر شخص حافط قرآن برای مردم و اين دليلی است از علاقه بيشتر از خواندن قرآن در ماه رمضان.
رمضان ماه بخشش وسخاوت
پيامبر اکرم در ماه رمضان بيش از پيش به عبادت وطاعت مشغول میشدند وبيش از هميشه سخاوتمند وکريم وبخشاينده میگشتند که اين خود اشاره ايست به:
1- دو برابر شدن اجر وپاداش اعمال در رمضان
2- تشويق کردن روزه داران، نمازگزاران وذکر کنندگان به بطشتر عبادت وطاعت کردن که خود اجر وپاداشی مانند انجام دادن آن کارهای نيک دارد.
3- جزا وپاداش بستگی به کاری دارد که شخصی انجام میدهد وبه نيتی که برايش آن کار را انجام داده، وکسی که بر بندگان خدا بذل وبخشش کند خداوند متعال نيز او را مورد بذل وبخشش خود قرار میدهد.
4- يکی از راههای ورود به بهشت زياد روزه گرفتن وصدقه دادن است که باعث بخشش گناهان ودوری از جهنم میشود.
5- صدقه باعث میشود که اگر نقص وخللی در روزه بنده باشد آن را وبهمين خاطر برهر شخص واجب است که در آخر رمضان زکات فطرش را بپردازد تا که شايد با قيمانده کوتاهيها وگناهانش پاک گردند.
چند نصيحت
تو که میخواهی از بهترينها باشی و در قيامت تاج سعادت بر سرت نهند بدين چند اندرز ما گوش فرا ده؛
• در ادا کردن نمازت در سر وقتش بسيار مواظب باش.
• سعی کن ذکرهای نماز ودعاهای صبح وعصر را هميشه بر زبانت جاری سازی وبدان که اگر بعد از نماز صبح تا طلوع خورشيد در جايت نشسته ذکر به ذکر خدا مشغول شدی وبعد از آن دو رکعت نماز اشراق (ضحی) را خواندی اجر وپاداش بزرگی در نزد خداوند متعال مانند اجرحج وعمره کامل خواهی داشت.
• سعی کن همه نمازهای سنت مؤکده را بجای آوری دو رکعت آن قبل از صبح و4 رکعت قبل از ظهر و2 رکعت بعد از آن و 2 رکعت بعد از مغرب و2 رکعت بعد از عشاء همانطور که رسول الله فرمودند اگرمسلمانی هر روز 12 رکعت سنت را برای خداوند متعال انجام دهد خداوند در بهشت قصری برايش مهيّا میسازد.
• رمضان فرصت بسيار بزرگی است که آن را غنيمت بشماری، خيلی از مردم در سالهای گذشته با ما روزه گرفتند ولی الآن در بين ما نيستند و در زير خاک بسر میبرند ويا اينکه بدرجه عجز وناتوانی رسيدهاند که نمیتوانند روزه بگيرند پس سعی کن اعمال صالح انجام بدهی وبدان که اگر ياور رمضان باشی واو را به دوستی برگزينی خداوند نيز تو را به دوستی بر میگزيند وصحت وسلامتی بدست خواهی آورد که آن خود نعمت بسيار بزرگی است پس در همه حال شکرگذار خداوند متعال باش.
• همه نيرو توانت را در راه خواندن وفهميدن قرآن بگذار و در هر روز از رمضان با خواندن قرآن سعی کن برای خودت توشهای ذخيره کنی و درهنگامی که منزل را مشغول به کاری هستی به قرآن گوش فرا ده بده چرا که رمضان ماه قرآن است.
• سعی کن از رها يافتگان از آتش هولناک جهنم ورحمت شدگان الهی باشی چرا که رمضان ماه بخشش است وخداوند متعال رمضان را ماه رهايی از آتش جهنم قرار داده است.
• بدان که سخن زشت از اجر وپاداش روزه دار میکاهد پس زبانت را، حداقل در اين ماه، از کلام حرام چون؛ غيبت، دروغ و سخن چينی حفظ کن و از اعمال ورفتار جاهلان کناره گيری کن وهميشه اين سخن پيامبر را آويزه گوشت ساز که میفرمايند: «... فإن سابة أحد أو قاتله فليقل: إني صائم، إني صائم». پس اگر کسی به تو حرف زشتی ويا قصد جمال ودرگيری با تو را داشت بدو بگو من روزه دارم من روزه دارم.
• در ماه رمضان از آنچه که خداوند به توارزانی داشته بسيار صدقه بده، همانطور که پيامبر زياد صدقه میدادند تا جايی که دست سخاوتشان از باد وزنده پيش میگرفت.
• ماه رمضان ماه دعا است ودرآن درهای بهشت باز میشوند ودرهای جهنم بسته وشيطان در زنجير اسارت برده میشود سعی کن در اين ماه از دعا گويان وعاجزان درگاه الهی باشی.
• رمضان ماه عبادت است پس سعی کن نمازت را ادا کنی واگر خواهری خواست در مسجد نمازش را بجا آورد بايد را با پوشش وحجاب کامل وخوب وبدون بوی خوش بطرف مسجد رود ونبايد که نمازگزاران را با بچه هايش اذيت وآزار رساند.
• رمضان فرصتی است برای تسکين نفس وپاک کردنت وبدان که پروردگار بقيه رمضان همان خدای ماهها وروزهاست پس فقط بنده رمضان مباش.
• سعی کن وقتت را در خواب وتنبلی ويا با نشستن جلوی تلويزيون ضايع نکنی وسعی کن حداکثر استفاده را ازعبادت کردن در اين ماه ببری.
• سعی کن در شب ليلة القدر مانند ام المؤمنين اسوه ونمونه باشی، کسی که در شب ليلة القدر بسيار عبادت میکرد و میگفت؛ هنگاميکه از پيامبر خدا در مورد دعای شب ليلة القدر سوال کردم ايشان فرمودند بگو: «اللهم إنک عفوٌ تحب العفو فأعفُ عني». بار الها تو بخشاينده ای وبخشش را دوست داری پس مرا ببخش.
• سعی کن قبل از نماز عيد زکات فطرت را بدهی چرا که آن گناهان روزه دار را پاک کرده، وغذا وطعامی است برای گرسنه فقير ودرمانده محتاج.
• از خداوند متعال خواهان آن باش که روزهها ونمازها وکارهای نيکويت را مورد قبول درگاهش قرار دهد و از اينکه در اين ماه بخشش وغفران از گنه کاران باشی دوری کن. چرا که چقدر از روزه دارانند که از روزه شان جز تشنگی وگرسنگی هيچ بهره ای نبردهاند وچقدراز نماز گزارانند که چيزی جزء مگر خستگی آيدشان نمیشود.
• از اينکه ازنافرمانی خداوند کنی، بخصوص درماه رمضان بر حذر باش، چرا که همانطور که طاعت وعبادت اجر بزرگی در رمضان دارد گناه ومعصيت را سزای بزرگی است.
• واگر در رمضان حيض شدی ناراحت مشو چرا که اين امر برای دختران آدم قرار داده شده است ودراين روزها با اعمال صالح ديگر از خداوند طلب اجر وپاداش را خواهان باش چرا که اين روزها، روزههای مبارکی است.
عمره در ماه مبارک رمضان
برادر وخواهر مسلمانم!
