چرا مسلمانان شکست می خورند؟

قرن‌ 21 را مي‌توان‌ براي‌ مسلمانان‌ دنيا قرن‌ الحُزن‌ ناميد. چرا كه‌ از هر سو و در هر گوشه‌اي‌ از كره خاكي‌ ظلم‌ و ستم‌ كفار و مشركين‌ بر مسلمانان‌ افزوده‌ شده‌ است‌ و در هر جبهه‌ايي‌ به‌ موفقيت‌هايي‌ دست‌ يافته‌اند و با اين‌ شكل‌ مسلمانان‌ را زير چكمه‌هاي‌ خويش‌ له‌ مي‌كنند

اسم الكتاب: سبب انهزام المسلمين؟


تأليف: أيوب كَنجي


الناشر: موقع عقيدة


نبذة مختصرة: سبب انهزام المسلمين؟.

 

 
 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 
فهرست‌ مطالب‌

فهرست‌ مطالب‌    1
پيش‌ سخن‌    3
نگاهي‌ گذرا به‌ صدر اسلام‌    4
چرا خداوند با مسلمانان‌ اينگونه‌ رفتار مي‌كند؟    6
وعده‌هاي‌ خداوند در مورد پيروزي‌ اسلام‌ بر كفر    9
1ـ ابتلا و آزمايش‌    10
2ـ جنگ‌ بين‌ كفر و اسلام‌    10
3ـ خداوند مؤمنان‌ واقعي‌ را در مي‌يابد    10
مؤمن‌ واقعي چه‌ كسي‌ است‌؟    11
دلايل‌ شكست‌ مسلمانان‌ امروزي‌ در جبهه‌هاي‌ مختلف‌    14
1ـ عدم‌ وجود ايمان‌ كامل‌ و قوي‌ به‌ خداوند سبحان‌    14
2ـ عدم‌ عشق‌ به‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم ـ    14
3ـ دوري‌ از سنت‌هاي‌ رسول‌ الله ـ صلي الله عليه‌ وسلم ـ    15
4ـ اهميت‌ و عظمت‌ دنيا در دل‌ مسلمانان‌    16
5 ـ ترك‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر    17
6ـ پيروي‌ و اتباع‌ از شيطان‌    17
جنگ‌ انسان‌ و بزرگ‌ترين‌ دشمن‌ بشريت ()    19
جنگ‌ جهاني‌    19
دامهاي‌ شيطان‌    25
دام‌ اول‌؛ كفر و شرك‌    28
دام‌ دوم‌؛ بدعت‌    29
دام‌ سوم‌؛ گناه‌ كبيره‌    30
دام‌ چهارم‌؛ گناهان‌ صغيره‌    30
دام‌ پنجم‌؛ مشغول‌ كردن‌ به‌ مباحات‌    31
دام‌ ششم‌؛ دعوت‌ به‌ انجام‌ مفضول‌    32
ضد حمله‌ و راه‌ پيروزي‌    33
پيروزي‌ نصيب‌ آناني‌ است‌ كه‌ استقامت‌ مي‌كنند    35
شكست‌ مسلمانان‌ در سرزمين‌ عراق‌، يكي‌ از نشانه‌هاي‌ قيامت‌    36
تفرقه‌، بزرگ‌ترين‌ ضربه‌ بر پيكره جامعه اسلامي‌    36
 
پيش‌ سخن‌

قرن‌ 21 را مي‌توان‌ براي‌ مسلمانان‌ دنيا «قرن‌ الحُزن‌» ناميد. چرا كه‌ از هر سو و در هر گوشه‌اي‌ از كره خاكي‌ ظلم‌ و ستم‌ كفار و مشركين‌ بر مسلمانان‌ افزوده‌ شده‌ است‌ و در هر جبهه‌ايي‌ به‌ موفقيت‌هايي‌ دست‌ يافته‌اند و با اين‌ شكل‌ مسلمانان‌ را زير چكمه‌هاي‌ خويش‌ له‌ مي‌كنند.
در اين‌ يكي‌ دو سال‌ اخير از يك‌ طرف‌ شكست‌ ظاهري‌ نيروهاي‌ طالبان‌ در افغانستان‌ و از طرف‌ ديگر فشار بيش‌ از پيش‌ صهيونيست‌ها بر فلسطين‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ نيز شكست‌ عراق‌ سبب‌ شده‌ است‌ كه‌ افرادي‌ فرصت‌طلب‌ و دشمنان‌ قسم‌ خورده اسلام‌ در اذهان‌ عمومي‌ اين‌ سؤال‌ را ايجاد نمايند كه‌ اگر اسلام‌ واقعيت‌ دارد، اگر خداوند مسلمانان‌ را ياري‌ مي‌كند، پس‌ چرا در هر جايي‌ شكست‌ مي‌خورند و مرتب‌، آمريكا و هم‌پيمانانش‌ فاتح‌ و پيروز هستند و خيلي‌ راحت‌ تمام‌ كشورهاي‌ اسلامي‌! را زير سلطه خويش‌ قرار داده‌اند.
از همه‌ عجيب‌تر اينكه‌ اين‌ بگومگوها در ميان‌ افراد به‌ ظاهر مسلمان‌ نيز گسترش‌ يافته‌ و حتي‌ در مساجد مي‌شنويم‌ كه‌ بعضي‌ها مي‌گويند: كجاست‌ خدا كه‌ مسلمانان‌ را دريابد! چرا به‌ اين‌ همه‌ دعا و فرياد جوابي‌ نداد و...
اين‌ نوع‌ شايعات‌ و سخنان‌ خطرناك‌ كه‌ در ميان‌ مسلمانان‌ رايج‌ شده‌ بود، اين‌ مسكين‌ را برآن‌ داشت‌ تا در اين‌ زمينه‌ چند سطري‌ بنگارم‌ و براي‌ اين‌ پرسش‌، پاسخ‌ قانع‌ كننده‌اي‌ ارايه‌ نماييم‌ تا ناآگاهانه‌ به‌ اجراي‌ طرح‌هاي‌ دشمنان‌ قسم‌ خورده اسلام‌، نپردازيم‌ و با اين‌ اعمال‌، دشمنان‌ خدا و رسول‌ را شاد نكنيم‌.
 
محمد ايوب‌ گنجي‌
سنندج‌ ـ 22 فروردين‌ 1382
 
نگاهي‌ گذرا به‌ صدر اسلام‌
اگر ما چند صفحه‌ قبل‌ تاريخ‌ اسلام‌ را ورق‌ بزنيم‌، مشاهده‌ مي‌كنيم‌ كه‌ از همان‌ لحظه ظهور اسلام‌، افرادي‌ به‌ مبارزه‌ عليه‌ اسلام‌ برخاسته‌اند و مرتب‌ پيامبر ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ و يارانش‌ را زير فشار و شكنجه‌ قرار مي‌دادند. از شكنجه‌هاي‌ بلال‌ حبشي‌ گرفته‌ تا شهادت مظلومانه حضرت‌ حمزه سيد الشهداء ـ رضي‌الله عنهم‌ ـ. از اخراج‌ پيامبر ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ از مكه‌ و طائف‌ گرفته‌ تا ترك‌ ديار و زادگاهش‌ و هجرت‌ به‌ مدينه منوره‌، از قطعه‌ قطعه‌كردن‌ حافظان‌ قرآن‌ در بئر معونه‌ گرفته‌ تا سوزاندن‌ و در روغن‌ انداختن‌ داعيان‌ و مبلغان‌ اسلام‌.
آري‌! همه اينها را در چند صفحه قبل‌ مي‌توان‌ مشاهده‌ نمود. وقتي‌ تاريخ‌ را ورق‌ مي‌زدم‌، چشمم‌ به‌ واقعه‌اي‌ افتاد كه‌ تنم‌ را به‌ لرزه‌ درآورد. همان‌ فاجعه «بئر معونه‌»، همان‌ واقعه‌اي‌ كه‌ 70 تن‌ از حافظان‌ و قاريان‌ قرآن‌ و از نويسندگان‌ و اهل‌ علم‌ اصحاب‌ را مظلومانه‌ پَرپَر كردند. با دقت‌ بيشتري‌ واقعه‌ را خواندم‌؛
بعد از جنگ‌ «اُحد» كه‌ كفار و مشركان‌ فقط‌ از نظر نظامي‌ و ظاهري‌ پيروز شده‌ بودند، اما از نظر سياسي‌ خود را شكست‌ خورده‌ مي‌ديدند، تصميم‌ گرفتند به‌ هر شكل‌ و شيوه ممكن‌ اسلام‌ را از بيخ‌ و بن‌ بركنند و خود را از شرّ آن‌ خلاص‌ كنند. برنامه‌هاي‌ زيادي‌ طراحي‌ نمودند كه‌ نهايت‌ آن‌ منجر به‌ جنگ‌ بزرگ‌ «متفقين‌» يا «احزاب‌» گرديد كه‌ در آن‌ جنگ‌ تمام‌ قبايل‌ يهود و مشركان‌ و كفار و منافقان‌ بر ضد اسلام‌ صف‌آرايي‌ كردند. اما قبل‌ از شكل‌گيري‌ و برپايي‌ جنگ‌ احزاب‌، دسيسه‌هاي‌ زيادي‌ را بر ضد مسلمانان‌ به‌ خرج‌ دادند. از جمله آنها فاجعه «بئر معونه‌» مي‌باشد؛
«ابوبراء، عامر بن‌ مالك‌» يكي‌ از سران‌ «بني‌ عامر» همراه‌ هيأتي‌ به‌ حضور رسول‌ الله ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ آمدند. پيامبر آنان‌ را به‌ اسلام‌ دعوت‌ داد. به‌ طور كامل‌ اسلام‌ را نپذيرفته‌ بودند، اما درخواست‌ كردند تا تعدادي‌ از ياران‌ پيامبر براي‌ ارشاد و راهنمايي‌ مردم‌ و دعوت‌ آنان‌ به‌ دين‌ اسلام‌ به‌ سرزمين‌ آنان‌ يعني‌ «نجد» بيايند. پيامبر ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ از اين‌ نظر كه‌ دعوت‌ اسلام‌ به‌ ديار ديگر نيز برسد، خوشحال‌ بود، اما از اين‌ جهت‌ كه‌ شايد دسيسه‌ و خيانتي‌ در كار باشد، مي‌ترسيد و به‌ طور كامل‌ راضي‌ نبود، اما بالاخره‌ رضايت‌ ايشان‌ را به‌ خاطر عهد و پيمان‌ مردانه‌اي‌ كه‌ «عامر» با رسول‌ الله ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ مبني‌ بر محافظت‌ از يارانش‌ بسته‌ بود، جلب‌ نمودند و بدين‌ شكل‌ 70 تن‌ از بهترين‌ ياران‌ پيامبر، يعني‌ حافظان‌ و قاريان‌ قرآن‌، افراد اهل‌ علم‌ و دانش‌ و مبارزان‌ غيور و مجاهدان‌ جان‌ بركف‌ براي‌ اين‌ مأموريت‌ مرموز انتخاب‌ شدند. در آن‌ زمان‌ تعداد مسلمانان‌ بسيار اندك‌ بود، مخصوصاً افراد باسواد و اهل‌ علمشان‌ بسيار ناچيز بود.
اين‌ گروه‌ به‌ فرماندهي‌ «منذر بن‌ عمرو» و در كنار «عامر» و افرادش‌ به‌ سوي‌ «نجد» حركت‌ كردند. به‌ دليل‌ اينكه‌ سفر آنها، سفر تبليغي‌ بود، براي‌ جنگ‌ كردن‌ و مقابله‌ با دشمن‌ از هيچ‌ نظر آمادگي‌ نداشتند. و با اطيمنان‌ از عهد «عامر» كه‌ با رسول‌ الله ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ در مورد تأمين‌ جان‌ يارانش‌ بسته‌ بود، بدون‌ ترس‌ و دلهره‌ به‌ راهشان‌ ادامه‌ مي‌دادند.
اين‌ گروه‌ وقتي‌ به‌ محل‌ «بئر معونه‌» رسيدند. توقف‌ نمودند و يكي‌ از افرادشان‌ به‌ نام‌ «حرام‌ بن‌ مالك‌» را با نامه رسول‌ الله ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ نزد «عامر بن‌ طفيل‌» حكمران‌ منطقه‌ كه‌ برادزاده «ابوبراء» بود فرستادند و بقيه افراد مشغول‌ استراحت‌ شدند.
«عامر بن‌ طفيل‌» پست‌فطرت‌ بر خلاف‌ تمامي‌ قوانين‌ جامعه بشريّت‌، فرستاده رسول‌ الله ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ را بدون‌ هيچ‌ معطلي‌ به‌ قتل‌ رساند و براي‌ كشتن‌ بقيه افراد گروه‌، سپاهي‌ 1000 نفري‌ را جمع‌آوري‌ كرد و به‌ سوي‌ محل‌ استراحت‌ آنان‌ حمله‌ور شد.
در حالي‌ كه‌ فرستادگان‌ رسول‌ الله ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ مشغول‌ استراحت‌ و منتظر برگشتن‌ سفيرشان‌ بودند، ناگهان‌ مشاهده‌ كردند كه‌ لشكري‌ بزرگ‌ آنها را محاصره‌ كرده‌ است‌. دشمنان‌ بدون‌ هيچ‌ رحم‌ و شفقتي‌ تمامي‌ آن‌ عزيزان‌ را مظلومانه‌ به‌ شهادت‌ رساندند و نگذاشتند حتي‌ يك‌ نفر از آنان‌ بگريزد.
در آن‌ هنگام‌ كه‌ همگي‌ مظلومانه‌ جان‌ مي‌دادند و شربت‌ شهادت‌ را نوش‌ مي‌كردند، فرمودند: خداوندا، تو شاهد احوالمان‌ هستي‌، كسي‌ نيست‌ كه‌ سلام‌ ما را به‌ رسول‌ الله ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ برساند، جز تو، پس‌ يا رب‌، سلام‌ ما را به‌ معشوق‌ و محبوبمان‌ برسان‌.
هنوز پيكي‌ از سوي‌ آن‌ شهيدان‌ مظلوم‌ به‌ مدينه‌ نرسيده‌ بود كه‌ رسول‌ الله ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ از طريق‌ وحي‌ از اين‌ فاجعه بزرگ‌ با خبر شد و بر منبر فرمود: برادران‌ شما را در «بئر معونه‌» شهيد كرده‌اند.
تحمل‌ اين‌ فاجعه‌ و مشكلات‌ براي‌ رسول‌ الله ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ و يارانش‌ بسيار سخت‌ بود، چراكه‌ 40 روز پيش‌ نيز در جنگ‌ «احد» 70 تن‌ ديگر از اين‌ عاشقان‌ شيداي‌ او به‌ ملكوت‌ اعلا پيوسته‌ بودند. حزن‌ بر حزن‌ و اندوه‌ بر اندوه‌ انباشته‌ مي‌گشت‌ و قلب‌ رسول‌ الله ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ و اصحاب‌ را پوشانده‌ بود...
خواننده عزيز! آنچه‌ به‌ اطلاع‌ شما رسيد، فقط‌ ورقي‌ از تاريخ‌ مشكلات‌ و سختي‌ها و اندوه‌هاي‌ رسول‌ الله ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ بود، سراسر زندگاني‌ آن‌ حضرت‌ ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ رنج‌ و درد و محنت‌ به‌ خاطر اعلاء كلمةالله بوده‌ است‌.
 
