وبای عصر بیستم
نویسنده:
محمد صبور البخاری
بسم الله الرحمن الرحیم
فهرست مطالب
وباى عصر بيست 3
«ايدز» چيسـت؟ 4
منبع پيدايش ايدز 5
قصه غـمانگيز 5
جايهاى انتشار( ايدز) 6
حريت يا هلاكت 7
سفليس 7
مبارزه عليه ايدز 8
نظريه اسلام در اين موضوع 9
تشويق به ازدواج 10
دعواى پـوچ 11
اقرار حق 12
موضوع مهم 13
خطاب به جوانان 13
خطاب به پـدران ومادران 14
خطاب به قانون گذاران كشور 15
هديه 16
الله سبحانه و تعالى را سپاس و ستايش باد، كه زنا، لواطه و ديگر كارهاى بىحيايى را حرام گردانيده است. درود و سلام باد بر پيغمبرش، كه از عاقبت بد اين عمله آ گاهانيده است.
در گذشته مردم ما در حياء، پاك دامنى و اخلاق حميده نمونة عالميان بودند.
از خانه وادههاى ما بزرگترين دانشمندان عالم و بهترين شاعران و نويسندگان دنيا به وايه مىرسيد. آن بزرگان تاريخ از مادران پاك دامن و پدران با معرفت به دنيا آمده، به جامعه خدمتهاى شايستهاى تقديم نمودهاند. اين همه باعث افتخار و شرف و آبروى ما مىباشد.
چنين دستاوردهاى بزرگ در آن شرايط از دست نروند، كه نسل امروزه خودشناس و خدا شناس به وايه رسد و از اخلاق نياگانش با خبر باشد و به آنان در اين راه سعادت تقليد و پيروى نمايد.
جاى تأسف است، كه امروزها جوانان ما پيشرفتهاى مادى و تخنيكى غرب را ديده به آن مفتون شدهاند و به تمدّن غربيها پيرو گرديدهاند.ولى از عاقبت هلاكت بار آن بىخبر مىباشند. اين رسالهاى، كه در دست داريد از دلايل كتاب (ايدز غضب خدا) ترتيب داده شده، آن يكى از ضررهاى پيروى از تمدّن غرب را بيان ميدارد. بنابراين هركه از معلومات در ا ين رساله ذكر شده شك داشته باشد و يا در اين موضوع معلومات بيشترى بخواهد أصل آنرا مراجعه نمايد.
با احترام مرتب رساله
وباى عصر بيست
ديلى تيليگرف 14/6/1983 از وفات يك زن أمريكاى، كه به سبب بيمارى ايدز (سپيد) فوتيده بود چنين خبر داد :آن شخصى، كه مردگان را مىشوست و كفن مىكرد از دست زدن به جسد وى ابا نمود. طبيبى، كه او را معالجه مىكرد دواها، لباسها و دست پوشهايش را به آتش انداخت.
اين چه بيمارى است، كه مثل بيمارى (وبا) از مردة آن بيمار بيزارى كنند؟ كسى آماده نشود تا وى را كفن كند؟ اين بيمارى وباى عصر بيستم است، كه طبيبان از معالجهش عاجز ماندهاند و آن را (ايدز ) مىنامند .
براى معالجه هر بيمار به ايدز گرفتار شده حد اقل مصرف صد هزار دالر لازم مىباشد . با وجود مصرف اين مبلغ گران هيچ طبيبى كفالت به كلى شفا يافتن بيمار را داده نمىتواند. از همين جهت بسيار بيماران (ايدز) تمام داراى حتى خانه و كاشانة خود را فروخته مبلغ به دست آمده را در مبارزه عليه آن صرف مىنمايند. ولى هيهات- هيهات، كه در اين مبارزه مغلوب شده ناچار به مرگ مصيبت وار دچار مىگردند.