عمره در رمضان ثواب بزرگی دارد همانطور که پيامبر میفرمايند: «عمره در رمضان مساوی با حج است» و در روايتی ديگر فرمودند: «برابر با حجی است با من».
وبدان که:
نماز خواندن در مسجد الحرام به مثابه 100 هزار نماز است و در مسجد نبوی هزار نماز پس غنيمت بدان اين أجر وپاداش را و اين فايدهها راحاصل کن، ودست وپاهايت را بالا بکش وآماده شو برای اين ثواب بزرگ تا که شايد از رستگاران شوی.
وداع با ماه نور
در زمان پيامبر اکرم مؤمنان صالح وپرهيزکار زيادی بودند که در رمضان برای جمع کردن اعمال صالح کوشش زيادی داشتند که وسعی زيادی میکردند کاری را که شروع کردهاند آن را به خوبی به اتمام برسانند.
آنها کسانيند که خداوند درسوره مؤمنون آيه 60 در مورد آنها چنين میفرمايند: ﴿وَٱلَّذِينَ يُؤۡتُونَ مَآ ءَاتَواْ وَّقُلُوبُهُمۡ وَجِلَةٌ﴾ [المؤمنون: 60].
ترجمه: «وآنان که وظايف خود را انجام میدهند وباز هم دلهايشان از فکر بازگشت به سوی خدا ترسان است».
حضرت علی عليه السلام میفرمايند: «کاری که انجام میدهيد سعی کنيد که بيشترين اهتمام را برای قبول شدنش بدهيد».
بندگان صالح وپرهيزکار در گذشته 6 ماه در سال دعا میکردند: بار خدايا ما را برای رمضان آينده زنده نگه دار، و6 ماه بعد از رمضن دعا میکردند که خداوند طاعات و عبادتهايشان را در رمضان گذشته مورد قبول درگاهش قرار دهد.
حضرت حسن میفرمايد: خداوند متعال ماه رمضان را مانند ميدان مسابقه ای قرار داده است که در آن بندگان صالح وپرهيزکار با طاعات وعبادتشان برای کسب رضايت خداوند مسابقه میدهند و در اين ميان گروهی هستند که از گروه ديگر سبقت میگيرند و از برنده شدگان میشوند.
حضرت علی در آخر شبهای ماه رمضان فرياد بر میآوردند ای کاش میدانستم آن سعادتمند خوشبخت نيکوئی که دعايش پذيرفته میشود کيست وآن بيچاره محرومی که از درگاه حق رانده میشود ودعايش قبول نمیشود کيست.
ای بندگان خدا ماه رمضان قصد سفر دارد و از آن چيز کمی باقی نمانده اگر تا حال اعمال صالح وکارهای نيکوی زيادی انجام دادهای بيشتر بکوش که تا آخر رمضان چند پگاهی بيش نمانده.
واما تويی که اعمال صالح انجام ندادهای به هوش باش که چند روز ديگر برای اتمام رمضان باقی نمانده اين چند روز را غنيمت بشمار وخودت را به خدای خود نزديکتر کن و اين را بدان که شايد تقدير رمضان ديگری را برايت رغم نزده باشد.
بعد از رمضان
رمضان با همه خوبيها ولطافتهايی که داشت بالأخره رخت بر بست وقلبهای مشتاق عاشقانش را در هاله ای از اميد به بازگشتی ديگر و ترس از اينکه ديگر ديداری در کار نباشد رها کرد.
رمضان امسال آمد وبسياری از عزيزان ودوستان وآشنايانی که رمضان سال گذشته را در کنار ما به عبادت میپرداختند خبری نبود، ورمضان رفت ودوستانی را نيز با خود برد، وبار ديگر رمضان خواهد آمد، اما آيا ما خواهيم بود؟! ويا که رمضان میآيد وبسياری از ما ـ وشايد من وتو هم ـ زير خروارها خاک خفته باشيم وبا منکر ونکير درگير..!
رمضان آمد وبارهای سنگين گناه کمرهای ما را خم کرده بود، در چشمه جوشان رمضان ـ باميد مغفرت وبخشش الهی ـ همه آن گناهان شسته شد وشخصيت هر يک از ما بگونه ای ديگر ساخته شد؛ دور از گناه وسرشار از باده غفران وبخشش الهی، با درسهايی از صبر وبردباری واراده، وبا آموزش فقر اختياری که دارايان را با درد مستمندان وناداران مجبور آشنا ساخت، با تربيت شکمی که اساس همه اختلافات طبقاتی وروابط اجتماعی است ـ البته برخی رمضان را فقط اختلاف در اوقات غذا میدانند و از آن ماه خورد ونوش وخواب وآرامش ساخته اند، با اين وجود رمضان آنها را نيز از برکات خويش محروم نمیسازد! ـ..
در اين ماه مبارک خداوند شيطانها را بزنجير کشيد تا مؤمنان بدور از وساوس شيطان وسربازانش بتوانند پلههای صعود ورسيدن بخداوند را بپيمايند، واکنون که رمضان رفت ... تو گويی میخواهد مؤمنانی را که ادعای عشق میکنند بيازمايد، تا ثابت شود که عشقشان عشقی است راستين وپايدار يا شعاری توخالی ...
حال که رمضان رفته خداوند شيطانهايی را که چون شير درنده يک ماه کامل در زنجير بودند را به يکباره آزاد میکند، خود تصور کنيد که شيطانها با چه شراست وددمنشی ای به شکارهای خود حمله ور خواهند شد، از اينروست که اهل عرفان گفتهاند شيطان پس از رمضان از هميشه وحشی تر ودرنده تر است، چون شيری که يک ماه کامل در بند زنجير بوده ولب به شکاری نزده باشد!
منکرات وگناهانی که در روز عيد شاهد آنی خود ترجمانی است از اين شراست وددمنشی شيطان که همه آنها را در چشمان دوستان خويش زيبا جلوه میدهد...
ای مؤمن بيا با کمال صداقت ومردانگی کمر به طاعت خداوند بر بنديم تا کمر شيطان بشکنيم. البته با زاد وتوشه ای که از باغچه رمضان برگرفتهايم میتوانيم بسادگی به آرزويمان دست يابيم.
در مکتب رمضان که خود سلطان فرصتهای طلايی است آموختيم که فرصتهای طلايی عبادت را غنيمت بشمريم، واگر ما تنها وتنها به اين نکته توجه کنيم تا آمدن رمضان آينده ودرس ديگر بنظر من موفقيت بسيار بزرگی را بدست آوردهايم. در اينجا جای دارد به برخی از اين فرصتهای طلايی اشارهای کنيم.
1- شش (6) روز روزه ماه شوال که پيامبر اکرم صلی الله عليه وسلم فرمودند: هر کسی که پس از روزه رمضان شش روز از شوال را روزه بگيرد گويا همه سال را روزه گرفته است.
2- نمازهای تهجد سحرگاهان. در وقت سحر خداوند بندگانش را میخواند: آیا کسی هست که از من آمرزش بخواهد تا او را بيامرزم...، در اين لحظههای حساس و فرصتهای طلايی جای دارد مؤمنان با حداقل دو رکعت نماز خود را به پيشگاه الهی نزديک سازند وخواستهايشان را از او وتنها او بخواهند.
3- پايبندی به نمازهای جماعت پنجگانه.