 چرا خداوند با مسلمانان‌ اينگونه‌ رفتار مي‌كند؟
شايد بعضي‌ها اين‌ سؤال‌ را مطرح‌ نمايند كه‌ چرا با وجود مقبوليّت‌ ياران‌ پيامبر ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ نزد خداوند سبحان‌، باز اين‌ مشكلات‌ و سختي‌ها بر آنان‌ وارد آمد و به‌ اين‌ شكل‌ قلب‌ حبيب‌ خويش‌ را دردناك‌ مي‌كرد؟
زندگاني‌اي‌ كه‌ بعد از اين‌ جهان‌ در انتظار مسلمانان‌ و مؤمنان‌ واقعي‌ است‌، به‌ حدي‌ شيرين‌، لذت‌بخش‌، پر از آرامش‌ و راحتي‌ و نيز دائمي‌ و ابدي‌ است‌، كه‌ به‌ آساني‌ به‌ هر كسي‌ عنايت‌ نمي‌كنند، بلكه‌ مقبولان‌ آنجا بايد از امتحان‌هاي‌ بسيار سختي‌ بگذرند تا به‌ آن‌ راحتي‌ و آرامش‌ و آسايش‌ هميشگي‌ نائل‌ آيند.
خداوند سبحان‌ در قرآن‌ مجيد در مورد چنين‌ آزمايش‌هايي‌ مي‌فرمايد:
 ﴿ ••     •      •          ﴾
    (عنكبوت‌ / 2 - 3)
«آيا مردمان‌ گمان‌ برده‌اند، همين‌كه‌ بگويند ايمان‌ آورده‌ايم‌ (و به‌ يگانگي‌ خدا و رسالت‌ پيغمبر اقرار كرده‌ايم‌) به‌ حال‌ خود رها مي‌شوند و ايشان‌ (با تكاليف‌ و وظائف‌ و رنج‌ها و سختي‌هايي‌ كه‌ بايد در راه‌ آئين‌ آسماني‌ تحمل‌ كرد) آزمايش‌ نمي‌گردند؟ و به راستى كسانى را كه پيش از آنان بودند، آزموديم. پس البته خداوند آنان را كه راست گفتند معلوم مى‏دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم خواهد داشت‏» ( ).   
﴿         •   ﴾                     (بقره / ‌155)
«و قطعاً شما را با برخي‌ از (امور همچون‌) ترس‌ و گرسنگي‌ و زيان‌ مالي‌ و جاني‌ و كمبود ميوه‌ها، آزمايش‌ مي‌كنيم‌، پس‌ مژده‌ بده‌ به‌ بردباران»‌.
آري‌! خداوند متعال‌ گاه‌ وقتي‌ در همين‌ دنيا نيز پاداش‌ و جايزه موفقيت‌ در امتحان‌ها و آزمايش‌ها را عنايت‌ مي‌فرمايد، به‌ عنوان‌ مثال،‌ مي‌توان‌ به‌ واقعه معراج‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ اشاره‌ نمود كه‌ پس‌ از تحمل‌ رنج‌ و سختي‌ دعوت‌ مردم‌ مكه‌ و نيز اخراج‌ و شكنجه‌ در طائف‌، به‌ آسمان‌ها دعوت‌ شد.
پروردگار جهانيان‌ صراحتاً فرموده‌ است‌:
﴿•   •  •   ﴾         (انشراح‌ / 6-5)
«... همراه‌ با سختي‌ و دشواري‌، آسايش‌ و آسودگي‌ است‌... مسلّماً با سختي‌ و دشواري‌، آسايش‌ و آسودگي‌ است‌».
ابن‌ عباس‌ ـ ك ـ مي‌فرمايد: هيچگاه‌ دو نوع‌ عُسر و سختي‌ بر يك‌ يُسر و آساني‌ غالب‌ نمي‌آيد و حتماً همراه‌ هر سختي‌ و عُسري‌، فرَج‌ و آساني‌ نيز وجود دارد.
اما اين‌ امكان‌ نيز هست‌ كه‌ اين‌ فَرَج‌ و گشايش‌ و آساني‌ در دنيا به‌ وقوع‌ نپيوندد و به‌ آن‌ سراي‌ بيافتد، چرا كه‌ نزد ما زمان‌ وجود دارد، وگرنه‌ در علم‌ خداوند اين‌ فاصله‌ زياد نيست‌. امكان‌ ندارد كه‌ مسلمان‌ در مقابل‌ يك‌ سختي‌، آساني‌ و راحتي‌ به‌ او نرسد.
پس‌ بهشت‌ با آن‌ همه‌ ناز و نعمت‌ نتيجه تحمل‌ سختي‌ها و كسب‌ موفقيّت‌ در آزمايش‌هاست‌.
اين‌ قاعده‌ براي‌ هيچ‌ كس‌ و هيچ‌ قومي‌ استثنا نيست‌، بلكه‌ در هر زماني‌ و در هر عصري‌ اگر افرادي‌ دعوت‌ فرستادگان‌ خداوند را قبول‌ كرده‌ باشند و در راه‌ رساندن‌ آن‌ دچار سختي‌ و مصيبت‌ شده‌ باشند، قطعاً خداوند سبحان‌ به‌ آنان‌ پاداش‌ و اجر و مزد حقيقي‌ عنايت‌ فرموده‌ است‌.
در سوره مباركه «يس‌» داستان‌ يكي‌ از داعيان‌ مخلص‌ و جان‌ بركف‌ به‌ نام‌ «حبيب‌ نجارّ» را مي‌خوانيم‌ كه‌ به‌ سبب‌ دفاع‌ از عقيده‌ و آرمانش‌ و به‌ خاطر انتخاب‌ راه‌ حقيقت‌ از سوي‌ قومش‌ مورد ضرب‌ و شتم‌ و شكنجه‌ قرار مي‌گيرد و با فجيع‌ترين‌ شيوه‌ به‌ شهادت‌ مي‌رسد. خداوند در آن‌ لحظه‌ شاهد بوده‌ كه‌ يكي‌ از بندگان‌ و محُبانش‌ اينگونه‌ با وضع‌ فجيعي‌ به‌ شهادت‌ مي‌رسد، اما او را ظاهراً نجات‌ نمي‌دهد و جلو كار دشمنان‌ را نمي‌گيرد، اما چند لحظه‌ بعد مي‌فرمايد:
﴿  •             ﴾                     (يس‌ / 27-26)
«(مردمان‌ بر او شوريدند و شهيدش‌ كردند، از سوي‌ خدا) بدو گفته‌ شد: وارد بهشت‌ شو... (وقتي‌ كه‌ آن‌ همه‌ نعمت‌ و كرامت‌ را ديد) گفت‌: اي‌ كاش!‌ قوم‌ من‌ مي‌دانستند، كه‌ پروردگارم‌ مرا آمرزيده‌ است‌ و از زمره گراميانم‌ قلمداد فرموده‌ است»‌.
 