مصيبت اصليى اين بيمارى بدبختى و ناكامى در دنيا تنها نبوده، بلكه حيات ابدى آخرت را به بدبختى تبديل مىدهد. پس براى هر فردى كه حيات برايش عزيز هست و نيك بختى دنيا و آخرت مقصود اوست بايد سببهاى پيدايش ايدز را بداند و از گرفتار شدن به آن حذر نمايد،البته اگر صاحب عقل و هوشمند باشد.
«ايدز» چيسـت؟
ايدز عبارت از چهار حرف از كلمة Acquired (A) و از كلمةImmune (I) و از كلمة DEFICIENCY (D) از كلمة SYNDROME (S) گرفته شده معنايش درهم زدن واسطههاى دفاعى در بدن مىباشد.
اولين مراتب ويروس اين بيمارى در سال 1979 در شهر نيو يارك كشف گرديد. از همين جهت امريكا و تمدن آن زادة اين بيمارى شناخته شدهاند. ايدز از زمان پيدايشش تا سه سال شخصى را، كه به آن گرفتار است, عذاب مىدهد و سرانجام به مرگ مىرساند .از %100 گرفتارشدگان اين بيمارى %48 آنان در سال اول مىميرند. از آنانى كه به سال دوم قدم مىزنند %75 مىميرند .
اما كسانى به سال سوم رسيدهانده %92 مىميرند. از آنچه گذشت يك واقعيت معلوم مىگردد، كه تقريبا همة گرفتار شدهگان به اين بيماري هلاك مىگردند.
ستارة فلمهاى امريكا راك گيدسان، كه به ايدز گرفتار شده بود حالت خود را چنين بيان كرد: من در انتظار مرگم . مرگ دروازه را مىكوبد و من به آواز آن با تمام هستىام گوش مىدهم . هرگز نخواستهام، كه چنين عذاب بكشم و به سرطان عصر بيست ايدز گرفتار شوم. با وجودى كه بسيار انواع طبابتها را از سرگذرانيدم، ولى بازهم در انتظار مرگم! اين لحظههاى آخريناند، كه مرگ دروازهام را مىكوبد و هماكنون در آمدنى است!!.
منبع پيدايش ايدز
سبب اصلى در انتشار اين بيمارى همانا زنا و لواطه مىباشد. سهم لواطه در اين امرنسبت به زنا بيشتر است پزشكان به اين نتيجه رسيدهاند، كه % 75 بيماران ايدز از زنا و لواطه به آن دچار آمدهاند. غير از زنا و لواطه ديگر عملها از قبيل استعمال مواد مخدر، و باردار شوى صنعى در پيدايش اين بيمارى سبب شده مىتوانند.
ويروس ايدز بسيار خطرناك و سرايت كننده بوده، آن حجيرههاى بدن را، كه بيماريها را مقاومت مىنمايند به تدريج از بين مىبرد. در نتيجه بدن بيمار قوة دفاعى را از دست داده روز به روز ضعيف مىشود و ناچار به استقبال مرگ گام مىبردارد.
قصه غـمانگيز
جوان سى و سه (33) سالة بريطانيايى، كه جان نام داشت در يكى از ديهههاى خورد اطراف شهر مانچستر زندگى مىكرد. نامبرده با دوستانش به لواطه يا چنانى گويند بچه بازى عادت كرده بود. در نتيجه دو سال قبل علامتهاى بيمارى ايدز در وى ظاهر گرديد. او شبها بىخوابى مىكشيد، بسيار عرق مىكرد، وزنش سبك مىشد، سكتة قلب پيدا كرد، آلت تناسلى او فلج شد وغيره.
سال 1984 در شكمش داغهاى سرخ پيدا گرديد، كه آن روز به روز زياد مىشد و سر انجام تمام بدنش را فرا گرفت. بعد تشخيص معلوم شد، كه اين علامتهاى بيمارى سرطانى، كه (ايدز) آن را به دنبال داشته و آن (كابوس سركوما) نام دارد، مىباشد.