4- نماز ضحی ـ يا اشراق ـ دو رکعت نماز پس از بالا آمدن خورشيد که بيشتر مردم از خداوند غافلند، پاداشت حج وعمرهی کاملی را برايت به ارمغان میآورد.
5- پايبندی به دعاهای صبح وشام.
6- لبخندی بر لبانت! آيا زحمتی دارد که دو لبت را کمی کش دهی ولبخندی بسازی که لبخند مؤمن به برادر مسلمانش صدقه است.
7- روزه تاسوعا وعاشورا.
8- اهتمام به عبادت در ده روز اول ماه ذی الحجه که در اين ده روز عمل صالح پيش خداوند از هر چيز ديگری ، حتی از جهاد در راه خدا بالاتر ووالاتر است، مگر مجاهدی که با مال وجان خويش به معرکه رود وهرگز برنگردد!
9- روزه روز عرفه که کفاره گناهان سال گذشته وآينده است.
10- اهتمام وپايبندی به نمازهای جمعه، که جمعه تا جمعه کفاره گناهان ميان آندو وسه روز بيشتر است. (يعنی 10 روز).
اينها برخی از فرصتهای طلايی است که ما از بزرگترين ووالاترين وبا ارزشترين فرصت طلايی که رمضان است آموختيم، رمضانی که در آن شبی است بهتر از هزار شب، يعنی بهتر از هشتاد وسه سال وچهار ماه، وآنانی که چيزی از کرم وسخاوت الهی درک میکنند میدانند که «بهتری» نزد خداوند چه معنا دارد! ـ شايد بيش از هزار سال وشايد هم بيشتر ... ـ شب قدر پادشاه وسرور فرصتهای طلايی بود، وخوشا بحال آنانکه اين فرصت را غنيمت شمردند.
اگر هر يک از ما اين فرصتهای طلايی را با خطی بزرگ نوشته در اتاق خود وپيش روی خود آويزان کند تا هميشه بيادشان باشد بسادگی میتواند پيمان وعهدش را با رمضان تا بازگشت دوباره آن حفظ کند...
زکات فطر (فطريه)
عبدالله بن عمر میگويد: رسول الله فطريه رمضان را برای هر زن ومرد وکوچک وبزرگ از مسلمانان فرض کرده است، فطريه يعنی يک صاع (دومشت) از غذايی است که شخص بايد در ماه رمضان بدهد، البته نمیتواند فرش، لباس، حيوان يا کالا ويا چيزديگری باشد چرا که اين خلاف چيزی است که رسول الله برای مردم قرار داده است همانطور که میفرمايند: «من عمل عملاٌ ليس عليه أمرنا فهو ردٌ».
«کسی که کاری را انجام دهد که من به آن امر نکردهام کارش قابل قبول ما نيست».
* مقدار صاع2 کيلو و40 گرم از گندم خوب است.
* امام ابوحنيفه پول را برای فطريه دادن جايز میداند. چرا که هدف از فطريه بر طرف کردن حاجت بينوا در روز عيد است تا با ساير مسلمانان در شادی وخوشحالی عيد شريک گردد، در نتيجه او با پول میتواند نيازهايش را بهتر بر آورده سازد وشايد به برنج ويا گندم نيازی نداشته باشند.
فطريه بايد قبل از نماز عيد داده شود البته بهتر است فطريه روز عيد قبل از نماز عيد داده شود و میتواند يک يا دو روز قبل از آن نيز ادا شود واگر بعد از نماز عيد داده شود جايز نيست.
ابن عباس -رضی الله عنهما- از رسول الله میفرمايند: «فرض زکاة الفطر طهرة للصائم من اللغو والرفث، وطعمةً للمساکين، فمن أداها قبل الصلاة فهي زکاة مقبولة، ومن أداها بعد الصلاة فهي صدقة من الصدقات».
«زکات فطر بر هر مسلمان فرض است چرا که گناهان روزه دار را پاک میکند وغذای ست برای فقيران اگر آن را قبل از نماز داد زکاتش پذيرفته میشود اما اگر بعد از نماز عيد داد آن مانند صدقه است که میدهدوزکات فطر محسوب نمیشود».
ولی اگر کسی نمیدانست که مثلاً امروز عيد است وبعد از نماز عيد اطلاع يافت ويا در مکانی بود که مستحقی در آنجا نيافت که فطريه را به او بدهد براو واجب میشود که بعد از نماز بدهد.
عيد
عيد برای کيست؟
برادر وخواهر مسلمانم:
عيد شادی وخوشحالی است برای مؤمنان البته اگر از کسانی باشند که در اين ماه از پيروز شدگان باشند.
﴿قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِ وَبِرَحۡمَتِهِۦ فَبِذَٰلِكَ فَلۡيَفۡرَحُواْ هُوَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ ٥٨﴾ [یونس: 58].
ترجمه: «ای رسول الله بگو شما بايد منحصراً بفضل ورحمت خدا شادمان شويد که آن بهتر ومفيدتر از ثروتی است که بر خود اندوخته میکنيد».
بدان که:
عيد برای کسی نيست که لباس جديد میپوشد برای آن کسی است که بر طاعات وعباداتش افزوده شده است.
عيد برای کسی که به لباسش زرق وبرق و زيبايی افزوده نيست عيداز آنِ کسی است که گناهانش بخشيده شدهاند.
از سنتها ومستحبات عيد
• غسل کردن وخوشبو کردن بدن وپوشش بهترين لباس.
• خوردن، قبل از خارج شدن برای نماز در عيد فطر.
• خارج شدن زنان وبچهها برای عيدگاه.
• رفتن به سوی نماز عيد از يک راه وبرگشتن از راه ديگر.
• صدقه زياد دادن.
• اظهار شادی وخوشحالی هنگام ديدار با مسلمانان.
• تهنيت وتبريک گفتن به هم ديگر با گفتن «تقبل الله منا ومنک». «خداوند طاعات وعبادات همه ما وشمايان را قبول فرمايد».
• تکبير گفتن در عيد فطر از وقتی که به سوی نماز خارج میشويم تا وقت خطبه وبعضی از علما تکبير را از شب عيد شروع میکنند.
وقت نماز عيد
وقت نماز عيد به اندازه يک متر يا دو متر يا حدود نصف ساعت بعد از طلوع آفتاب تا قبل از ظهر است.
مکان نماز
اکثر علما میگويند که بغير از مکه در جاهای ديگر بايد نماز عيد در عيدگاه خوانده شود نه در مسجد، مگر در وقت ضرورت ويامعذوريت چون باريدن باران ويا گرمای طاقت فرسا.
اما طبق نظريه امام شافعی خواندن نماز عيد در مسجد بهتر است مگر در زمانی که جا در مسجد تنگ باشد در اين صورت در صحرا ويا جايی گستردهتر در خارج ويا کناره شهر میتوان نماز گذارد.
نمازعيد شامل دورکعت بدون اذان واقامه است وقبل از آن خطبه انجام میگيرد وقبل ازهيچ نماز عيد نماز نفلی جايز نيست.
قضاء نماز عيد
أئمه حنفی ومالکی میگويند کسی که نماز عيدش را از دست داد ونتوانست آن را با امام بجای آورد جايز نيست که به تنهای نماز بخواند بايد با جماعت نماز گزارد واگر امکان داشت که با امام ديگری نماز گزارد نمازش را ادا کند .