وعده‌هاي‌ خداوند در مورد پيروزي‌ اسلام‌ بر كفر
بسياري‌ دچار شك‌ و ترديد گشته‌اند كه‌ مگر خداوند متعال‌ در قرآن‌ خويش‌ بارها نفرموده‌ است‌ كه‌ اسلام‌ بر كفر غالب‌ مي‌آيد و اگر اسلام‌ ظهور كند، كفر رخت‌ خود را بايد جمع‌ كند؛
﴿      •   ﴾ (إسراء / 81).
«و بگو: حق آمد، و باطل نابود شد يقيناً باطل نابود شدنى است!».
پس‌ چرا امروز اسلام‌ در جبهه‌هاي‌ مختلف‌ مغلوب‌ مي‌شود؟!
خواننده گرامي‌! وعده‌هايي‌ كه‌ خداوند سبحان‌ در قرآن‌ عظيم‌الشأن‌ بدان‌ اشاره‌ نموده‌ است‌ و امدادهاي‌ غيبي‌ كه‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ در احاديث‌ مباركش‌ بيان‌ فرموده‌ است‌، همگي‌ صحيح‌ و درست‌ هستند و هميشه‌ و در همه‌ زمان‌ قابل‌ اجرا هستند.
آيا در جنگ‌ «بدر» امدادهاي‌ غيبي‌ و لشكرهاي‌ الهي‌ حضور نيافتند، آيا در بسياري‌ ميدان‌ها مسلمانان‌ با تعداد اندك‌ بر دشمناني‌ كه‌ تعدادشان‌ چندين‌ برابر بود، غالب‌ نگشتند، آيا مسلمانان‌ با تجهيزات‌ بسيار اندك‌ و قديمي‌، ابرقدرت‌هاي‌ زمان‌ خويش‌ را از پاي‌ درنياوردند، آيا «عمر»ها و «سعد»ها و «ربعي‌»ها، امپراتوري‌ روم‌ و ايران‌ آن‌ روزي‌ را متزلزل‌ نكردند،
آري‌! همه اينها به‌ خاطر امدادها و كمك‌هاي‌ خداوند بود، همان‌ الطاف‌ و عناياتي‌ كه‌ در قرآن‌ مجيدش‌ به‌ آن‌ وعده‌ داده‌ بود كه‌ مسلمانان‌ هميشه‌ پيروز خواهند گشت‌. پس‌ وعده‌هاي‌ خداوند متحقق‌ گشت‌ و هيچ‌ نقصي‌ در آن‌ وجود نداشت‌، اما عصر ما چرا؟!!!
حال‌ اين‌ سؤال‌ مطرح‌ مي‌شود كه‌ مگر امدادهاي‌ خداوند و وعده‌هاي‌ الهي‌ مربوط‌ به‌ عهد رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ مي‌باشد و با گذشت‌ آن‌ دوران‌ اين‌ وعده‌ها تغيير يافته‌ است‌ يا نه‌؟
 عزيزان‌! قرآن‌ همان‌ قرآن‌ و پروردگار نيز همان‌ پروردگار رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ و اصحاب‌ گرامي‌ است‌، اما اينجا سه‌ نكته مهم‌ وجود دارد:
 1ـ ابتلا و آزمايش‌
خداوند متعال‌، گاه‌ وقتي‌ مؤمنان‌ واقعي‌ را نيز مورد ابتلا و آزمايش‌ قرار مي‌دهد تا خير و نيكي‌ بالاتر و بيشتري‌ را به‌ آنها عنايت‌ فرمايد، چه‌ بسا در بطن‌ مشكلات‌ و فشارهايي‌ كه‌ بر آنها وارد مي‌آيد، پيروزي‌هاي‌ بزرگي‌ وجود نداشته‌ باشد و آنها را به‌ اعلا مدارج‌ قُرب‌ نرساند.
پس‌ شايد گاه‌ وقتي‌ شكست‌ ظاهري‌ از اين‌ نوع‌ باشد.
 2ـ جنگ‌ بين‌ كفر و اسلام‌
جنگ‌ بايد بين‌ كُفر و اسلام‌ باشد تا خداوند امداد و ياري‌ مسلمانان‌ نمايد، اما بسياري‌ از جنگ‌ها هست‌ كه‌ فقط‌ به‌ خاطر مسائل‌ سياسي‌ و اقتصادي‌ صورت‌ گرفته‌ است‌ و هر چند كشور مورد تعرض‌ مسلمان‌ باشند، اما جنگشان‌ به‌ خاطر اسلام‌ نيست‌، همانند جنگ‌ اخير عراق‌، نه‌ «صدام‌» به‌ خاطر اسلام‌ مي‌جنگيد و نه‌ «متجاوزان‌» به‌ خاطر مبارزه‌ با اسلام‌ به‌ عراق‌ حمله‌ كردند، بلكه‌ قضيه مسائل‌ قدرت‌ و نفت‌ و... بود.
 3ـ خداوند مؤمنان‌ واقعي‌ را در مي‌يابد
اين‌ نكته‌ نيز بسيار مهم‌ است‌ كه‌ ما بدانيم‌ خداوند سبحان‌ وعده‌هايي‌ كه‌ فرموده‌ است‌ در مورد مؤمنان‌ واقعي‌ است‌، نه‌ افرادي‌ كه‌ خودشان‌ سراسر جنايتكار و فسادكار هستند.
ما اگر به‌ عنوان‌ مثال‌، گذشته حكومت‌ «بعث‌» را بنگريم‌، مي‌بينيم‌ كه‌ در وقت‌ سركار آمدن‌ «صدام‌» چندين‌ هزار كُرد مظلوم‌ را در سياه‌چال‌ها از بين‌ بردند تا نسل‌ كُرد را در عراق‌ منقرض‌ سازند، هيچ‌ كُردي‌ فراموش‌ نكرده‌ است‌ كه‌ در هيروشيماي‌ كُردستان‌، يعني‌ حلبچه مظلوم‌ چه‌ گذشت‌! پس‌ چگونه‌ بايد انتظار داشته‌ باشيم‌ كه‌ خداوند به‌ فرياد اين‌ جنايتكاران‌ برسد.
اگر هم‌ براي‌ مردم‌ مظلوم‌ و مسلمان‌ آنجا ناراحت‌ باشيم‌، اصلاً جاي‌ ناراحتي‌ ندارد چرا كه‌ آناني‌ كه‌ استقامت‌ كردند و كشته‌ شدند، شهداي‌ واقعي‌ هستند، پس‌ در اين‌ قُرب‌ قيامت‌ به‌ درجه رفيع‌ شهادت‌ نائل‌ آمده‌اند كه‌ اين‌ خود بزرگ‌ترين‌ پيروزي‌ است‌، درر واقع‌ خداوند آنان‌ را ياري‌ رسانده‌ و به‌ فكر آنان‌ بوده‌ كه‌ اين‌ پيروزي‌ مهم‌ را نصيبشان‌ كرده‌ است‌.
﴿•       •        •                     ﴾     (فصلت‌ / 30- 31)
«كساني‌ كه‌ مي‌گويند: پروردگار ما تنها خداست‌، و سپس‌ (بر اين‌ گفته خود كه‌ اقرار به‌ وحدانيّت‌ است‌، مي‌ايستند و آن‌ را با انجام‌ قوانين‌ شريعت‌ عملاً نشان‌ مي‌دهند، و بر اين‌ راستاي‌ خداپرستي‌ تا زنده‌اند) پابرجا و ماندگار مي‌مانند (در هنگام‌ آخرين‌ لحظات‌ زندگي‌) فرشتگان‌ به‌ پيش‌ ايشان‌ مي‌آيند (و بدانان‌ مژده‌ مي‌دهند) كه‌ نترسيد و غمگين‌ نباشيد و شما را بشارت‌ باد به‌ بهشتي‌ كه‌ (توسط‌ پيغمبران‌) به‌ شما (مؤمنان‌) وعده‌ داده‌ مي‌شد. (و فرشتگان‌ به‌ ايشان‌ خبر مي‌دهند كه‌) ما ياران‌ و ياوران‌ شما در زندگي‌ دنيا و در آخرت‌ هستيم‌ و در آخرت‌ براي‌ شما هر چه‌ آرزو كنيد هست‌، و هر چه‌ بخواهيد برايتان‌ فراهم‌ است‌...».
مؤمن‌ واقعي‌ چه‌ كسي‌ است‌؟
در كتاب‌ و سنت‌، تعاريف‌ گوناگون‌ و بسيار زيادي‌ در مورد مؤمن‌ واقعي‌ بيان‌ شده‌ است‌ كه‌ به‌ صورت‌ مختصر مي‌توان‌ گفت‌؛
مؤمن‌ واقعي‌ كسي‌ است‌ كه‌ خود را فداي‌ خدا و رسول‌ خدا ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ بنمايد، و خواست‌ خويش‌ را قربان‌ خواست‌ خدا و رسولش‌ بكند و در تمام‌ امور از قرآن‌ و سنت‌ تبعيّت‌ نمايد، نه‌ اينكه‌ بخشي‌ از آن‌ را گرفته‌ و بخش‌ ديگر را رها سازد، كه‌ در اين‌ صورت‌ امدادهاي‌ خداوند شامل‌ حالش‌ نشده‌ و وعده‌هاي‌ الهي‌ براي‌ مؤمنين‌ كامل‌، در مورد او صدق‌ نمي‌كند.
﴿               ﴾                   (بقره‌ / 208)
«اي‌ كساني‌ كه‌ ايمان‌ آورده‌ايد، همگي‌ (اسلام‌ را به‌ تمام‌ و كمال‌ بپذيريد و) به‌ صلح‌ و آشتي‌ درآئيد، و از گامهاي‌ اهريمن‌ (و وسوسه‌هاي‌ وي‌) پيروي‌ نكنيد (و به‌ دنبال‌ او راه‌ نرويد) بي‌گمان‌ او دشمن‌ آشكار شماست»‌.
پس‌ جلب‌ و جذب‌ امدادهاي‌ خداوندي‌ منوط‌ به‌ دخول‌ كامل‌ در دين‌ است‌، كسي‌ كه‌ بعضي‌ را كه‌ مطابق‌ ميلش‌ است‌ اختيار كند و بعضي‌ ديگر را كه‌ براي‌ او مشكل‌ است‌، رها سازد، اين‌ فرد را مؤمن‌ واقعي‌ و كامل‌ نمي‌گويند.
اگر ياران‌ پيامبر  در ميدان‌هاي‌ مختلف‌ پيروز مي‌شدند و خداوند سريعاً دعايشان‌ را قبول‌ مي‌فرمود، به‌ خاطر دخول‌ كاملشان‌ در دين‌ بود و تبعيّت‌ كامل‌ از پيامبر ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ آنان‌ كاملاً خود را فداي‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ كرده‌ بودند و براي‌ گسترش‌ اسلام‌ دست‌ به‌ هر كاري‌ مي‌زدند و هميشه‌ به‌ دنبال‌ كسب‌ رضاي‌ الهي‌ بودند.
مي‌بينيم‌ كه‌ در جنگ‌ «احد» فقط‌ براي‌ يك‌ بار فرمان‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ را ناديده‌ گرفتند، فوراً خداوند امدادش‌ را از آنان‌ قطع‌ نمود و طعم‌ شكست‌ ظاهري‌ را به‌ آنان‌ چشاند تا ديگر خلاف‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ قدمي‌ برندارند.
حال‌ براي‌ چند لحظه‌ خودمان‌ و مسلمانان‌ امروزي‌ را بررسي‌ نمائيم‌، چه‌ اندازه‌ از احكام‌ خداوند را در زندگي‌مان‌ پياده‌ كرده‌ايم‌، چند بار خواست‌ نفس‌ و تمناي‌ دروني‌ خويش‌ را قربان‌ خواست‌ خدا و رسول‌ نموده‌ايم‌. آيا تمام‌ كارهايمان‌ مطابق‌ دستورات‌ قرآن‌ و سنت‌ است‌؟ آيا در روش‌ زندگي‌، رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ را اسوه‌ و الگوي‌ خويش‌ قرار داده‌ايم‌؟! و صدها سؤال‌ ديگر، كه‌ قطعاً در مقابل‌ اينها با شرمندگي‌ بايد سر را پايين‌ انداخته‌ و اعتراف‌ نماييم‌ كه‌ ما راه‌ و سيره رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ و يارانش‌ را ترك‌ كرده‌ايم‌.
امروزه‌ مسلمانان‌ قرن‌ 21 به‌ شدت‌ به‌ دنبال‌ آن‌ چيزهايي‌ هستند كه‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ و يارانش‌ از آن‌ اجتناب‌ مي‌نمودند و خود را از آن‌ دور مي‌ساختند. محبت‌ مال‌، فرزند، زن‌، ماشين‌ و... بر قلوب‌ مؤمنان‌ اين‌ عصر مستولي‌ شده‌ و جايي‌ براي‌ محبت‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ و يارانش‌ باقي‌ نگذاشته‌ است‌.
﴿                                 ﴾                 (توبه‌ / 24)
«بگو: اگر پدران‌ و فرزندان‌ و برادران‌ و همسران‌ و قوم‌ و قبيله شما و اموالي‌ كه‌ فرا چنگش‌ آورده‌ايد و بازرگاني‌ و تجارتي‌ كه‌ از بي‌بازاري‌ و بي‌رونقي‌ آن‌ مي‌ترسيد، و منازلي‌ كه‌ مورد علاقه شما است‌، اينها در نظرتان‌ از خدا و پيغمبرش‌ و جهاد در راه‌ او محبوب‌تر باشد، در انتظار باشيد كه‌ خداوند كار خود را مي‌كند (و عذاب‌ خويش‌ را فرو مي‌فرستد) خداوند كسان‌ نافرمانبردار را (به‌ راه‌ سعادت‌) هدايت‌ نمي‌نمايد».
اگر ما فقط‌ در اين‌ آيه‌ تدبُّري‌ بنمائيم‌ و خود را به‌ آن‌ محك‌ بزنيم‌، در مي‌يابيم‌ كه‌ با خط‌ و مشي‌ قرآن‌ و سنت‌ خيلي‌ فاصله‌ داريم‌. متأسفانه‌ افرادي‌ نيز هستند كه‌ به‌ خاطر دنياطلبي‌شان‌ و عدم‌ وجود تقوي‌ در اعماق‌ قلبشان‌، پايبندي‌ به‌ سنت‌هاي‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ را تحجر و عقب‌افتادگي‌ مي‌نامند و باز خود را از رهروان‌ كتاب‌ و سنت‌ قلمداد مي‌نمايند. با كدامين‌ عشق‌ و محبت‌، خود را از عاشقان‌ آن‌ حضرت‌ ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ مي‌ناميم‌، با كدامين‌ عمل‌ مي‌خواهيم‌ در زمره ياران‌ ايشان‌ قرار گيريم‌.
پس‌ با اين‌ توضيح‌ كوتاه‌ به‌ اين‌ نتيجه‌ مي‌رسيم‌ كه‌ مشكل‌ در اسلام‌ نيست‌، بلكه‌ اسلام‌ هميشه‌ پيروز بوده‌ و پيروز خواهد بود. اشكال‌ اينجاست‌ كه‌ مؤمنان‌ واقعي‌ اندك‌ و قليل‌ هستند، پس‌ وعده‌هاي‌ خداوند براي‌ كساني‌ است‌ كه‌ همانند ياران‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ باشند و سيره‌ و روش‌ آنها را در زندگي‌ اختيار نمايند.
 دلايل‌ شكست‌ مسلمانان‌ امروزي‌ در جبهه‌هاي‌ مختلف‌
در اينجا به‌ عنوان‌ جمع‌بندي‌ بحث‌هاي‌ ارايه‌ شده‌ مي‌توان‌ به‌ اختصار چند علّت‌ مهم‌ كه‌ باعث‌ شكست‌ مسلمانان‌ در ميدان‌هاي‌ گوناگون‌ شده‌ است‌، اشاره‌ نمود:
1ـ عدم‌ وجود ايمان‌ كامل‌ و قوي‌ به‌ خداوند سبحان‌
آنچه‌ باعث‌ شده‌ بود كه‌ صحابه رسول‌الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ در ميادين‌ مختلف‌ سربلند و پيروز بيرون‌ بيايند، داشتن‌ ايماني‌ استوار و راسخ‌ بود كه‌ هيچ‌ چيزي‌ نمي‌توانست‌ در آن‌ خللي‌ وارد آورد. به‌ همين‌ دليل‌ احكام‌ الهي‌ را سريعاً مي‌پذيرفتند و در انجام‌ آن‌ سستي‌ و كاهلي‌ را به‌ خويش‌ راه‌ نمي‌دادند. و اين‌ يقين‌ در آنها به‌ وجود آمده‌ بود كه‌ همه‌ چيز در دست‌ الله قرار دارد، اگر او اراده‌ كند مي‌تواند آب‌ را براي‌ انسان‌ها مانند آسفالت‌ مسخّر گرداند، اگر او اراده‌ كند مي‌تواند دريا را براي‌ انسان‌ به‌ مانند خشكي‌، امن‌ و هموار كند، اگر او اراده‌ كند مي‌تواند آتش‌ را براي‌ انسان‌ گلستان‌ كند و... خلاصه‌ انسان‌ها و مخلوقات‌ را فقط‌ يك‌ مخلوق‌ ضعيف‌ تصوّر مي‌كردند و قدرت‌ اصلي‌ و حقيقي‌ و قوي‌َّ مطلق‌ را خداوند مي‌دانستند به‌ همين‌ خاطر خود را به‌ «قوي‌» نسبت‌ مي‌دادند و از قدرت‌ «قوي‌َّ» حقيقي‌ استفاده‌ مي‌كردند.
اما مسلمانان‌ امروز؛ بسياري‌ از مسلمانان‌ امروزي‌ قدرت‌ را در دست‌ «بوش‌» و «بلر» و «شارون‌» و تجهيزات‌ جنگي‌ آنان‌ مي‌دانند و ديدشان‌ از مافوق‌ آسمان‌ها به‌ عالم‌ كَوْني‌ آمده‌ است‌ به‌ همين‌ جهت‌ هميشه‌ دچار خواري‌ و ذلّت‌ هستند. وقتي‌ ذليل‌ها را بزرگ‌ و با عظمت‌ تصوّر مي‌كنند، وقتي‌ از مخلوقات‌ متأثر مي‌شوند، قطعاً و بي‌شك‌ خداوند نيز آنان‌ را رها مي‌سازد.
 2ـ عدم‌ عشق‌ به‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ
دليل‌ دوم‌ شكست‌ مسلمانان‌ امروزي‌ صادق‌ نبودن‌ در عشق‌ و محبت‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ مي‌باشد. خيلي‌ها خود را عاشق‌ رسول‌الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ مي‌دانند، اما اعمالشان‌ اعمال‌ «ابوجهلي‌» است‌.
عشق‌ يعني‌ سوختن‌ و فاني‌ شدن‌ در معشوق‌، عاشقي‌ يعني‌ به‌ طور كامل‌ خود را به‌ معشوق‌ تبديل‌ كردن‌. اما بسياري‌ از مسلمانان‌ عصر ما فقط‌ نام‌ «محمد » را مي‌دانند، فقط‌ به‌ نامش‌ احترام‌ مي‌گذارند، ولي‌ متأسفانه‌ و بدبختانه‌ هنگامي‌ كه‌ سيره‌ و شيوه زندگاني‌ آن‌ سرور ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ بَر ايشان‌ عرضه‌ مي‌شود، به‌ سرعت‌ مي‌گويند، آن‌ زمان‌ سپري‌ شده‌ است‌!... آگاهانه‌ و ناآگانه‌ به‌ دشمني‌ با سنت‌هاي‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ با سيره‌ و خط‌ و مشي‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ قيام‌ مي‌نمايند، آيا مي‌توان‌ با وجود اين‌ مي‌توان‌ ارسال‌ كمك‌هاي‌ غيبي‌ و امدادهاي‌ الهي‌ را براي‌ چنين‌ مسلماناني‌ انتظار داشت‌!
 3ـ دوري‌ از سنت‌هاي‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ
از ديگر مشكلات‌ جامعه مسلمانان‌ عصر ما اين‌ است‌ كه‌ به‌ سنت‌هاي‌ پيامبرشان‌ بي‌اعتنا هستند و براي‌ آن‌ اهميتي‌ قائل‌ نيستند و حتي‌ شايد در بسياري‌ جاها از انجام‌ آن‌ شرم‌ داشته‌ باشند، چراكه‌ با فرهنگ‌ غربي‌ها سازگار نيست‌.
بسيار جاي‌ تأسف‌ است‌ براي‌ ما مسلمانان‌ كه‌ از سنت‌ها و روش‌ رهبرمان‌ دور شده‌ايم‌ و عمل‌ به‌ آن‌ را ننگ‌ و مايه عقب‌افتادگي‌ مي‌دانيم‌، در حالي‌ كه‌ در جوامع‌ ديگر براي‌ رهبران‌ دنيوي‌ خويش‌ بسيار احترام‌ قائل‌ هستند و در هر جايي‌ به‌ احياء آداب‌ و سنن‌ خويش‌ مي‌پردازند.
ياران‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ حاضر نبودند كه‌ در كوچكترين‌ كاري‌ و در ساده‌ترين‌ امري‌، خلاف‌ روش‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ گام‌ بردارند، اگر خواست‌ دروني‌شان‌ چيز ديگري‌ مي‌بود، به‌ خاطر فعل‌ و كار رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ خواست‌ خويش‌ را فدا مي‌كردند.
حضرت‌ عمر فاروق‌ ـ  ـ هنگامي‌ كه‌ بر حجرالاسود بوسه‌ مي‌زند، مي‌فرمايد: اگر محبوب‌ و رهبرم‌ چنين‌ عملي‌ را انجام‌ نمي‌داد، من‌ هيچگاه‌ بر اين‌ تكه‌ سنگ‌ بوسه‌ نمي‌زدم‌.
و در موارد ديگري‌ از هر كدام‌ از صحابه‌ كارهاي‌ مشابه‌ اين‌ را مشاهده‌ مي‌نماييم‌، در زمان‌ خلافت‌ حضرت‌ ابوبكر صديق‌ ـ ـ با وجود شورش‌هاي‌ گوناگون‌ و ثبيت‌ نشدن‌ پايه‌هاي‌ خلافت‌ اسلامي‌، تصميم‌ مي‌گيرد حتماً سپاه‌ اسامه ‌ را اعزام‌ نمايد، با وجود مخالفت‌هاي‌ مختلف‌ مي‌فرمايد: چون‌ اين‌ خواست‌ و اراده رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ بوده‌، حتماً بايد عملي‌ گردد.
اما ما امروزه‌ در صحبت‌ كردن‌، راه‌ رفتن‌، شيوه زندگي‌، لباس‌ پوشيدن‌ و خلاصه‌ اكثر اعمال‌ و رفتارمان‌ از غربي‌ها و غيرمسلمين‌ تقليد مي‌كنيم‌ و خيلي‌ راحت‌ سنت‌هاي‌ محبوب‌ حجازي‌ را گذاشته‌ايم‌ و خيلي‌ بي‌شرمانه‌ براي‌ عدم‌ عمل‌ به‌ آن‌ نيز دليل‌ مي‌آوريم‌.
يكي‌ از اساتيدم‌ تلويحاً مي‌فرمود: در جنگ‌ اسرائيل‌ و فلسطين‌، بارها ملائكه‌ نازل‌ شدند كه‌ به‌ مسلمان‌ها كمك‌ برسانند، اما چون‌ هر دو طرف‌ ظاهر و شكل‌شان‌ عين‌ همديگر بود، ملائكه‌ برگشتند و فرمودند: خداوندا، خودت‌ بهتر مي‌داني‌، آنها هيچ‌ فرقي‌ با هم‌ نداشتند، تمام‌ اعمالشان‌ مانند يكديگر بود و...
 4ـ اهميت‌ و عظمت‌ دنيا در دل‌ مسلمانان‌
از ديگر مواردي‌ كه‌ سبب‌ شده‌ كه‌ ابهت‌ و عظمت‌ مسلمانان‌ عصر ما از بين‌ برود و آنها را به‌ مسلماناني‌ توخالي‌ و پوشالي‌ تبديل‌ كند، محبت‌ و علاقه دنيا در قلوب‌ بسياري‌ از آنها مي‌باشد. رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ فرمود: براي‌ هر قومي‌ فتنه‌اي‌ آمد و آنها را تباه‌ ساخت‌، فتنه امت‌ من‌ دنيا مي‌باشد كه‌ مي‌ترسم‌ آنها را از پاي‌ درآورد.
براستي‌ همين‌ طور است‌، محبت‌ دنيا و علاقه‌ به‌ متعلقات‌ دنيوي‌، سبب‌ شده‌ كه‌ فكر آخرت‌ و روز قيامت‌ در اذهان‌ مسلمانان‌ كم‌رنگ‌ گردد و سفر آخرت‌ را بسيار دور و دراز تصور نمايند، به‌ همين‌ جهت‌ براي‌ به‌ دست‌ آوردن‌ متاع‌ دنيوي‌ تمام‌ وقت‌ خويش‌ را صرف‌ مي‌نمايند و به‌ همان‌ اندازه‌ از راه‌ حق‌ و حقيقت‌ و از رضايت‌ خدا و رسول‌ دور مي‌شوند.
بسيار جاي‌ تعجب‌ است‌ براي‌ افرادي‌ كه‌ خود را رهرو رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ مي‌دانند، اما با شدت‌ و علاقه فراواني‌ براي‌ چيزي‌ تلاش‌ مي‌نمايند كه‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ از دچار شدن‌ به‌ آن‌ و فريب‌ خوردن‌ آن‌ هشدار داده‌ است‌. اين‌ چه‌ نوع‌ اتباع‌ و محبت‌ و عشقي‌ است‌ كه‌ در هيچ‌ چيزي‌ محبوب‌ و معشوق‌ در نظر گرفته‌ نمي‌شود.
ولي‌ اگر ياران‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌- را بنگريم‌، آنها به‌ دنيا نمي‌انديشيدند، تمام‌ هم‌ّ و غمشان‌ آخرت‌ بود، لحظه‌اي‌ در به‌ دست‌ آوردن‌ رضاي‌ او تعالي‌ تأخير نمي‌كردند و هر آنچه‌ سبب‌ تقرب‌ بيشتر آنان‌ به‌ بارگاه‌ الهي‌ مي‌گشت‌، بدون‌ معطلي‌ انجام‌ مي‌دادند، اما مسلمانان‌ عصر ما، هر آنچه‌ را سبب‌ دوري‌ از او تعالي‌ است‌، بعضاً به‌ نام‌ دين‌ انجام‌ مي‌دهند و خوشحال‌اند كه‌ از امت‌ محمدي‌ هستند!
 5 ـ ترك‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر
از ديگر دلايل‌ ضعف‌ مسلمانان‌ عصر ما، ترك‌ كردن‌ دعوت‌ و تبليغ‌ مي‌باشد، كه‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ و ياران‌ گرانقدرش‌ در آن‌ راه‌، جان‌ خود را تقديم‌ نمودند و از هيچ‌ تلاشي‌ در اين‌ راستا دريغ‌ نورزيدند.
خداوند سبحان‌ زنده‌ كردن‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر را در جامعه اسلامي‌ راهي‌ براي‌ ايجاد وحدت‌ و همدلي‌ و همبستگي‌ عنوان‌ مي‌فرمايد و اعتصام‌ به‌ حبل‌ الله را در گرو داشتن‌ تقواي‌ الهي‌ و احياء امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر معرفي‌ مي‌كند.
پيامبر گرامي‌ اسلام‌ ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ فرموده‌ است‌ كه‌ هرگاه‌ در جامعه‌اي‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر ترك‌ شود و در كنارتان‌ هر منكري‌ انجام‌ گيرد شما راحت‌ از كنار آن‌ بگذريد و كاري‌ نداشته‌ باشيد، پس‌ منتظر عذاب‌ الهي‌ باشيد كه‌ در آن‌ وقت‌ هرقدر دعا و تضرع‌ نماييد، دعا و تضرّعتان‌ مقبول‌ نمي‌افتد.
 6ـ پيروي‌ و اتباع‌ از شيطان‌
خداوند متعال‌ بارها در آيات‌ متعدد قرآن‌ مجيد هشدار داده‌ است‌ كه‌ اي‌ انسان‌ها بدانيد! شيطان‌ دشمن‌ قسم‌ خورده شماست‌ و در تلاش‌ است‌ كه‌ شما را به‌ بيراهه‌ و ضلالت‌ بكشاند، پس‌ از او تبعيت‌ و پيروي‌ نكنيد و مواظب‌ حربه‌هايش‌ باشيد، اما متأسفانه‌ بسياري‌ از مسلمان‌ عصر ما با كمال‌ اطمينان‌، آگاهانه‌ و ناآگانه‌ افسار خويش‌ را به‌ او سپرده‌اند و با يقين‌ كامل‌ دنباله‌رو راه‌ او گشته‌اند.
در اينجا چند نمونه‌ از حربه‌ها و دام‌هاي‌ شيطان‌ را ذكر مي‌نمائيم‌ كه‌ براي‌ از بين‌ بردن‌ و سست‌ نمودن‌ مسلمانان‌ از آن‌ حربه‌ها استفاده‌ مي‌نمايد.
 