هنگامى، كه جان را به شفاخانه بستر كردند حرارت بدنش بيشتر از %37 نبضش 112 نفس كشى او 22 و فشارش 90/110 بود. او را در اتاق خاصى تنها خوابانيدهاند. ...پزشكان ويرا معالجه كننده لباسهاى خاصى بتن پوشيدند، تا ويروس (ايدز) به آنان سرايت نكند. آن لباسها را در جاىهاى خاص مىآويختند و تمام آلات در طبابت استفاده شده را آتش مىزدند.
جان در اتاق تنها در بين اسبابهاى طبى قرار گرفته و او در وحشت تنهاى آخرين روزهاى حياتش را سپرى مىكرد و با خوف و اندوه در انتظار مرگ بود.
به اين حالت وحشتناك سال 1984 سپرى شده سال 1985 درآمد و حال او روز به روز بدتر مىگرديد.
از 21 جنورى سال 1985 به قى كردن شروع كرد، كه هرچه را مىخورد آن را قى مىكرد و در گلويش بند مىشد.
از 25 جنورى به نفس تنگى دچار شده به وى آكسجين دادهاند تا آخرين نفسهاى پر المش را بىمشقت بكشد چون 5 فبر ورى سال 1985 فرا رسيد آوازش تغيير يافت و فراموش خاطرى بر وى غلبه كرد، كه هرچه پرسيده مىشد نمىدانست.در 5 ماه فبرورى حرارتش زياد و بلغمش افزود و سر انجام 6 فبرو رى1985 هلاك گرديد.
جايهاى انتشار( ايدز)
ايدز از آن كشورهاى پيدا شده است، كه خود را حامى حقوق بشر مىپندارند و آزادى زنا و لواطه را از جملة اين حقوق مىدانند.
به اين جدول كه تا 30 ماه مى1985 شمارة بيماران ايدز در آن به قيد گرفته شده است توجه نماييد.
نام كشــورهـــــا شمـارة بــيــماران
امريكــــــــا 12067
برازيــــــل 480
فــــــــــرانســـــه 392
جــــــرمنــى 279
بريـــــطانــيه 179
بلجيــــكا 99
اما اين عدد روز به روز زياد مىشود. چنانى مركز احصايى امريكا 2 ماه فبرورى 1986 به نشر رسانيد، كه حالتهاى اثبات شدة اين بيمارى در امريكا به 17001 رسيده و 10 فبرورى سال مذكور هفته نامة اين مركز عدد اين بيمارى را 17361 گفته است. اين چنين معنا دارد، كه در يك هفته تنها 360 عدد افزوده است. در ابتداى سال 1985 عدد بيماران ايدز در امريكا10000 بوده در انتهاى اين سال به 15000 رسيده است.
حريت يا هلاكت
شمارة بزرگ دانشجويان با همراه 500 نفر شخصيتهاى معروف بريطانيا، كه در بين آنان بعضى روحانيان نصرانى نيز حاضر بودند طلب نمودند تا لواطه اجازت داده شود. پرلمان بريطانيه با 164 رأى موافق و 107 رأى مخالف به طلب آنان لبيك گفت. در هولند نيز لواطه به شكل قانونى اجازه داده شده است.
سفليس
ماهيت (سفليس) و صفتهاى آن به همه معلوم است. سبب پيدايشش علاقة جنسى ناروا بوده، اگر در ابتداى ظهورش معالجه نشود بيمار را به مصيبتها و رنج و المهاى زيادى گرفتار نمايد.
سفليس سه مرحله را دربرمىگيرد. در مرحلة اول در لبهايش آبيلهها ظاهر شود و در مرحلة دوم آنها تا دستهاى وى انتشار يابند و از سه ماه تا 13 ماه به اين حال باقى مانده سپس ناپديد گردند اما چون به مرحلة سوم گذرد ديگر استخوانهاى بدن و شكل روى را تغيير بدهد. بسيار كمى از آن بيمارهاى كه به اين مرحله رسيدهاند زنده بمانند.
داكتر درك جون هنوز درسال 1974 اعلان داشته بود, كه هرسال در عالم 50 مليون انسانها به بيمارى سفليس گرفتار مىشوند.