امام شافعی وامام حنبلی میگويند: کسی که نمازعيدش را با امام از دست داد قضايش را مانند نمازعيد بجا آورد (برای اينکه حضرت أنس هنگامی که نمازش در جماعت فوت شد خودشان به تنهايی نمازشان را ادا کردند وشايد اين رأی درستر باشد).
در پايان دستهای تضرع وزاری به درگاه احديت دراز نموده دعا میکنيم:
«اللهم أغفرلنا ذنوبنا، وتقبل صيامناً وقيامناً وأختم بالصالحات أعمالنا، وصلی الله وسلم وبارک علی نبينا محمد وعلی آله وصحبه وسلم».
ضميمه
1- دعای قنوت
بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله العظيم القديم الأزل، يغفر الذنوب ويعفو الزلل، تنزه مولانا وخالقنا عن النقص والعلل، جبّار قوي لا يكل ولا يمل.
لا إله إلا اللّه الواحد الأحد، الفرد الصمد، الذي لم يلد ولم يولد، ولم يكن له كفوا أحد، لا إله إلا اللّه، بها نحيا، و بها نموت، وبها نلقي اللّه، وبها نوالي، وبها نعادي، سبحانه من إله عظيم يغفر الذنوب ولا يبالي.
لا إله إلا اللّه العظيم التواب، الغفور الوهاب، الذي خضعت لعظمته الرقاب وذلّت لجبروته الصعاب وخشعت لملكوته أولو الألباب، يسبّح الرعد بحمده والسحاب، غافر الذنب وقابل التوب شديد العقاب، لا إله إلا هو عليه توكلنا وإليه متاب.
لا إله إلا الله ذو الجلال والإكرام، وهو الله الملك القدوس السلام. سبحان الله الملك القدوس المطاع، سبحان الله عدد ما دعا لله داع، سبحان الله والحمد لله ولا إله إلا الله والله أكبر.
اللهم لك الحمد، أنت قيّم السماوات والأرض ومن فيهن، ولك الحمد أنت مالك السماوات والأرض ومن فيهن، ولك الحمد أنت نور السماوات والأرض ومن فيهن. اللهم لك الحمد، أنت الحق، ووعدك الحق، ولقاؤك حق، وقولك حق، والجنة حق، والنار حق، والنبيُّون حق، ومحمد حق، والساعة حق.
اللهم لك أسلمت، وإليك حاكمت، فاغفر لي ما قدمت وما أخرت وما أسررت وما أعلنت، وأنت المقدم، وأنت المؤخر، لا إله إلا أنت.
اللهم لك الحمد كله، وإليك يرجع الأمر كله، اللهم لك الحمد حتى ترضى ولك الحمد حين الرضى ولك الحمد بعد الرضى.
اللهم صلِّ وسلم وبارك على عبدك ونبيك محمّد عدد ما أحاط به علمك، وخط به قلمك، وأحصاه كتابك، وصل وسلم وبارك عليه ملءَ الجنان والفردوس الأعلى، اللهم صلِّ وسلم عليه حتى ترضى.
اللهم اهدنا فيمن هديت، وعافنا فيمن عافيت، وتولنا فيمن توليت، وبارك لنا فيما أعطيت، وقنا واصرف عنا شر ما قضيت، فإنك تقضي و لا يقضى عليك وإنه لا يعز من عاديت ولا يذل من واليت، تباركت ربنا وتعاليت، نستغفرك اللهم من جميع الذنوب والخطايا ونتوب إليك. أهل الثناء والمجد، أحق ما قال العبد وكلنا لك عبد، اللّهم لا مانع لما أعطيت ولا معطي لما منعت، ولا ينفع ذا الجد منك الجد.
اللّهم اقسم لنا من خشيتك ما تحول به بيننا وبين معصيتك، ومن طاعتك ما تبلغنا به جنتك، ومن اليقين ما تهون به علينا مصائب الدنيا والآخرة، ومتعنا اللهم بأسماعنا وأبصارنا وقوّاتنا أبدا ما أحييتنا، واجعله الوارث منا، واجعل ثأرنا على من ظلمنا، ولا تجعل مصيبتنا في ديننا، ولا تجعل الدنيا اكبر همنا، ولا مبلغ علمنا، ولا إلى النار مصيرنا، واجعل الجنة هي دارنا، ولا تسلط علينا بذنوبنا من لا يخافك فينا ولا يرحمنا، برحمتك يا أرحم الراحمين، اللهم إنك عفو كريم تحب العفو فاعف عنا، اللهم إنك عفو كريم تحب العفو فاعف عنا، اللهم أنك عفو كريم تحب العفو فاعف عنا.
اللهم إن طردتنا من باب جودك فمن الذي يؤوينا؟ وإن أبعدتنا فمن الذي يقربنا؟ إلهنا، ذنوبنا إليك صاعدة، ورحمتك بنا نازلة، يا رب الأرباب، ويا ملك الملوك، إنا نشكو إليك ضعف قوتنا، وقلة حيلتنا، وهواننا على الناس، يا أكرم الأكرمين، ويا أرحم الراحمين، أنت رب المستضعفين، وأنت ربنا، إلى من تكلنا؟ إلى بعيد يتجهَّمُنا؟ أم عدو ملّكته أمرنا؟ إن لم يكن بك علينا غضب فلا نبالي، ولكن عافيتك هي أوسع لنا. نعوذ بنور وجهك الذي أشرقت له الظلمات وصلح عليه أمر الدنيا والآخرة من أن تنزل بنا غضبك أو يحل علينا سخطك، لك العتبى حتى ترضى ولا حول ولا قوة إلا بك.
اللهم إنا ندعوك دعاء المساكين، ونرجوك رجاء الخائفين رجاء من كثرت ذنوبه، وقلّت حسناته، وألجمته خطاياه ولم يجد إلا أنت راحما ولم يجد إلا أنت ناصرا، يا أرحم الراحمين، ويا أكرم الأكرمين، يا رب العالمين، يا واسع الفضل، يا واسع المغفرة، اختم لنا حياتنا برضوانك والعتق من نيرانك يا رب العالمين.
أنت الغني ونحن الفقراء، وأنت القوي ونحن الضعفاء، وإنا عبيدك، بنو عبيدك، بنو إمامك، نواصينا بيدك، ماض فينا حكمك، عدل فينا قضاءك، نسألك اللهم بكل اسم هو لك، سمّيت به نفسك، أو أنزلته في كتابك، أو علمته أحد من خلقك، أو استأثرت به في علم الغيب عندك، أن تجعل القرآن العظيم ربيع قلوبنا، ونور صدورنا، وجلاء أحزاننا، وذهاب همومنا وغمومنا.
اللهم اجعل القرآن العظيم حجة لنا، ولا تجعله حجة علينا. واجعلنا اللهم ممن قرأ القرآن فارتقى به القرآن في أعلى الجنان، ولا تجعلنا ممن قرأ القرآن فزجّ به القرآن في النار، اللهم اجعلنا من حملة القرآن ومن حفّاظ القرآن ومن جنود القرآن تحت لواء القرآن، واجعلنا اللهم من أهل القرآن وخاصّته.
اللهم زين قلوبنا بزينة الإيمان واجعلنا هداة مهتدين، وارفع مقتك وغضبك عنا، ولا تؤاخذنا بما فعل السفهاء منا.