جنگ‌ انسان‌ و بزرگ‌ترين‌ دشمن‌ بشريت ‌( )
جنگ‌ جهاني‌
از هر فرد جامعه امروزي‌ اگر در مورد جنگ‌ جهاني‌ سؤال‌ شود، مسلماً اين‌گونه‌ پاسخ‌ مي‌دهد، جنگي‌ را گويند كه‌ يك‌ كشور يا چند كشور به‌ جان‌ ديگر كشورها و ملت‌ها بيافتند. همانند هيتلر، ناپلئون‌، و غيره‌ كه‌ چنين‌ اقداماتي‌ را انجام‌ دادند.
با تمام‌ شدن‌ جنگ‌ جهاني‌ اول‌ و دوم‌، مردم‌ دنيا خوشحالند كه‌ در صلح‌ و آرامش‌ بسر مي‌برند، غافل‌ از اينكه‌ دشمني‌ براي‌ تمام‌ آنها در كمين‌ نشسته‌ و هيچگاه‌ حاضر به‌ تن‌ دادن‌ به‌ گفتگوي‌ تمدن‌ها و يا قبول‌ تراژدي‌ صلح‌ جهاني‌، نمي‌باشد و اصلاً اين‌ حرفها و طرح‌ها را قبول‌ ندارد.
اين‌ دشمن‌، شبانه‌ روز مشغول‌ طراحي‌ و برنامه‌ريزي‌ براي‌ نابودي‌ و از بين‌ بردن‌ بشريت‌ است‌، اما افسوس‌ و صد افسوس‌ كه‌ مدافعان‌ حقوق‌ بشر، سازمان‌هاي‌ امنيتي‌ و صلح‌ جهاني‌، هيچ‌ كدام‌ نمي‌توانند برنامه‌اي‌ براي‌ رويارويي‌ با اين‌ دشمن‌ قوي‌ ارائه‌ نمايند و خود نيروهاي‌ حافظ‌ صلح‌ و ناتو و غيره‌ همگي‌ در معرض‌ فنا و نابودي‌ به‌ وسيله اين‌ دشمن‌ بزرگ‌ بشريت‌ هستند.
به‌ قول‌ سياستمداران‌، دشمني‌ كه‌ مكان‌ و قدرت‌ نظامي‌اش‌ را نشناسيم‌، نمي‌توانيم‌ با او مقابله‌ كنيم‌، نمي‌دانيم‌ كه‌ جنگ‌ با او چقدر طول‌ مي‌كشد.
آري‌! اين‌ دشمن‌ بزرگ‌ و خطرناك‌ و مسلح‌ را خداوند متعال‌، كه‌ خالق‌ كل‌ كائنات‌ است‌، خوب‌ مي‌شناسد، و او تعالي‌ آدرس‌، نشاني‌ و توان‌ رزمي‌ اين‌ دشمن‌ را به‌ انسانها اعلام‌ نموده‌ است‌.
دشمني‌ كه‌ تا برپا شدن‌ قيامت‌ به‌ جنگ‌ و كارزار با انسان‌ها ادامه‌ مي‌دهد و حاضر به‌ صلح‌ و آتش‌بس‌ نيست‌.
شايد برخي‌ از انسان‌هاي‌ امروزي‌، آمريكا‌، انگلیس، اسرائيل‌ و... را خطرناك‌ بدانند، و فكر كنند كه‌ خطرناك‌ترين‌ دشمنان‌ انسان‌ها اينها هستند، اما اگر اندكي‌ فكر كنيم‌ اين‌ دشمنان‌ نهايتاً مي‌توانند، دنياي‌ انسان‌ها را آتش‌ بزنند و زندگي‌ را بر آنها سخت‌ نمايند، اما اين‌ دشمن‌ بزرگ‌ كه‌ ما از آن‌ سخن‌ مي‌گوييم‌، خيلي‌ بالاتر از اينهاست‌، او قادر است‌ كه‌ آخرت‌ و عقباي‌ انسان‌ها را نيز آتش‌ بزند و در هر دو جهان‌ انسان‌ها را به‌ انحطاط‌ و نابودي‌ بكشاند.
آري‌! نام‌ اين‌ دشمن‌ بزرگ‌ بشريّت‌ «ابليس‌» است‌ و لقبش‌ «شيطان‌» او بزرگترين‌ تسليحات‌ را در اختيار دارد، و هيچ‌ لحظه‌ از شبانه‌روز نيز از جنگ‌ و نبرد با انسان‌ها باز نمي‌ايستد و براي‌ اين‌ كار نزد پروردگار جهانيان‌ قسم‌ ياد كرده‌ است‌.
بعد از اين‌ كه‌ ابليس‌ از فرمان‌ خداوند روگرداني‌ نمود، خداوند فرمود:
﴿      •     ﴾
    (حجر / 35-34)
«(خداوند فرمود: چون‌ از فرمان‌ من‌ سرپيچي‌ كردي‌) پس‌ از بهشت‌ بيرون‌ شو، چرا كه‌ تو (از رحمت‌ من‌،) مطرود (و از منزلت‌ كرامت‌ رانده‌) هستي‌. و تا روز جزا (كه‌ در آن‌ تو و پيروان‌ تو به‌ عذاب‌ سرمدي‌ من‌ گرفتار مي‌آيند) بر تو نفرين‌ باد».
سپس‌ شيطان‌ گفت‌:
﴿     ﴾            (حجر / 36)
«گفت: پروردگارا! اكنون‌ كه‌ چنين‌ است‌ مرا تا روزي‌ مهلت‌ ده‌ كه‌ در آن‌ (مردمان‌ بعد از مرگشان‌ مجدداً) زنده‌ مي‌گردند».
پروردگار فرمود:
﴿        ﴾ (حجر/ 38-37)
«هم‌ اينك‌ تو از مهلت‌ يافتگاني‌ تا روزي‌ كه‌ زمان‌ (فرا رسيدن‌) آن‌ (در پيش‌ خدا) معلوم‌ (و اگر هم‌ طول‌ بكشد محدود) است‌، (و هنگامه‌ رستاخيز نام‌ دارد)».
ابليس‌ در اينجا بود كه‌ براي‌ جنگ‌ با انسان‌ها تصميم‌ گرفت‌:
﴿        •      ﴾             (حجر / 40-39)
«پروردگارا! به‌ سبب‌ اينكه‌ (به‌ خاطر اين‌ انسان‌) مرا گمراه‌ ساختي‌، (معاصي‌ و اعمال‌ زشت‌ را) در زمين‌ برايشان‌ مي‌آرايم‌ و جملگي‌ آنان‌ را گمراه‌ مي‌نمايم‌. مگر بندگان‌ برگزيده‌ و پاكيزه‌ي‌ تو از ايشان‌. (كه‌ چون‌ دلهايشان‌ به‌ ياد تو آباد است‌، تلاش‌ من‌ در حق‌ آنان‌ بر باد است‌)».
او در اولين‌ جنگ‌ و روياروئي‌ با انسان‌ها، پيروز شد و موفق‌ گرديد كه‌ ابوالبشر و زوج‌ او را از بهشت‌ برين‌، اخراج‌ نمايد.
پس‌ از آن‌ در دومين‌ معركه‌ نيز پيروز گرديد و توانست‌ با حربه‌ و نقشه‌هايش‌ «هابيل‌» و «قابيل‌» را به‌ جنگ‌ و جدال‌ وادار نمايد و براي‌ اولين‌ بار برادركشي‌ را در جهان‌ بشريت‌ بنيان‌ نهاد.
خداوند منان‌، بندگانش‌ را بسيار دوست‌ دارد، به‌ همين‌ جهت‌ خداوند مي‌خواهد كه‌ بندگانش‌، دشمنانشان‌ را بشناسند، و براي‌ مقابله‌ با او خود را آماده‌ نمايند.
بارها و بارها، تابلوهاي‌ بزرگي‌ را مبني‌ بر اينكه‌ «مواظب‌ باشيد اي‌ انسان‌ها و بدانيد كه‌ شيطان‌ دشمن‌ آشكار و قسم‌ خورده شماست‌». بر سر راه‌ ما نصب‌ كرده‌ و هر از چند گاهي‌ افرادي‌ را براي‌ بيدار كردن‌ و تذكر دادن‌ به‌ ما انسان‌ها، ارسال‌ نموده‌ است‌.
اما آيا ما براي‌ مقابله‌ و روياروئي‌ با اين‌ دشمن‌ قسم‌ خورده‌، اقدامي‌ انجام‌ داده‌ايم‌. در قرآن‌ مجيد يازده‌ بار اين‌ دشمن‌ با نام‌ «ابليس‌» به‌ ما معرفي‌ شده‌ است‌:
1) ﴿            ‌﴾                         (بقره‌ / 34)
«و چون به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده كنيد، پس [همه‏] سجده كردند مگر «ابليس» كه نپذيرفت و كبر ورزيد و از كافران شد».
2) ﴿           ﴾  (اعراف‌/ 11)
«آن گاه به فرشتگان گفتيم كه براى آدم سجده كنيد. پس [همه‏] سجده كردند مگر ابليس. كه از سجده كنندگان نبود».
3) ﴿           ﴾ (حجر / 30- 31)
«پس فرشتگان همگى‏شان با همديگر به سجده در افتادند (30) مگر «ابليس»، از آنكه با سجده كنندگان باشد، سرباز زد».
4) ﴿       ﴾ (حجر / 32)
«[خداوند] فرمود: اى «ابليس» تو را چه شده است كه با سجده كنندگان [همراه‏] نيستى‏».
5) ﴿            ﴾ (اسراء / 61)
«و چون به فرشتگان گفتيم: به آدم سجده بريد، آن گاه [همه‏] سجده بردند، مگر ابليس. گفت: آيا براى كسى سجده كنم كه [او را] از گل آفريده‏اى؟».
6) ﴿              ﴾ (كهف‌ / 50) «و چون به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده بريد، [همه‏] سجده بردند مگر ابليس، كه از جن بود و از دستور پروردگارش نافرمانى كرد».
7) ﴿        ﴾ (طه/116)
«و چنين بود كه به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده بريد. پس [همه‏] سجده بردند، مگر ابليس، كه نپذيرفت».
8) ﴿       ﴾ (شعراء / 94- 95)
«پس خود [بتها] و [نيز] گمراهان در آن سرنگون شوند (94) و [نيز] سپاهيان شيطان، همگى».
9) ﴿    • •    ﴾ (سباء / 20)
«(آرى) بيقين، ابليس گمان خود را درباره آنها محقّق يافت كه همگى از او پيروى كردند جز گروه اندكى از مؤمنان!».
10) ﴿           ‌﴾ (ص‌ / 73- 74) «آن گاه فرشتگان همگى يكپارچه سجده كردند (73) مگر «ابليس» كه سركشى كرد و از كافران شد».
11) ﴿               ﴾‌ (ص‌ / 75)
«[خداوند] گفت: اى ابليس، چه چيز تو را بازداشت از آنكه براى آنچه به قدرت خويش آفريده‏ام، سجده كنى؟ كبر ورزيدى يا اينكه از بلند پايگان هستى؟»
همچنين‌ خصوصيات‌ اين‌ دشمن‌ بزرگ‌ و مطالبي‌ در مورد تاكتيك‌هاي‌ جنگي‌اش‌ در 68 جاي‌ قرآن‌ تحت‌ عنوان‌ «شيطان‌» آمده‌ است‌. در اينجا فقط‌ نشاني‌ آيات‌ و سوره‌ها را ذكر مي‌كنيم‌.
شيطان‌: (بقره‌ / 36، 168، 208، 268، 275). (آل‌ عمران‌/ 36، 155، 175). (نساء / 38، 60، 76، 76، 83، 119، 120). (مائده‌ / 90، 91). (انعام‌ / 43، 68، 142). (اعراف‌ / 20، 22، 27، 175، 200، 201). (انفال‌ / 11، 48). (يوسف‌ / 5، 42، 100). (ابراهيم‌ / 42). (حجر / 17). (نحل‌/ 63، 98). (اسراء / 27، 53، 53، 64). (كهف‌ / 63). (مريم‌/ 44، 44، 45). (طه‌/ 120). (حج‌/ 3، 52، 52، 52، 53). (نور/ 21، 21). (فرقان‌/ 39). (نمل‌/ 24). (قصص‌/ 15). (عنكبوت‌ / 38). (لقمان‌ / 21). (فاطر/ 6). (يس‌/ 60). (صافات‌ / 7). (ص‌ / 41). (فصلت‌/ 36). (زخرف‌ / 63). (محمد / 25). (مجادله‌ / 10، 19، 19، 19). (حشر/ 16). (تكوير/ 35).
و همچنين‌ لفظ‌ جمع‌ آن‌ يعني‌ «شياطين‌»، 17 مرتبه‌ در قرآن‌ آمده‌ است‌:
(بقره‌ / 102، 102). (انعام‌ / 71، 112، 121،. (اعراف‌ / 27، 30). (اسراء / 27). (مريم‌/ 68، 83). (انبياء / 82). (مؤمنون‌ / 97). (شعراء / 210، 221). (صافات‌ / 65). (ص‌/ 37) (الملك‌/ 5).
آري‌! اين‌ دشمن‌ تا دندان‌ مسلح‌، حربه‌ها و نقشه‌هاي‌ زيادي‌ براي‌ خوار و ذليل‌ كردن‌ انسان‌ها در اين‌ دنيا و مستوجب‌ عذاب‌ قرار دادنشان‌ در آخرت‌، دارد.
به‌ عنوان‌ مثال‌ انسان‌ها را به‌ دروغ‌، غيبت‌، تهمت‌، تجسس‌ و غيره‌... تشويق‌ مي‌كند.
همانگونه‌ كه‌ خود قرآن‌ اشاره‌ مي‌فرمايد كه قمار، سحر، جادو و شراب‌ نوشي‌ و... همگي‌ اينها از اعمال‌ شيطاني‌ است‌ كه‌ انسانها را به‌ سوي‌ آن‌ سوق‌ مي‌دهد.
﴿                                    ﴾                 (مائده / 90- 91)
«اى مؤمنان، جز اين نيست كه شراب و قمار و انصاب و از لام پليد [و ناشى‏] از عمل شيطان است، پس از آن احتراز كنيد باشد كه رستگار شويد. جز اين نيست كه شيطان مى‏خواهد بين شما در [پرداختن به‏] شراب و قمار دشمنى و كينه افكند و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد. پس آيا دست بر مى‏داريد؟».
يكي‌ ديگر از طرح‌هاي‌ شيطان‌ كه‌ امروزه‌ بسياري‌ از جامعه‌ مبتلاي‌ آن‌ شده‌اند، ترساندن‌ انسان‌ها از فقر و تنگدستي‌ است‌. در حالي‌ كه‌ خداوند خودش‌ ضامن‌ رزق‌ و روزي‌ بندگانش‌ است‌، و اوست‌ كه‌ پرندگان‌ و مورچگان‌ و تمام‌ جنبندگان‌ را روزي‌ مي‌رساند، اما شيطان‌ با اين‌ حربه‌ از ازدياد نسل‌ انسان‌ها نيز جلوگيري‌ مي‌كند و آنها را از رزق‌ و روزي‌ مي‌ترساند.
نقشه‌هاي‌ شيطان‌ بسيارند كه‌ ما در اينجا نمي‌خواهيم‌ به‌ تفصيل‌ آن‌ بپردازيم‌، براي‌ مطالعه بيشتر و شناختن‌ اين‌ نقشه‌ها به‌ كتاب‌ «راه‌هاي‌ نفوذ شيطان‌» مراجعه‌ شود.
جهت‌ تكميل‌ اين‌ بحث‌ و استفاده بيشتر، گزيده‌اي‌ از سخنراني‌ استاد ارجمند و داعي‌ دلسوز، مولانا محمدقاسم‌ قاسمي‌ را نقل‌ مي‌نمائيم‌، تحت‌ عنوان‌ «دامهاي‌ شيطان‌». با اين‌ اميد كه‌ مقبول‌ دوستان‌ خواننده‌ واقع‌ گردد. در اينجا لازم‌ مي‌دانم‌ كه‌ از خواهر رسولي‌ كه‌ در پياده‌ كردن‌ نوار اين‌ سخنراني‌ بنده‌ را ياري‌ نمودند صميمانه‌ تشكر و قدرداني‌ نمايم‌.
 
دامهاي‌ شيطان‌( )
سروران‌ محترم‌! در اين‌ دنيا معركه‌ها و جنگها و رزمهاي‌ زيادي‌ در حال‌ جريان‌ است‌، الله تبارك‌ و تعالي‌ خالق‌ همه‌ چيزها و اشياء است‌ و او ناظر بر هر چيز است‌. ﴿    ﴾ [بقره / 29] و او همه‌ چيز را مي‌داند و همه‌ چيز را مي‌بيند. جنگهايي‌ كه‌ در اين‌ دنيا مي‌شود رزمها، پيكارها، نبردها بين‌ مخالفين‌ است‌، اما از همه‌ مهمتر و تماشا انگيزتر و جالب‌ توجه‌تر، جنگي‌ است‌ كه‌ بين‌ شيطان‌ و ذريه او و بين‌ آدم‌ و ذريّه‌ او در مي‌گيرد. بسياري‌ از جنگها، جنگهاي‌ فاميلي‌، جنگهاي‌ ملّي‌، جنگهاي‌ بين‌المللي‌، جنگهاي‌ بزرگ‌ و كوچك‌ كه‌ بسياري‌ از انسانها را طعمه خود قرار داده‌اند، بالاخره‌ همچنان‌ كه‌ آغازي‌ داشتند، يك‌ پاياني‌ هم‌ در همين‌ دنيا داشته‌اند. امّا يك‌ جنگي‌ هست‌ كه‌ آغاز داشته‌ و تا آخر دنيا هست‌، پايان‌ ندارد، آن‌ جنگ‌ شيطان‌ و بني‌ آدم‌ است‌ يك‌ نبرد طولاني‌، طاقت‌ فرسا، همه‌ جانبه‌، تمام‌ عيار بين‌ شيطان‌ و بني‌ آدم‌ هست‌. اسبابش‌ را و عواملش‌ را الله تعالي‌ بنابر حكمتهايي‌ كه‌ خود مي‌داند، بسياري‌ را براي‌ ما بيان‌ فرموده‌ است‌ و در اين‌ معركه‌ الله تعالي‌ بندگان‌ خود را آزمايش‌ مي‌كند.
دشمني‌ با نيرويي‌ عجيب‌ و غريب‌ به‌ نام‌ شيطان‌ است‌، نگون‌ بخت‌، ذليل‌، خوار، عقده‌اي‌، كينه‌ توز، بي‌رحم‌ و با خيلي‌ اسباب‌ و وسائلي‌ كه‌ در اين‌ رزم‌ مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرد، مسلح‌ و مجهز است‌. لذا معركه‌ سخت‌ است‌، همه ما به‌ يك‌ تعبير مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ سربازان‌ جنگ‌ هستيم‌، حالا چقدر شكست‌ خورده‌ايم‌ و چقدر مي‌خوريم‌ و چقدر فاتح‌ و غالب‌ مي‌شويم‌، اين‌ مسئله‌ جداست‌، ولي‌ همه‌ بايد بدانيم‌ كه‌ ما سرباز هستيم‌، ما رزمنده‌ايم‌، روزي‌ كه‌ الله تبارك‌ و تعالي‌ حضرت‌ آدم‌  را خلق‌ كرد دستور داد كه‌ شما سجده‌ كنيد اي‌ فرشتگان‌ ﴿  ﴾ همگي‌ سجده‌ كردند مگر شيطان‌، سجده‌ نكرد از سجده آدم‌ كه‌ به‌ دستور الله بايد انجام‌ مي‌شد ابا ورزيد، تكبّر كرد و گفت‌: ﴿   ﴾ بارالها! من‌ چگونه‌ سجده‌ كنم‌ براي‌ فردي‌ كه‌ او را از خاك‌ آفريده‌اي‌؟ و غرور شروع‌ كرد و تكبّر ورزيد. الله تعالي‌ او را رانده‌ درگاه‌ كرد. شيطان‌ بنابر سابقه‌اي‌ كه‌ داشت‌، سابقه‌ چندين‌ هزار ساله عبادت‌ داشت‌، او از جن‌ّ بود. بعضي‌ها مي‌گويند از ملائكه‌ بود. ولي‌ صحيح‌ اينست‌ كه‌ از جن‌ بود، چون‌ خودش‌ مي‌گويد: ﴿     ﴾.
فرشتگان‌ را الله از نور آفريده‌ و شيطان‌ را از آتش‌، جنها از نار يعني‌ آتش‌ آفريده‌ شدند و با توجه‌ به‌ سابقه‌اي‌ كه‌ داشت‌ گفت‌: به‌ من‌ فرصتي‌ بدهيد من‌ زحمت‌ كشيدم‌، من‌ هم‌ كار كردم‌، من‌ هيچ‌ چيز نمي‌خواهم‌، فقط‌ فرصت‌ مي‌خواهم‌ اگر شما به‌ من‌ فرصت‌ دهيد، من‌ با آدم‌ وارد جنگ‌ مي‌شوم‌، من‌ به‌ خاطر اين‌ ضرر كردم‌، آسيب‌ ديدم‌، بدبخت‌ شدم‌، نگون‌ بخت‌ گرديدم‌، حالا مي‌خواهم‌ به‌ من‌ فرصتي‌ داده‌ شود، حداقل‌ تا من‌ درگير شوم‌ با فرزندان‌ آدم‌ و عقده‌ خالي‌ كنم‌. الله تعالي‌ فرمود: برو تو فرصت‌ داري‌. برو هر كسي‌ را خواستي‌ گمراه‌ كن‌ و هر كسي‌ كه‌ از تو پيروي‌ كرد ﴿    •   •﴾ پاداش‌ تو و پاداش‌ او جهنم‌ است‌. و به‌ تو مي‌گويم:‌ اي‌ شيطان،‌ (رب‌ العزة در مقام‌ استغناء آمده‌ است‌). برو هر چه‌ نيروي‌ سواره‌ داري‌، نيروي‌ پياده‌ داري‌، هر سلاحي‌ داري‌ و هر حيله‌ و مكري‌ داري‌، با همه آنها وارد ميدان‌ شو.
﴿    ﴾ در مالهايشان‌ شركت‌ كن‌، در فرزندانشان‌ شريك‌ باش‌، هر جور كه‌ خواستي‌ آنها را راضي‌ كن‌ و «عدهُم‌» و آنها را وعده‌ بده‌، مژده‌ بده‌، بشارت‌ بده‌، بشارتهاي‌ دروغين‌، وعده‌هاي‌ پوچ‌، توخالي‌ به‌ هر نيرنگي‌ خواستي‌ آنها را فريب‌ بده‌.
﴿    •﴾ شيطان‌ هيچ‌ وعده‌اي‌ را عملي‌ نمي‌كند، هيچ‌ كسي‌ را دوست‌ ندارد. الله اين‌ قدرت‌ را هم‌ به‌ او نداده‌ كه‌ وعده‌اش‌ را عملي‌ كند. بعد فرمود الله تبارك‌ و تعالي‌: ﴿•         ﴾ تو هر چه‌ مي‌تواني‌ انجام‌ بده‌، آنهايي‌ كه‌ بندگان‌ من‌ هستند، از آن‌ من‌ هستند، با من‌ پيوسته‌اند، با من‌ پيوند مستحكمي‌ دارند، تو بر آنها هيچ‌ قدرت‌ و جرأتي‌ نداري‌. هيچ‌ اشتباهي‌ نمي‌تواني‌ بكني‌.
پروردگار تو اي‌ محمد رسول‌ الله  وكيل‌ و پشتيبان‌ است‌، او حامي‌ و نگهبان‌ توست‌.
گر هزاران‌ دام‌ باشد در قدم‌  =  چون‌ تو با مايي‌ نباشد هيچ‌ غم‌
اگر هزاران‌ چاله‌ و دام‌ باشد، اگر الله با ماست‌، هيچ‌ مشكلي‌ نيست‌. به‌ هر حال‌ اگر چه‌ ما بخواهيم‌ چه‌ نخواهيم‌، تقدير الهي‌ و قضاي‌ الهي‌ بر اين‌ تعلق‌ گرفته‌ كه‌ وارد يك‌ جنگ‌ بي‌امان‌ هميشگي‌ و دائمي‌ با شيطان‌ شده‌ايم‌، بايد بپذيريم‌ اين‌ واقعيت‌ را، دشمن‌ را بايد بپذيريم‌. واي‌ به‌ حال‌ كسي‌ كه‌ دشمن‌ را نشناسد، دشمن‌ را ضعيف‌ بپندارد و از تدبير باز بماند، هيچ‌ فكري‌ نكند و بگويد: اين‌ دشمن‌ من‌ همين‌ جوريه‌.
قدما گفته‌اند: استخوان‌ دشمنت‌ را هم‌ كم‌ ندان‌. شايد زنده‌ شود اين‌ استخوان‌، دشمن‌ گاهي‌ غافلگير مي‌كند، ترفندهاي‌ متعددي‌ دارد. حال‌ ببينيم‌ چگونه‌ اين‌ شيطان‌ ما را گمراه‌ مي‌كند. چه‌ دامهايي‌ جلو راه‌ مي‌گذارد. اين‌ را بايد بشناسيم‌. كسي‌ كه‌ وارد جنگ‌ مي‌شود:
1ـ بايد دشمن‌ را بشناسد.
2ـ اسلحه‌ و توان‌ نظامي‌ دشمن‌ را هم‌ شناسايي‌ كند.
اين‌ خيلي‌ مهم‌ است‌ كه‌ چه‌ اسلحه‌اي‌ بكار مي‌برد؟ چطور سنگر مي‌گيرد؟ چه‌ مشكلاتي‌ ايجاد مي‌كند؟ يعني‌ حمله دشمن‌ را بشناسد، تا بتواند اقدام‌ به‌ ضدّ حمله‌ بكند و از عهده دفاع‌ بر آيد. شيطان‌ چكار مي‌كند؟ خوب‌ توجه‌ بفرمائيد و به‌ خاطر بسپاريد (ولا حول‌ ولا قوة إلا بالله).
 