اللهم إنا نسألك فعل الخيرات وترك المنكرات وحب المساكين وأن تغفر لنا وترحمنا وإذا أردت فتنة قوم فتوفنا غير مفتونين.
اللهم إنا نسألك حبك، وحب من يحبك، وحب عمل يقربنا إلى حبك، وحب من ينفعنا حبه عندك.
اللهم لا تدع لنا في مقامنا هذا ذنبا إلا غفرته، ولا همّا إلا فرجته، ولا دينا إلا قضيته، ولا حاجة من حوائج الدنيا هي لك رضا ولنا فيها صلاح إلا قضيتها ويسرتها يا أرحم الراحمين.
إلهنا وخالقنا، يا رحمان ويا رحيم لو بلغت ذنوبنا عنان السماء ما يئسنا من رحمتك، فإن رحمتك أوسع لنا.
اللهم كن لنا ولاتكن علينا، اللهم اختم بالسعادة آجالنا وحقق بالزيادة آمالنا واقرن بالعافية غدونا وآصالنا، واجعل إلى رحمتك مصيرنا ومآلنا.
اللهم أصلح لنا ديننا الذي هو عصمة أمرنا واصلح لنا دنيانا التي فيها معاشنا واصلح لنا آخرتنا التي إليها معادنا واجعل الحياة زيادة لنا في كل خير واجعل الموت راحة لنا من كل شر.
اللهم إنا ظلمنا أنفسنا ظلما كثيرا، وإنه لا يغفر الذنوب إلا أنت فاغفر لنا مغفرة من عندك وارحمنا إنك أنت الغفور الرحيم.
﴿رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ﴾.
﴿رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ﴾.
اللهم انصر الإسلام والمسلمين، اللهم انصر الجهاد والمجاهدين، اللهم انصر من نصر دين محمد واجعلنا منهم، اللهم اخذل من خذل دين محمد ولا تجعلنا منهم.
اللهم من أراد الإسلام والمسلمين بسوء فاشغله في نفسه واجعل تدبيره في تدميره.
اللهم فرّج عن المسلمين في كل مكان، اللهم فرّج عن المسلمين في فلسطين والفليبين والشيشان، اللهم فرّج عن المسلمين في كشمير وإندونيسيا وأفغانستان.
اللهم عليك بجيوش الكفر والنفاق، اللهم العنهم وعذبهم ودمرهم.
اللهم عليك بإسرائيل وأمريكا ومن معهم وكل من ساعدهم، اللهم إنا نجعلك في نحورهم ونعوذ بك من شرورهم.اللهم أرنا فيهم يوما أسودا كيوم هامان وفرعون.
اللهم يا منزل الكتاب ومجرى السحاب وسريع الحساب وهازم الأحزاب اهزمهم يا قوي يا جبار يا منتقم يا متكبر يا قهار يا عظيم يا شديد البطش. اللهم أنت القهار وأنت الجبار أرنا قهرك وجبروتك في هؤلاء الكفار.
اللهم قد أفسدوا البلاد، وقتّلوا العباد، وذبحوا الأطفال وسبوا النساء، اللهم دمّر ديارهم وشتّت شملهم وزلزل أقدامهم وجمّد الدماء في عروقهم وخذهم أخذ عزيز مقتدر عاجلا غير آجل إنك على كل شيء قدير.
اللهم يا رب طير أبابيل سلط أبابيلك على جنود الكفر في كل مكان.
اللهم انصر مجاهدي دينك، اللهم أمددهم بمدد من السماء، اللهم أمددهم بملائكة بدر وأحزاب، اللهم كن معهم ولا تكن عليهم.
اللهم أنت الشافي لا شفاء إلا شفاءك فاشف مرضانا ومرض المسلمين، اللهم اشف جرحى المجاهدين شفاء لا يغادر سقما. اللهم اشفنا من أمراض البدن والروح، اللهم اشفنا من أمراض البدن والروح، اللهم اشفنا من أمراض البدن والروح.
اللهم إنك قلت وقولك حق ﴿ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ﴾ وها نحن ببابك قد دعوناك كما أمرتنا فاستجب لنا كما وعدتنا ولا طردنا عن باب جودك خائبين.
وصل اللهم وسلم على عبدك ونبيك محمد وعلى صحابته ومن تبعهم إحسان إلى يوم الدين.
سبحان ربك رب العزة عما يصفون وسلام على المرسلين والحمد لله رب العالمين. آمين
2- نيايش سحرگاهان
«بِسمِ اللهِ العَظِيمِ القَدِيمِ الأَزَل، يَغفِرُ الذُّنُوبَ وَيَعفُو الزَّلَل، تَنَزَّهَ مَولَانَا وَخَالِقُنَا عَنِ النَّقصِ وَالعِلَل، جَبَّارٌ قَوِىٌّ لَا يَكَلُّ وَلَا يَمَل».
بنام پروردگار هميشه زنده، بزرگ وپاينده، بخشاينده گناهان، ودرگذر کننده از اشتباهات، پاک است ومنزّه پروردگار ما از کميها وکاستيها، قويی ونيرومند است، ناتوانی وسستی را بر او راهی نيست.
«لاإِلهَ إِلَّا اللَّـهُ العَظِيمُ الـحَلِيمُ، لا إِلهَ إِلَّا اللَّـهُ رَبُّ العَرشِ العَظِيمِ، لَا إِلهَ إِلَّا اللَّـهُ رَبُّ السِّموَاتِ، وَرَبُّ الأَرضِ، وَرَبُّ العَرشِ الکَرِيمِ».
هيچ معبودی لائق پرستش نيست مگر پروردگار بزرگ وبردبار، جزآفريننده وپادشاه آسمانها وزمين هيچ معبودی شايستگی پرستش ندارد، هيچ إله ومعبودی نيست مگر الله تعالی، پروردگار آسمانها وزمين، پروردگار بخشاينده ومهربان، مالک وصاحب عرش بزرگ، شاهنشه جهان آفرينش.
«اللَّهُمَّ صَلِّ وَسَلِّم وَبَارِك عَلى عَبدِكَ وَنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلمُكَ، وَخَطَّ بِهِ قَلَمُكَ، وَأَحصَاهُ كِتَابُكَ، وَصَلَّ وَسَلَّم وَبَارِك عَلَيهِ مِلءَ الجِنَانِ وَالفِردَوسِ الأَعلى، اللّهُمَّ صَلِّ وَسَلِّم عَلَيهِ حَتَّى تَرضَى».
بار الها به اندازه علم ودانشت وبه عدد کلماتی که قلمت نگاشته وکتابت برشمرده صلوات وسلام ودرود فرست بر بنده وپيامبرت محمد. الهی به وسعت بهشتها وفردوس برينت بر او صلواتها و سلامها فرست. بارخدايا بر پيامبرت آنقدر سلام ودرود فرست که موجب خشنودی ورضايتت گردد.
«اللّهُمَّ اهدِنَا فِيمَن هَدَيتَ، وَعَافِنَا فِيمَن عَافَيتَ، وَتَولَّنَا فِيمَن تَوَلَّيتَ، وَبَارِك لَنَا فِيمَا أَعطَيتَ، وَقِنَا وَاصرِف عَنَّا شَرَّ مَا قَضَيتَ، فَإِنَّكَ تَقضِي وَلَا يُقضَى عَلَيكَ وَإِنَّهُ لَا يَعِزُ مَن عَادَيتَ وَلَا يَذِلُّ مَن وَالَيتَ، تَبَارَكتَ رَبَّنَا وَتَعَالَيتَ، نَستَغفِرُكَ اللَّهُمَّ مِن جَمِيعِ الذُّنُوبِ وَالخَطَايَا وَنَتُوبُ إِلَيكَ».