دام‌ اول‌؛ كفر و شرك‌
اين‌ دشمن‌ خطرناك‌، نگون‌بخت‌، نخستين‌ كاري‌ كه‌ مي‌كند و نخستين‌ طمعي‌ كه‌ از ما دارد و از بني‌ آدم‌ دارد اينست‌ كه‌ بني‌ آدم‌ را دچار «كفر» مي‌كند. يعني‌ بزرگترين‌ آرزويش‌ از انسان‌، از فرزند آدم‌ اينست‌ كه‌ كافر شود. و الله را نشناسد، يا در مرحله دوّم‌ «مشركش‌» مي‌كند. الله را شناخت‌، ولي‌ با او يكي‌ را شريك‌ قرار دهد، در ذاتش‌، در صفاتش‌، همچنانكه‌ الله را عالم‌ الغيب‌ مي‌داند، ديگري‌ را هم‌ بداند، هم‌ چنان‌ كه‌ الله را قوي‌ و قاهر مي‌داند، حاجت‌ روا و مشكل‌گشا مي‌داند، ديگري‌ را هم‌ بداند. اين‌ مي‌شود شرك‌. به‌ شرك‌ مبتلايش‌ مي‌كند، در كفر مبتلايش‌ مي‌كند، كه‌ با الله شريك‌ قرار دهد، يا الله را قبول‌ نكند، يا صفاتش‌ را قبول‌ نكند، و مخالف‌ خدا شود. اين‌ اوّلين‌ انتظار شيطان‌ از بندگان‌ است‌. ما مي‌گوييم‌ كه‌ بله‌ الحمدلله كه‌ ما اين‌ انتظار شيطان‌ را برآورده‌ نكرديم‌. ولي‌ الله مي‌فرمايد:
 ﴿      ﴾     [يوسف / 106].
«بيشترشان به خداوند ايمان نمى‏آورند مگر آنكه آنان [به نوعى‏] مشرك‏اند».
يعني: بسياري‌ هستند كه‌ دم‌ از ايمان‌ مي‌زنند، ولي‌ دچار شرك‌ هستند، دانسته‌ و نادانسته‌. حالا شركهاي‌ جلي‌ يا خفي‌، اولين‌ ضربه‌اش‌ را شيطان‌ در توحيد مي‌زند. توحيد را سست‌ مي‌كند، در توحيد خلل‌ وارد مي‌كند. مي‌گويد باشد مشرك‌ شود، چون‌ هر گناه‌ را الله تعالي‌ مي‌بخشد، ولي‌ شرك‌ را نمي‌بخشد. لذا جدّاً بايد مواظب‌ بود كه‌ از ما كلمه‌اي‌ سر نزند كه‌ موجب‌ كفر گردد.
عقايد خود را بررسي‌ بايد بكنيم‌، كتابهايي‌ در مورد عقايد بخوانيم‌، با علمايي‌ كه‌ درباره‌ عقايد صحبت‌ مي‌كنند، بنشينيم‌ و حرف‌ آنها را گوش‌ كنيم‌، اجازه‌ ندهيم‌ ذره‌اي‌ خلل‌ در عقيده‌ ما وارد شود. عقيده‌ خيلي‌ مهم‌ است‌ به‌ منزله‌ سر انسان‌ است‌، به‌ منزله جمجمه انسان‌ است‌، هزار دست‌ و پا و چشم‌ زيبا باشد، اگر سر را بريدي‌ چه‌ فايده‌ دارد؟ انساني‌ كه‌ عقيده‌اش‌ خراب‌ شود، هيچ‌ عملي‌ جاي‌ عقيده‌ را پر نمي‌كند.
 
دام‌ دوم‌؛ بدعت‌
سروران‌ گرامي‌! اگر بنابر لطف‌ الله و بنابر تقدير ازلي‌ و بنابر عنايات‌ خاص‌ الله از اين‌ دام‌ بزرگ‌ شيطان‌، انسان‌، نجات‌ يافت‌، دقت‌ بفرماييد، دام‌ دوّم‌ چيست‌؟ خود را بررسي‌ كنيم‌، فرزندانمان‌ را بررسي‌ كنيم‌، جامعه‌ را بررسي‌ كنيم‌ كه‌ شيطان‌ وارد نشده‌؟ اين‌ دشمني‌ كه‌ خداوند هشدار داده‌، اين‌ دشمني‌ كه‌ آنروز تهديد كرد آدم‌  را، در مقابل‌ خدا ايستاد. از ما چقدر سهميه‌ گرفته‌، چقدر دارد مي‌گيرد.
چقدر نصيب‌ برده‌ كمي‌ فكر كنيد كه‌ ما از كه‌ بريده‌ايم‌ و به‌ چه‌ كسي‌ پيوسته‌ايم‌ و از چه‌ كسي‌ داريم‌ مي‌بريم‌ و به‌ چه‌ كسي‌ داريم‌ مي‌پيونديم‌، فكر بايد كرد. دوّمين‌ دام‌، دام‌ بدعت‌ است‌. بدعت‌ يك‌ گناه‌ لذيذي‌ است‌، شيرين‌ و مورد تأييد رسم‌ و رواج‌ انسانها. و به‌ انگيزه‌ ثواب‌ و به‌ نام‌ عبادت‌ شيطان‌ وادار مي‌كند به‌ بدعت‌.
جدّاً اعمال‌ خود را بررسي‌ كنيم‌، گاهي‌ در خيرات‌ و حسنات‌، گاهي‌ در عبادات‌، گاهي‌ در دعاها ما دچار بدعت‌ شده‌ايم‌ و مي‌شويم‌. الله تعالي‌ ما را از بدعت‌ها محفوظ‌ بدارد. در اين‌ باره‌ علماء بايد بررسي‌ كنند، جايي‌ بدعتي‌ است‌ بايد به‌ مردم‌ توضيح‌ دهند، مردم‌ هم‌ بپرسند، بالاخره‌ بايد همه‌ بدانند كه‌ بدعت‌ يعني‌ عبادت‌ ساختگي‌ مطابق‌ رسم‌ و رواج‌ كه‌ آدم‌ به‌ انگيزه‌ ثواب‌ انجام‌ مي‌دهد، نه‌ در قرآن‌ تأييد شده‌، نه‌ در سنت‌ رسول‌ الله  و نه‌ در عهد خلفاء راشدين‌. حالا چه‌ در موقع‌ شادي‌ باشد، چه‌ در موقع‌ غم‌ باشد، چه‌ به‌ نام‌ عبادت‌ انجام‌ شود، يا به‌ نام‌ ديگري‌ انجام‌ بگيرد.
شيطان‌ در دام‌ دوّم‌ به‌ نام‌ بدعت‌، يك‌ گناه‌ شيرين‌ مي‌آورد جلو مردم‌. اين‌ مخالفت‌ سنت‌ رسول‌ الله  است‌ و خيلي‌ سرخوش‌ مي‌شود كه‌ با رسول‌ الله وارد جنگ‌ شده‌ است‌. بدعتي‌ خيلي‌ خطرناك‌ است‌.
 
دام‌ سوم‌؛ گناه‌ كبيره‌
دام‌ سوّم‌ شيطان‌، گناه‌ كبيره‌ است‌ كه‌ از الله فاصله‌ مي‌دهد انسانها را، مخلوق‌ را از خالق‌ جدا مي‌كند، بين‌ عابد و معبود فاصله‌ مي‌اندازد.
هر گناه‌ زنگي‌ است‌ بر مرآت‌ دل‌    دل‌ شود زين‌ زنگها خوار و خجل‌
لذا شيطان‌ مي‌كوشد انسان‌ را به‌ گناه‌ كبيره‌ مبتلا كند؛ مثل‌ قتل‌، سحر، غيبت‌.
و گناهان‌ را چكار مي‌كند؟ ﴿وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ﴾ [نمل / 24] يعني: اعمال شان را زيبا نشان‌ مي‌دهد، لذيذ نشان‌ مي‌دهد. لذّت‌ هم‌ ندارد ولي‌ او لذيذ مي‌كند، زينت‌ ندارد، زينت‌ مي‌دهد. خواهري‌ كه‌ حجاب‌ را از سرش‌ بر مي‌دارد بخاطر اينست‌ كه‌ زيبا شود. زيبايي‌اش‌ را به‌ نمايش‌ بگذارد، ولي‌ نمي‌داند كه‌ شيطان‌ دارد ما را در دام‌ گرفتار مي‌كند، اين‌ برادر عزيز، جواني‌ كه‌ سر صبح‌ بلند مي‌شود، تيغ‌ را در دست‌ مي‌گيرد، وارد باغ‌ رسول‌ الله  مي‌شود، ريش‌ را مي‌تراشد، در واقع‌ دارد چكار مي‌كند، مي‌گويد من‌ خود را دارم‌ زيبا مي‌كنم‌. زيبا مي‌شوم‌، جلو دوستانم‌، فكر نمي‌كند كه‌ شيطان‌ چقدر از اين‌ كارش‌ راضي‌ و خوشحال‌ مي‌شود.
جوانان‌ عزيز! بپاييد خود را، از كه‌ داريد مي‌بُريد و به‌ كه‌ داريد مي‌پيونديد. دشمن‌ نگون‌ بخت‌ ازلي‌، آبايي‌، اجدادي‌ را داريد خوش‌ مي‌كنيد.
 
دام‌ چهارم‌؛ گناهان‌ صغيره‌
در دام‌ چهارم‌ انسان‌ را در گناهان‌ صغيره‌ مبتلا مي‌كند. مي‌گويد: اين‌ كوچك‌ است‌، ما از مفتي‌ صاحب‌ پرسيده‌ايم‌، از علماء پرسيده‌ايم‌، اين‌ زياد گناه‌ نيست‌. خوب‌ يك‌ لباس‌ زيبايي‌ داري‌، لكه‌اي‌ بخورد چطور است‌، اگر تكه‌ پاره‌هاي‌ كوچك‌ آتش‌ بخورد مي‌گويي‌ كوچك‌ است‌، عيبي‌ ندارد، آتش‌ بزرگ‌ از چه‌ درست‌ مي‌شود؟ گناه‌ صغيره‌ مانند اين‌ است‌ كه‌ چوب‌هاي‌ كوچكي‌ از آتش‌ بگيري‌ جمع‌ كني‌، يك‌ آتش‌ بزرگي‌ (آتشكده‌اي‌) درست‌ مي‌شود. به‌ همين‌ خاطر رسول‌الله  فرمودند: «إيّاكم‌ ومحقرات‌ الذنوب‌» برحذر باشيد از گناهان‌ كوچك‌. گناه‌ را كم‌ ندانيد. شيطان‌ از اينجا ضربه‌اش‌ را مي‌زند، مي‌گويد كوچك‌ است‌ ما كه‌ گناهان‌ بزرگ‌ نمي‌كنيم‌ ديگران‌ كه‌ شتر را با بارها مي‌خورند، من‌ كه‌ يك‌ چيز كمي‌ خوردم‌، من‌ كه‌ يك‌ غيبتي‌ كردم‌. يكي‌ را مي‌گوييم‌ سيگار نكش‌. مي‌گويد بابا شما مي‌گوييد سيگار نكش‌، قليان‌ نكش‌، مردم‌ دارند چرس‌ و ترياك‌ مي‌كشند. آخر اين‌ همان‌ سيگار است‌ كه‌ به‌ پله‌ ترياك‌ مي‌رود، بعد هم‌ آنطرف‌تر.
سرچشمه‌ شايد گرفتن‌ به‌ ميل = ‌چو پر شد نشايد گذشتن‌ به‌ فيل‌
شما سرچشمه‌ را با يك‌ سوزن‌ مي‌توانيد بگيريد، وقتي‌ پر شد با فيل‌ هم‌ نمي‌توانيد بگذريد و عبور كنيد از رودخانه‌. پس‌ اوّل‌ بايد مواظب‌ بود كه‌ گناه‌ صغيره‌ در خانه‌ نيايد، وارد بدن‌ نشود، وارد خانواده‌ نشود، پيش‌ دختر، مادر، خانواده‌، عزيزان‌ و پيش‌ خودمان‌ نيايد. صغيره‌، صغيره‌ جمع‌ شد، كبيره‌ مي‌شود.
 
دام‌ پنجم‌؛ مشغول‌ كردن‌ به‌ مباحات‌
دام‌ پنجم‌ فكر مي‌كنيد چه‌ باشد، دقت‌ بفرمائيد كه‌ شيطان‌ هنوز مأيوس‌ نشده‌ است‌. دام‌ پنجم‌: انسانها و بندگان‌ را در كارهاي‌ جايز و مباح‌ مبتلا مي‌كند. در شريعت‌ جايز است‌، ولي‌ آنقدر مشغولش‌ مي‌كند در مباح‌ و جايز كه‌ عبادت‌ بزرگ‌ از دستش‌ فوت‌ شود، كارهاي‌ بزرگ‌ از دستش‌ فوت‌ شود. كار خودش‌ جايز است‌ و مشكلي‌ ندارد. اينجا انسان‌ در شك‌ مي‌افتد و گول‌ مي‌خورد، مي‌رود فتوي‌ مي‌گيرد، مفتي‌ مي‌گويد: بله‌ اين‌ جايز است‌، مي‌آيد فتوي‌ را به‌ سينه‌ مي‌زند مي‌گويد، جايز است‌، چه‌ كسي‌ گفته‌ ناجايز است‌. ولي‌ اين‌ جايز كم‌كم‌ منجر مي‌شود به‌ ناجايز، به‌ حرام‌.
انسان‌ بزرگي‌، شيطان‌ را در صورت‌ ظاهري‌ ديد، گفت‌: تو تا حال‌ از من‌ هم‌ سهمي‌ گرفته‌اي‌؟ گفت‌: بله،‌ يكبار. گفت‌: كجا بود؟ شيطان‌ گفت‌: يك‌ روزي‌ تو گرسنه‌ بودي‌، غذايي‌ برايت‌ آوردند. من‌ خيلي‌ آن‌ غذا را لذيذ جلوه‌ دادم‌. تو خوردي‌. گفتي‌ حلال‌ است‌. جسمت‌ سنگين‌ شد نماز تهجدت‌ فوت‌ شد. من‌ آنجا كارم‌ را كردم‌. تو نفهميدي‌ كه‌ من‌ آمدم‌ و دارم‌ القاء مي‌كنم‌ كه‌ بخور، بخور.
مي‌گويد: خانه‌ بساز، بساز. چه‌ كسي‌ گفته‌ خانه‌ ساختن‌ ناجائز است‌، اوّل‌ خانه‌ ساختي‌، اسير خانه‌ شدي‌، بعد براي‌ اينكه‌ اين‌ خانه‌ را طبق‌ مدل‌ فلان‌ بسازي‌ دچار حرام‌ مي‌شوي‌، برو دنبال‌ اين‌ حرام‌ و آن‌ حرام‌، بالاخره‌ گاهي‌ اين‌ شيطان‌ آبروي‌ شما را مي‌برد، و گاهي‌ مال‌ شما را ضربه‌ مي‌زند، گاهي‌ جان‌ شما را آسيب‌ مي‌رساند. يعني‌ به‌ مباحات‌ مشغول‌ مي‌كند، تا محروم‌ كند از طاعات‌.
از صبح‌ تا شب‌ هم‌ بخوري‌ اشكال‌ ندارد، هيچ‌ مفتي‌اي‌ نمي‌گويد ناجايز است‌، ولي‌ شما را مشغول‌ كرد از طاعات‌. با كارهاي‌ مباح‌ شما را فريب‌ داد.
 
دام‌ ششم‌؛ دعوت‌ به‌ انجام‌ مفضول‌
خوب‌ حالا يك‌ بنده‌ خدايي‌ به‌ توفيق‌ الهي‌ از اين‌ هم‌ نجات‌ يافت‌، و به‌ نظر شما ششمين‌ دام‌ چيست‌؟ خيلي‌ خطرناك‌ است‌ چقدر دشمن‌ كينه‌ توز، مكار، خطرناك‌ و بي‌رحمي‌ است‌ تا آخرين‌ لحظه‌ مأيوس‌ نمي‌شود. ما غافل‌ هستيم‌، فكر نداريم‌. دام‌ ششم‌ اينست‌ كه‌ از اعمال‌ بهتر مشغول‌ مي‌كند به‌ آنهايي‌ كه‌ ثوابش‌ كم‌ است‌، به‌ تعبير بزرگان‌ از افضل‌ باز مي‌دارد، به‌ مفضول‌ و فاضل‌ مشغول‌ مي‌كند. شيطان‌ مي‌گويد: چكار كنم‌ تا اين‌ عالم‌، عابد و بزرگ‌ را گول‌ بزنم‌. مي‌گويد كار افضل‌ را از او بگيرم‌، تا دچار مفضول‌ و فاضل‌ شود. يكي‌ گفت‌: مي‌خواهم‌ بروم‌ حج‌ عمره‌. عمره‌ ثواب‌ است‌. ولي‌ عمره‌ پشت‌ عمره‌، توي‌ مدرسه‌ خرج‌ نمي‌كند. در مسجد خرج‌ نمي‌كند. امّا در حج‌هاي‌ نفلي‌ خرج‌ مي‌كند. چقدر هدايا مي‌آورد، كي‌ گفته‌ ناجايز است‌، ثواب‌ هم‌ دارد، امّا بايد مشورت‌ كند، استخاره‌ كند، درست‌ است‌ كه‌ در كار خير حاجت‌ هيچ‌ استخاره‌ نيست‌، ولي‌ كدام‌ خير را ترجيح‌ بدهم‌ كه‌ الله راضي‌تر شود. براي‌ بعضي‌ ممكن‌ است‌ در بعضي‌ شرايط‌ يك‌ عبادت‌ از عبادت‌ ديگري‌ بهتر باشد. شيطان‌ او را از بهتر باز مي‌دارد به‌ ديگري‌ مشغول‌ مي‌كند. موعظه‌اي‌ شروع‌ مي‌شود، شيطان‌ يكي‌ را مي‌گويد تو برو تلاوت‌ كن‌. حالا تلاوت‌ كي‌ گفته‌ گناه‌ است‌، ولي‌ اينجا ممكن‌ است‌ حرف‌ خوبي‌ به‌ ذهنش‌ برسد، براي‌ هميشه‌ به‌ درد بخورد. چندين‌ دل‌ زنده‌ شود، خلاصه‌ با ترفندهاي‌ مختلف‌ اين‌ طوري‌ مي‌كند.
 