بار الها ما را در زمره هدايت يافتگان درگاهت قرار ده. وبا آنانکه گناهانشان را آمرزيدهای همراه گردان. وبه دوستی گير با دوستانت و در آنچه بما ارزانی داشتهای برکت نِه. ومارا درپناه خويش از زشتی وپليديها دورگردان چرا که قضا وقدر در دست توانای توست وکسی را قدرت محاسبه تو نيست. الهی کسی را توانائی عزّت وشرف بخشيدن نيست آنکس را که تو دشمن شمردهای. وکس نتواند خوار کند آنکه را بدوستی گرفتهای. پاک ومنزّهی تو ای پروردگار ما. از همه گناهان و زشتيها به درگاه مغفرت وبخشش تو روی آوردهايم.
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَسأَلُکَ بِأنَّ لَکَ الـحَمدُ، لَا إِلهَ إِلَّا أَنتَ وَحدَکَ لَا شَرِيکَ لَکَ، الـمَنَّانُ، يَا بَدِيعَ السَّماوَاتِ وَالأَرضِ، يَا ذَا الجَلَالِ وَالإِکرَامِ، يَاحَيُّ يَا قَيُّومُ، إِنَّا نَسأَلُکَ الـجَنَّةَ وَنَعُوذُبِکَ مِنَ النَّارِ».
بار الها حمد وسپاس تنها شايسته بزرگی توست، جز تو هيچ اله ومعبودی نيست، تويی پروردگار بخشاينده، نيست هيچ شريکی تو را، ای آفريننده آسمانها وزمين، ای شاهنشه سخاوت وبزرگی، ای آگاه وتوانا ودانا بر همه چيز وهمه کس، ما از درگاه تو بهشت برين را مسألت داريم و از عذاب هولناک آتش جهنم به بزرگيت پناه میبريم.
﴿رَبَّنَآ ءَامَنَّا بِمَآ أَنزَلۡتَ وَٱتَّبَعۡنَا ٱلرَّسُولَ فَٱكۡتُبۡنَا مَعَ ٱلشَّٰهِدِينَ﴾.
بار الها ما بدانچه بر پيامبرت فرو فرستادی ايمان آورديم و از او پيروی نموديم، پس ما را با راستگويان وشاهدان وگواهان حق محشور فرما.
﴿رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٨٥ وَنَجِّنَا بِرَحۡمَتِكَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٨٦﴾.
الهی مارا آزمون آزار وبلای ستمگران وظالمان قرار مده وبا فضل ورحمت خويش مارا از آماج فتنه وبلاهای کافران نجات بخش.
﴿رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسۡرَافَنَا فِيٓ أَمۡرِنَا وَثَبِّتۡ أَقۡدَامَنَا وَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾.
پروردگارا، ببخشای بر ماگناهانمان را و از زياده رويها وتندرويهايمان درگذر وما را در راهت ثابت قدم دار وبر ملتهای کافر پيروزمان گردان.
﴿رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ﴾.
بار الها در دنيا بما خير ارزانی دار وسرای آخرتمان را خوشبخت وبا سعادت گردان ومارا از عذاب آتش جهنم برهان.
﴿رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تَحۡمِلۡ عَلَيۡنَآ إِصۡرٗا كَمَا حَمَلۡتَهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلۡنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِۦۖ وَٱعۡفُ عَنَّا وَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَآۚ أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾.
بار الها، مارا بر اشتباهات وفراموشيهايمان باز خواست مکن، الهی بار تکاليف و مسؤليتهای سنگين را آنچنانکه بر دوش ملتهای پيشين، بسبب گناهان و معصيتهايشان، گذاشته بودی بر دوش مامگذار، پروردگارا برما آنچه که مارا يارای آن نيست و از قدرت وتوانمان خارج است تحميل مگردان، و از گناهانمان درگذر ومارا مورد عفو وبخشش ورحمت وشفقت خويش قرار ده، تويی يار وياورما، پس مارا بر ملتهای کافر پيروز گردان.
﴿رَبَّنَا لَا تُزِغۡ قُلُوبَنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَيۡتَنَا وَهَبۡ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحۡمَةًۚ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ ٨﴾.
بار الها پس از آنکه لذت وحلاوت ايمان را به قلبهايمان چشاندی آنها را از راه سعادت گمراه وسرگردان مکن، و از درگاه خودت بما رحمتی ارزانی دار که تنها تويی سخاوتمندترين بخشايشگران.
﴿رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ﴾.
پروردگارا از گناهان ومعصيتهای ما وبرادرانمان که در راه ايمان بر ما پيشی گرفتند درگذر، ومارا بيامرز. الهی در قلبها ودلهای ما هيچ کينه وحقدی بر مسلمانی جای مده. بار الها، تو بسيار رئوف ومهربان وبخشنده ای.
«اللَّهُمَّ اصلِح لَنَا دیننا الَّذِي هُوَ عِصمَةُ أَمرِنَا، وَاصلِح لَنَا دُنيَانَا الَّتي فِيهَا مَعَاشُنَا، واصلِح لَنَا آخِرَتنَا الَّتِي فِيهَا مَعَادُنَا، وَاجعَل الحَيَاةَ زِيَادَةً لَنَا فِي کُلِّ خَيرٍ، وَاجعَلِ الـمَوتَ رَاحَةً لَنَا مِن کُلِّ شَرٍّ».
بار الها، ديانتداری مارا اصلاح گردان که صلاح وموفقيت در کارهايمان بر آن است، ودنيايمان را پاک ساز که حيات وزندگيمان در آن است وآخرتمان را نيکوکن که بازگشتمان به سوی آنست. وهمواره خير وخوبيها را بر زندگيمان بيفزا وبا مرگ مارا از همه زشتيها وبديها برهان.
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَسأَلُکَ الهُدَی وَالتُّقَی، وَالعَفَافَ، وَالغِنَی».
الهی برما هدايت ورستگاری، تقوا وپاکدامنی، قناعت وخوشدلی ارزانی دار.
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُبِکَ مِنَ العَجزِ، وَالکَسَلِ، وَالـجُبنِ، وَالبُخلِ، وَالهَرَمِ، وعَذَابِ القَبرِ، اللَّهُمَّ آتِ نُوفُوسَنَا تَقوَاهَا، وَزَکِّهَا أَنتَ خَيرُ مَن زَکَّاهَا. أَنتَ وَلِيُّهَا وَمَولَاهَا. اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُبِکَ مِن عِلمٍ لَاينفَعُ، وَمِن قَلبٍ لَايَخشَعُ، وَمِن نَفسٍ لَاتَشبَعُ، وَمِن دَعوَةٍ لَايُستَجَابُ لَهاَ».
الهی ما از تنبلی وناتوانی، ترسويی وبخيلی، پيری وعذاب قبر به تو پناه میبريم. بار الها به دلهای ما تقوا ارزانی دار و آنها را پاک ساز که تو از همه به پاکی آنها تواناتری، تو صاحب امر ومالک آنهايی. الهی ما از علم بيهوده وبی فايده وازقلبی که از تو هراس وترسی ندارد، و از جان وتنی که سيری وقناعت نمیشناسد و از دعائی که پذيرفته درگاهت نيست به تو پناه میبريم.
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُبِکَ مِن زَوَالِ نِعمَتِکَ، وَتَحَوُّلِ عَافِيَتِکَ، وَفُجَاءَةِ نِقمَتِکَ، وَجَمِيعِ سَخَطِکَ».
بار الها ما از اينکه نعمتهايت از ماگرفته شود، وسلامتی وعافيتی را که به ما ارزانی داشتهای از دست دهيم و از اينکه ناگهان مورد خشم وغضب تو قرار گيريم، و از هر گونه خشم ونارضايتی ات بتو پناه میآوريم.
«اللَّهُمَّ رَحمَتَکَ نَرجُو فَلَا تَکِلْنَا إِلَی أَنفُسِنَا طَرفَةَ عَينٍ، وَاصلِح لَنَا شَأنَنَا کُلَّهُ، لَاإِلهَ إِلَّا أَنتَ».
الهی برحمتت چشم أميد دوختهايم، پس مارا لحظهای به حال خود وامگذار، همه کارها وأمورمان را نيکو گردان، هيچ الهی ومعبودی نيست مگر ذات پاک تو.
﴿لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾.
هيچ إله ومعبودی نيست مگر ذات پاکت، تو پاکی ومنـزه، منم که برخود ظلم وستم روا داشته ام.
«اللَّهُمَّ إِنَّا عَبِيدُک، بَنُو عَبِيدِک، بَنُو إماءِک، نَوَاصِينَا بِيَدِکَ، مَاضٍ فِيَّنا حُکمُکَ، عَدلٌ فِيَّنا قَضَاؤُکَ. نَسأَلُکَ بِکُلِّ اسمٍ هُوَ لکَ سَمَّيتَ بِهِ نَفسَکَ، أَو أَنزَلتَهُ فِي کِتَابِکَ، أَو عَلَّمتَهُ أَحَداً مِن خَلقِکَ، أَوِ استَأثَرتَ بِهِ فِي عِلمِ الغَيبِ عِندَکَ، أَن تجعَلَ القُرآنَ رَبِيعَ قُلُوِبنَا، ونُورَ صُدُورِنَا، وَجَلَاءَ أَحزَانِنَا، وَذَهَابَ هُمُومِنَا».
بار الها، ما بندگان وبردگان تو، فرزندان بردگان تو، فرزندان کنيزکان دربارت، امورمان همه در توان وقدرت واختيارت، هر آنچه امر کنی بر ما روا باشد وهر حکمی در حق ما صادر کنی عدل است وداد، به هراسمی که شايسته بزرگی توست وبدان خودت را نام نهادهای يا که در کتابت آوردهای، يا که به بندهای از بندگانت آموختهای، ويا که در علم غيبت محفوظداشتهای، از تو میخواهيم که قرآن را بهار قلبهايمان ونور سينه هايمان وجلا دهنده غم واندوهمان وپاک کننده ناراحتيهايمان سازی.
«اللَّهُمَّ إِنَّکَ عَفُوٌّ کَرِيمٌ تُحِبُّ العَفوَفَاعفُ عَنِّا».
الهی تو کريمی وبخشاينده وبخشايش را میپسندی پس از ما درگذر.
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَسأَلُکَ فِعلَ الخَيرَاتِ، وَتَرکَ الـمُنکَراتِ، وَحُبَّ الـمَسَاکِينِ، وَأَن تَغفِرَ لَنَا، وَتَرحَمَنَا، وَإِذَا أَرَدتَ فِتنَةَ قَومٍ فَتَوَفَِّنَا غَيرَ مَفتُونٍ، وَنَسأَلُکَ حُبَّکَ، وَحُبَّ مَن يُحِبُّکَ، وَحُبَّ عَمَلٍ يُقَرِّبُنَا إِلَی حُبِّکَ».
بار الها مارا در انجام کارهای خير ياری ده، و از زشتيها بازدار، ودوستی ومحبت بينوايان را در قلبمان جای ده، و از ما درگذر ورحمت وبخشايشت را نصيب حالمان کن، واگر خواستی قومی را به فتنه وامتحانی براندازی، بدون آزمايش وامتحان جانمان بستان. الهی مارا از دوستيت ومحبت دوستانت ومحبت هر آنچه مارا بتو نزديکتر میسازد بهرمند ساز.
«اللَّهُمَّ اقسِم لَنَا مِن خَشيَتِکَ مَا تَحُولُ بِهِ بَينَنَا وَبَينَ مَعَاصِيکَ، وَمِن طَاعَتِکَ مَا تُبَلِّغُنَا بِهِ جَنَّتَکَ، وَمِنَ اليَقِينِ مَا تُهَوِّنُ بِهِ عَلَينَا مَصَائِبَ الدُّنيَا، اللَّهُمَّ مَتِّعنَا بِأَسمَاعِنَا، وَأَبصَارِنَا، وَقُوَّاتِنَا مَا أَحيَيتَنَا، وَاجعَلهُ الوَارِثَ مِنَّا، وَاجعَل ثَأرَنَا عَلَی مَن ظَلَمَنَا، وَانصُرنَا عَلَی مَن عَادَانَا، وَلَا تَجعَل مُصِيبَتَنَا فِي دِينِنَا، وَلَا تَجعَلِ الدُّنيَا أَکبَرَ هَمِّنَا، وَلَا مَبلَغَ عِلمِنَا، وَلَاتُسَلِّط عَلَينَا مَن لَا يَرحَمُنَا».
بار الها، آن مقدار از ترس وهراس از قدرت وتوانت بما ارزانی دار، که بين ما وگناهان دوری افکند، وآن قدر از توفيق طاعت وعبادتت بمَا ارزانی ده، که ما را به بهشت برين رساند. وآن مقدار از ايمان ويقين که مشکلات ومصائب دنيا را برايمان آسان وهموارسازد. الهی ما را از نعمت شنوائی وبينائی ونيرو وتوانمندی تا آخرين لحظهای که بما زندگی عطا میفرمائی محروم مساز، ووارث مارا از خودمان قرار ده، وانتقام مارا از کسی که بر ماظلم روا دارد بگير، ومارا بر آنکس که بر ما دشمنی میورزد ياری ده، ومصيبت و گرفتاريهايمان را در دينمان مگردان، ودنيارا بزرگترين آرزو واميدمان، وبالاترين درجه علم ودانش وفهممان قرار مده وکسی را که بر ما رحم وشفقت ندارد بر ماچيره مگردان.
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَسأَلُکَ مُوجِبَاتِ رَحـمَتِکَ، وَعَزَائِمَ مَغفِرَتِکَ، وَالسَّلَامَةَ مِن کُلِّ إِثمٍ، وَالغَنِيمَةَ مِن کُلِّ بِرٍّ والفَوزَ بِالـجَنَّةِ، وَالنَّجَاةَ مِنَ النَّارِ».
بار الها، بما ارزانی دار آنچه که دروازههای پر سخاوت رحمت وبخشايشت را برويمان میگشايد. وما را از معصيت وگناه بر حذر داشته به سوی نيکيها وخوبيها روانه ساز. الهی درهای نورانی بهشت را برويمان بگشای ومارا از آتش سوزناک وعذاب هولناک جهنم در امان دار.