ضد حمله‌ و راه‌ پيروزي‌
اگر كسي‌ هر شش‌ دام‌ را طي‌ كرد و گرفتار نشد و به‌ لطف‌ الهي‌ رستگار شد. و حتي‌ اين‌ دام‌ آخر چنان‌ مهم‌ است‌. بزرگان‌ گفته‌اند كه‌ شيطان‌ مي‌گويد من‌ هفتاد درب‌ خير و نيكي‌ را باز مي‌كنم‌ براي‌ بنده‌، تا اينكه‌ او را از يك‌ دروازه‌ بزرگ‌ باز دارم‌. حالا اينجا بصيرت‌ مي‌خواهد، نور مي‌خواهد، توفيق‌ الهي‌ مي‌خواهد، مجالست‌ با صالحين‌ مي‌خواهد، دعا و تضرع‌ مي‌خواهد، اگر اينجا هم‌ انسان‌ موفق‌ شد، آنگاه‌ است‌ كه‌ شيطان‌ جنود و سپاه‌ انس‌ و جني‌ را مسلط‌ مي‌كند، انسانها را پريشان‌ مي‌كند، اينجاست‌ كه‌ مسلمان‌ بايد لباس‌ نبرد به‌ تن‌ كند، بگويد از جنگ‌ باز نمي‌نشينم‌ و متوسل‌ به‌ رحمت‌ الله شود و يقين‌ كند، كسي‌ كه‌ با من‌ وارد نبرد شده‌ من‌ او را نمي‌بينم‌. امّا الله او را مي‌بيند. اينجاست‌ كه‌ الله تعالي‌ به‌ پيامبرش‌ مي‌گويد:
 ﴿            ‌﴾                         [مؤمنون / 97- 98]
«و بگو: پروردگارا! از وسوسه‏هاى شياطين به تو پناه مى‏برم! و از اينكه آنان نزد من حاضر شوند (نيز)- اى پروردگار من- به تو پناه مى‏برم!».
شيطان‌ شما را مي‌بيند، شما شيطان‌ را نمي‌بينيد. امّا الله شما را مي‌بيند و شيطان‌ الله را نمي‌بيند. دشمن‌ ما دشمني‌ است‌ كه‌ ما او را نمي‌بينيم‌، پس‌ ما بايد به‌ نيرويي‌ پناه‌ ببريم‌ كه‌ شيطان‌ را مي‌بيند و شيطان‌ او را نمي‌بيند، يعني‌ الله. پس‌ فقط‌ راهش‌ اينست‌ كه‌ به‌ آغوش‌ رحمت‌ الهي‌ متوسل‌ شويم‌، تضرع‌ كنيم‌، از دعاهايي‌ كه‌ در احاديث‌ آمده‌ است‌. از جمله‌ معوذتين‌ را هر صبح‌ و شام‌ بخوانيم‌ به‌ بچه‌ها تلقين‌ كنيم‌. خود را محتاج‌ بدانيم‌. اي‌ الله، ما را از آفات‌ شيطاني‌ و از دامهاي‌ شيطاني‌ به‌ لطف‌ خودت‌ برهان‌. تا الله راهنمايي‌ نكند. تا الله وكيل‌ نباشد، تا الله حامي‌ و پشتيبان‌ نباشد، تا الله لحظه‌ به‌ لحظه‌ و قدم‌ به‌ قدم‌ دستگيري‌ نكند، خيلي‌ خيلي‌ مشكل‌ است‌. اگر الله رحمت‌ كرد و لطف‌ كرد ﴿•     ﴾ [نساء / 76] كيد شيطان‌ ضعيف‌ است،‌ و هيچ‌ كاري‌ نمي‌تواند بكند.
وآخر دعوانا أن الحمد لله رب‌ العالمين‌
 
 
پيروزي‌ نصيب‌ آناني‌ است‌ كه‌ استقامت‌ مي‌كنند
كساني‌ كه‌ در راه‌ الله استقامت‌ نمايند و مشكلات‌ و سختي‌ها را تحمل‌ كنند، در دنيا و آخرت‌ پيروز هستند و هيچ‌ غم‌ و اندوهي‌ ندارند.
﴿•       •        •                     ﴾     (فصلت‌ / 30- 31)
«كساني‌ كه‌ مي‌گويند: پروردگار ما تنها خداست‌، و سپس‌ (بر اين‌ گفته خود كه‌ اقرار به‌ وحدانيّت‌ است‌، مي‌ايستند و آن‌ را با انجام‌ قوانين‌ شريعت‌ عملاً نشان‌ مي‌دهند، و بر اين‌ راستاي‌ خداپرستي‌ تا زنده‌اند) پابرجا و ماندگار مي‌مانند (در هنگام‌ آخرين‌ لحظات‌ زندگي‌) فرشتگان‌ به‌ پيش‌ ايشان‌ مي‌آيند (و بدانان‌ مژده‌ مي‌دهند) كه‌ نترسيد و غمگين‌ نباشيد و شما را بشارت‌ باد به‌ بهشتي‌ كه‌ (توسط‌ پيغمبران‌) به‌ شما (مؤمنان‌) وعده‌ داده‌ مي‌شد. (و فرشتگان‌ به‌ ايشان‌ خبر مي‌دهند كه‌) ما ياران‌ و ياوران‌ شما در زندگي‌ دنيا و در آخرت‌ هستيم‌ و در آخرت‌ براي‌ شما هر چه‌ آرزو كنيد هست‌، و هر چه‌ بخواهيد برايتان‌ فراهم‌ است‌...».
 ﴿ •                          ﴾     (انفال‌ / 65)
«اي‌ پيغمبر! مؤمنان‌ را به‌ جنگ‌ (با دشمن‌ براي‌ اعلاء فرمان‌ خدا) برانگيز. هرگاه‌ بيست‌ نفر شكيبا (و ورزيده‌ و قوي‌الايمان‌) از شما باشند، بر دويست‌ نفر غلبه‌ مي‌كنند، و اگر از شما صد نفر باشند بر هزار نفر از كافران‌ غلبه‌ مي‌كنند، به‌ خاطر اينكه‌ كافران‌ گروهي‌ هستند كه‌ نمي‌فهمند (براي‌ چه‌ چيزي‌ و چه‌ كسي‌ مي‌جنگند، و اگر كشته‌ شدند سرنوشت‌ خانواده‌ و سرانجام‌ خودشان‌ چه‌ خواهد شد، و لذا اين‌ تاريكي‌ راه‌ و ناآگاهي‌ از هدف‌ و ندانستن‌ نتيجه دنيوي‌ و اخروي‌ مبارزه‌، تاب‌ و تواني‌ براي‌ آنان‌ باقي‌ نمي‌گذارد)...».
پس‌ اگر مؤمن‌ واقعي‌ در جامعه‌ وجود داشته‌ باشد، در هر زماني‌ اين‌ آيات‌ در مورد او صدق‌ مي‌كند و خداوند آنان‌ را تنها نمي‌گذارد.

شكست‌ مسلمانان‌ در سرزمين‌ عراق‌، يكي‌ از نشانه‌هاي‌ قيامت‌
محدثين‌ بزرگ‌ همچون‌ حضرت‌ امام‌ بخاري‌، امام‌ ترمذي‌، امام‌ ابوداود و... در كتاب‌هايشان‌ بحثي‌ را به‌ «علامات‌ قيامت‌» اختصاص‌ داده‌اند و در آنجا به‌ جنگ‌هايي‌ در سرزمين‌ شام‌ و عراق‌ اشاره‌ نموده‌اند كه‌ در آن‌ وقت‌ ظاهراً پيروزي‌ نصيب‌ كفار مي‌گردد.
بسياري‌ از علما معتقدند كه‌ منظور از آن‌ جنگ‌ها، همين‌ جنگ‌ عراق‌ بوده‌ كه‌ كفار بر بندر «بصره‌» نيز تسلط‌ يافتند و اكثر نشانه‌هايي‌ كه‌ 1424 سال‌ قبل‌، رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ از آن‌ خبر داده‌ بوده‌، يافته‌ مي‌شود.
پس‌ چون‌ اين‌ يكي‌ از نشانه‌هاي‌ نزديكي‌ قيامت‌ است‌، به‌ هر حال‌ بايد اين‌ كشور توسط‌ كفر اشغال‌ مي‌شد و حتي‌ به‌ دنبال‌ اين‌ بايد منتظر كشيدن‌ جنگ‌ به‌ سرزمين‌ شام‌ و دمشق‌ نيز باشيم‌.
تفرقه‌، بزرگ‌ترين‌ ضربه‌ بر پيكره جامعه اسلامي‌
﴿     ﴾         [آل عمران / 103]
«و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد».
اين‌ خطابي‌ است‌ از طرف‌ خداوند سبحان‌ به‌ امت‌ اسلامي‌ كه‌ بايد با هم‌ متحد و هم‌صدا باشند، و از تفرقه‌ و چنددستگي‌ به‌ شدت‌ بپرهيزند.
نكته‌اي‌ كه‌ مي‌خواهيم‌ در اينجا به‌ آن‌ اشاره‌اي‌ داشته‌ باشيم‌، اين‌ است‌ كه‌ بعضي‌ها فكر مي‌كنند ﴿﴾ منظور وحدت‌ و يكپارچگي‌ با بيگانگان‌ و دشمنان‌ دين‌ است‌، در حالي‌ كه‌ در ابتداي‌ آيه‌، فرموده‌ است:‌ ﴿  ﴾ پس‌ عدم‌ تفرقه نيروهاي‌ خودي‌ را مطرح‌ نموده‌ و خود مسلمانان‌ يعني‌ اهل‌ سنت‌ و جماعت‌ را خطاب‌ قرار داده‌ كه‌ خودتان‌ وحدت‌ داشته‌ باشيد و از هم‌ فاصله‌ نگيريد، نه‌ اينكه‌ با مخالفان‌ و دشمنان‌، وحدت‌ ايجاد كنيد. اين‌ آيه‌ اصلاً چنين‌ چيزي‌ را مطرح‌ نمي‌كند.
پس‌ اين‌ آيه‌ مسلمانان‌ را فرا مي‌خواند كه‌ از مطرح‌ كردن‌ احزاب‌ و گروه‌هاي‌ خود بپرهيزيد، صوفي‌ و كوفي‌، سلفي‌ و خلفي‌ را بگذاريد و همگي‌ به‌ خاطر اينكه‌ مسلمان‌ و پيرو سنت‌ رسول‌ الله ـ صلي‌الله عليه‌ و سلم‌ ـ هستيد، دست‌ اتحاد و برادري‌ را به‌ هم‌ بدهيد و در برابر دشمنان‌ خدا و رسول‌ و اصحاب‌، مردانه‌ ايستادگي‌ كنيد.
وقتي‌ دشمنان‌ اسلام‌ در فرانسه‌ جلسه‌اي‌ تشكيل‌ دادند براي‌ از پاي‌ درآوردن‌ و تضعيف‌ مسلمانان‌، به‌ اين‌ نتيجه‌ رسيدند كه‌ در ميان‌ خود مسلمانان‌ گروه‌ها و احزاب‌ و دسته‌هايي‌ را ايجاد كنند، سپس‌ اينها را به‌ جان‌ هم‌ بيندازند و با مطرح‌ كردن‌ مسائلي‌ كه‌ سبب‌ اختلاف‌ ميان‌ اين‌ احزاب‌ و گروه‌ها شود، بتوانند آنها را از هم‌ جدا نمايند.
بر سر امت‌ اسلامي‌ چه‌ آمده‌ است‌، كجاست‌ آن‌ امت‌ واحده‌ كه‌ در هر عصري‌ مي‌توانست‌ لرزه‌ بر اندام‌ جبّاران‌ و زورگويان‌ زمان‌ بياندازد، و آنان‌ را از پاي‌ درآورد. كجاست‌ آن‌ امت‌ واحده‌ و آن‌ خير الامم‌ كه‌ خداوند آنها را براي‌ نجات‌ بشريّت‌ مبعوث‌ فرمود.
آيا مسلمانان‌ امروزي‌ را مي‌توان‌ جزو آن‌ امت‌ دانست‌؟ آيا مسلمانان‌ عصر ما با اين‌ نوع‌ كارهايشان‌ بيشترين‌ ضربات‌ را بر پيكره امت‌ اسلامي‌ وارد نمي‌آورند.
بسيار دردآور و تأسف‌بار است‌ در عصري‌ كه‌ دشمنان‌ شبانه‌روز براي‌ از بين‌ بردن‌ مسلمانان‌ برنامه‌ريزي‌ مي‌كنند، اين‌ عده‌ از مسلمانان‌ نيز به‌ جان‌ هم‌ افتاده‌اند و هر كدام‌ فقط‌ حزب‌ و گروه‌ خويش‌ را بر حق‌ مي‌داند و ديگران‌ را رد مي‌نمايد.
چقدر دردآور است‌ كه‌ به‌ جاي‌ ترغيب‌ و تشويق‌ و آماده‌ كردن‌ جوانان‌ براي‌ جهاد و شهادت‌ در راه‌ الله، آنان‌ را به‌ اختلافات‌ فقهي‌ و نظريات‌ گوناگون‌ مذهبي‌ مشغول‌ مي‌نمايند و اين‌ را پيشرفت‌ و ترقي‌ و تبادل‌ افكار و انديشه‌ مي‌دانند!
اندكي‌ با انصاف‌ و به‌ دور از هرگونه‌ تعصبي‌ بيانديشيم‌ و بنگريم‌، آيا در اين‌ وضعيت‌ كنوني‌، گاه‌ آن‌ است‌ كه‌ خود را مشغول‌ اختلافاتي‌ نمائيم‌ كه‌ هيچ‌ سود و نفعي‌ برايمان‌ در برندارد!
عده‌اي‌ وقت‌ خويش‌ را به‌ اين‌ سپري‌ مي‌نمايند كه‌ دست‌ها را در وقت‌ نماز بالاي‌ سينه‌ بگيرند يا زير ناف‌ و يا غير آن‌!!!
عده‌اي‌ وقت‌ خويش‌ را صرف‌ آن‌ مي‌نمايند كه‌ نماز تراويح‌ 8 ركعت‌ است‌ يا 20 ركعت‌ و هر كدام‌ از دو طرف‌ بر ضد يكديگر مي‌نگارند!!!
خلاصه‌ بسيارند از گروه‌ها و احزاب‌ اسلامي‌ كه‌ با هم‌ درگيرند بي‌آنكه‌ متوجه‌ حربه‌ها و دسيسه‌هاي‌ دشمنان‌ باشند كه‌ از اين‌ نوع‌ اختلاف‌ و جدايي‌ها چه‌ استفاده‌هايي‌ مي‌نمايند و چقدر خوشحالند كه‌ مسلمانان‌ اين‌گونه‌ از هم‌ گسسته‌اند و هر كدام‌ فقط‌ به‌ حزب‌ و گروه‌ خود مي‌انديشند.
نگارنده‌ به‌ عنوان‌ يكي‌ از جوانان‌ امّت‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ از تمامي‌ افراد به‌ هر گروه‌ و حزبي‌ وابسته‌ و علاقمند هستند، عاجزانه‌ درخواست‌ مي‌نمايد كه‌ از مطرح‌ نمودن‌ اختلافات‌ به‌ شدّت‌ بپرهيزند و با حفظ‌ عقايد و انديشه‌هاي‌ خويش‌، در كنار ديگر برادران‌ مسلمانشان‌ در يك‌ صف‌ قرار گيرند تا بيشتر از اين‌، دشمن‌ بر پيكره جامعه اسلامي‌ ضربه‌ وارد نكند و بيشتر از اين‌ قلب‌ رسول‌ الله ـ صلي‌ الله عليه‌ وسلم‌ ـ ناراحت‌ و غمگين‌ نشود.
 
سنندج‌ ـ محمد ايوب‌ گنجي‌
 
* * *

 

چرا مسلمانان شکست می خورند؟

دانلود

درباره کتاب

نویسنده :

أيوب كنجي

ناشر :

www.aqeedeh.com

دسته بندی :

Biographies & Scholars