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَسأَلُکَ يَا اللّـهُ بِأَنَّکَ الوَاحِدُ، الأَحَدُ، الصَّمَدُ، الَّذِی لَم يَلِد وَلَم يُولَد، وَلَم يَکُن لَهُ کُفُواً أَحَدٌ أَن تَغفِرَ لَنَا ذُنُوبَنَا، إِنِّکَ أَنتَ الغَفُورُ الرَّحِيمُ».
ای پروردگار يگانه ويکتا، ای آنکه دستان محتاجان تنها به سوی تو دراز است، تو پاکی از اينکه فرزند ويا پدر باشی، وتو پاک ومنـزهی از شريک داشتن، تو را مثل ومانندی نيست. بار الها، ببخشای بر ما گناهانمان را، تنها تويی بخشاينده مهربان.
«اللَّهُمَّ أَلِّف بَينَ قُلُوبِنَا، واصلِح ذَاتَ بَينِنَا، وَاهدِنَا سُبُلَ السَّلَامِ، وَنَجِّنَا مِنَ الظُلُمَاتِ إِلَی النُّورِ، وَجَنِّبنَا الفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنهَا وَمَا بَطَنَ، وَبَارِک لَنَا فِي أَسمَاعِنَا، وَأَبصَارِنَا، وَقُلُوبِنَا، وَأَزوَاجِنَا، وَذُرِّيَّاتِنَا، وَتُب عَلَينَا إِنَّکَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ، وَاجعَلنَا شَاکِرِينَ لِنِعَمِکَ مُثنِينَ بِهَا عَلَيکَ قَابِلِينَ لَهَا وَأَتمِمهَا عَلَينَا».
بار الها، بين قلبها ودلهايمان محبت وألفت آفرين وسوء تفاهمهايمان را برطرف ساخته مارا براه سعادت ورستگاری رهنمون فرما. الهی از سياهچالهای گمراهی به نور ايمانمان هدايت نموده از بديها وزشتيهای آشکار وپنهان مارا در امان دار. پروردگارا درشنوائی وبينائيمان و در دلها وقلبهايمان و در همسران وفرزندانمان برکت عطا فرما. وببخشای بر ما که تويی بخشاينده مهربان. بار الها، مارا شکرگذار نعمتهای بيدريغت قرار ده وبه ما توفيق آن ده که هميشه حمد وسپاس وستايش توگوئيم ومارا مستحق وقابل آنهمه فضل وکرمت قرار ده وبيفزای بر ما خير ونيکيت را.
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَسأَلُکَ عِيشَةً نَقِيَّةً، وَمَيتَةً سَوِيَّةً، وَمَرَدّاً غَيرَ مـُخزٍ وَلَافَاضِحٍ».
بار الها، سعادت وخوشبختی وشادکامی در زندگی را از درگاه عظمت وبزرگيت مسألت داريم. الهی مرگمان را به آرامی وراحتی بر ما نازل فرما، و از بازگشت زشت وناشايسته به سوی درگاه عدلت در امانمان دار.
﴿رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ﴾.
بار الها ما با نافرمانی دستورات تو به خويشتن ظلم وستم ورزيدهايم واگر ما را نيامرزی وبر ما رحم وشفقت نورزی از زيانکاران خواهيم شد ...
﴿رَّبَّنَا عَلَيۡكَ تَوَكَّلۡنَا وَإِلَيۡكَ أَنَبۡنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ﴾.
پروردگارا بتو توکل جستهايم وبسوی تو روی آوردهايم وبازگشت همگان به سوی توست.
﴿رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ وَٱغۡفِرۡ لَنَا رَبَّنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ﴾.
بار الها، کافران را بر ماچيره مگردان وما را سبب روی گردانی آنان از دينت مساز، پروردگارا ببخشای ما را که تو بر همه چيز توانا ودانايی.
«اللّهُمَّ انصُر الإِسلَامَ وَالمُسلِمِين، اللُّهُمَّ انصُرِ الجِهَادَ وَالمُجَاهِدِين، اللَّهُمَّ انصُر مَن نَصَرَ دِينَ مُحَمَّدٍ وَاجعَلنَا مِنهُم، اللّهُمَّ اخذُل مَن خَذَلَ دِينَ مُحَمَّدٍ وَلَا تَجعَلنَا مِنهُم».
بار الها پيروز گردان اسلام ومسلمانان را. الهی ياری ده جهاد ومجاهدان را. پرودگارا پيروز گردان هر آنکس که دين محمد را ياری میدهد ومارا از زمره ايشان قرار ده. الهی خوار ورسوا ساز آنان را که خوار ساختهاند دين محمد را ومارا از آنان قرار مده.
«اللّهُمَّ مَن أَرَادَ الإِسلَامَ وَالمُسلِمِينَ بِسُوءٍ فَاشغِلهُ فِي نَفسِهِ وَاجعَل تَدبِيَرَهُ فِي تَدمِيرِهِ».
پروردگارا هر آنکس که بر عليه اسلام ومسلمانان نقشه میکشد را بخودش مشغول دار، ونيرنگ وحيلهاش را سبب هلاکت ونابوديش قرار ده.
«اللّهُمَّ عَلَيکَ بِأَعدَاءِ الإِسلَامِ وَبِکُلِّ مَن سَاعَدَهُم وَسَانَدَهُم. اللّهُمَّ إِنَّا نَجعَلُکَ فِي نُحُورِهِم وَنَعُوذُ بِکَ مِن شُرُورِهِم. اللّهُمَّ أَرِنَا فِيهِم يَومَاً أَسوَدَاً کَيَومِ هَامَانَ وَفِرعَون».
پروردگارا دشمنان اسلام وهر آنکس که دست ياری وکمک بدانان داد را خوار ورسوا ساز. بار الها تير زهراگينت را در حلقومشان فرو بر ومارا از بلاها ونيرنگهايشان در امان دار.
بارخدايا آنان را چو هامانيان وفرعونيان هلاک ونابود گردان.
«اللّهُمَّ إِنَّکَ قُلتَ وَقَولُکَ حَقٌ: ﴿ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ﴾ وَهَا نَحنُ بِبَابِ جُودِکَ قَد دَعَونَاکَ کَمَا أَمَرتَنَا فَاستَجِب لَنَا کَمَا وَعَدتَنَا وَلَا طَرُدناً عن بَابِ جُودِکَ خَائِبِين».
بار الها تو گفتی وسخنت راست است وحقيقت «مرا خوانيد تاحاجتهايتان برآرم» وحال اين مائيم که بر دروازه کرم وسخاوتت آنچنان که امر فرموده ای دست تضرع وزاری دراز نمودهايم پس دعاهايمان را پذيرا باش وما را از درگاه سخاوتت دل شکسته ونااميد مرهان.
«وَصَلِّ اللّهُمَّ وَسَلِّم عَلَى عَبدِكَ وَنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ وَعَلَى وآله وصَحَابَتِهِ وَمَن تَبِعَهُ بِإِحسَانٍ إِلَى يَومِ الدِّين».
بار الها سلام ودرود فرست بربنده وپيامبرت محمد وبرخاندان وياران وپيروان راستينش تا روز قيامت.