در آموزشى كه در شهر گلزگام بريطانيا گذرانده شد اين نتيجه بدست آمد كه %85 زنان شوهردار به اين بيمارى دچار آمدهاند. اين بيمارى از شوهرهايشان كه به زنا دست داشتهاند به آنان سرايت كرده است.
سفليس بسيار زود انتشار يابنده بوده يكى ازسببهاى بىذريات شدن مرد و نازاى گرديدن زن مىباشد.
مبارزه عليه ايدز
اين مبارزه در اساس دو نظريه نظرية دينى و نظرية ديموكراسى است. پيروان ديموكراسى عليه علت پيدايش اين بيمارى كه همانا زنا و لواطه مىباشد مبارزه را جايز ندانسته در جستجوى راه يافتن معالجه اين بيمارىاند. زيرا طبق قانونهاى ديموكراسى منع كردن زنا يا لواطه پايمال كردن حقوق بشر دانسته مىشود. از همين جهت در راه معالجة ايدز ملياردها دالر صرف مىنمايند, ولى تاهنوز به نتيجة دلخواه نرسيدهاند. در كتاب (حصاد شذوذ) آمده است: ريس قسم بحثهاى دولتى در امريكا داكتر بيكار گفتهاند: مصرف معالجة بيمارى ايدز در امريكا در سالى به 10 مليارد دالر مىرسد. تنها براى تشخيص هر بيمارى ايدز 300 دالر لازم است كه در مجموع براى همه يبماران 18 مليون مىرسد. هزاران مراكز تفتيش وبهداشت را در اين راه تأسيس نموده تنها اين را راه دستيابى به كاميابى در مبارزه عليه ايدز مىدانند.
نظريه اسلام در اين موضوع
طبق عقيدة ماهيج بيماريى نيست كه دوا نداشته باشد چنانى رسول اللهص مىفرمايد: «مَا أَنْزَلَ اللَّهُ دَاءً إِلاَّ أَنْزَلَ لَهُ شِفَاءً» . «الله هيچ بيماريى را پيدا نكرده است مگر كه براى آن شفا را نيز آفريده است».
باوجود اين كه طبق عقيدة ما هيچ دردى بىدوا نيست, ولى ايدز از ديگر بيماريها فرق دارد. زيرا آن در نتيجة نافرمانى الله تعالى در ...مورد حرام بودن زنا و لواطه به وجود آمده است. از همين جهت اين يك بيمارى عادى مثل ديگر بيماريها نبوده, بلكه غضب الله تعالى است كه بر زنا كاران و لواطهگران نازل شده است. چنانى اين موضوع را رسول اللهص چنين شرح دادهاند: «لَمْ تَظْهَرِ الْفَاحِشَةُ فِى قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى يُعْلِنُوا بِهَا إِلاَّ فَشَا فِيهِمُ الطَّاعُونُ وَالأَوْجَاعُ الَّتِى لَمْ تَكُنْ مَضَتْ فِى أَسْلاَفِهِمُ الَّذِينَ مَضَوْا» .
«در بين كدام مردمى كه زنا و لواطه تا حدى كه آن را آشكارا عملى نمايند انتشار يابد در بينشان بيمارى وبا و بيماريهاى ديگرى انتشار يابد كه نياگانشان آن را نديده باشند».
بدون شك ايدز و سفليس آن بيماريهاى مىباشند كه در ابتدا نبوده در نتيجة انتشار زنا و لواطه پيدا شدهاند.چنانى معلوم است نام سفليس از سال 1530 از نام چوپانى كه به آن گرفتار شده و سراجام به سبب سفليس هلاك گرديده بود پيدا شده است. اما بيمارى ايدز سال 1979 كشف گرديد، كه قبلا وجود نداشت.
آنانى كه به خدا ايمان دارند بيمارى ايدز و سفليس را غضب فرستادة الله تعالى ميدانند. چنانى او تعالى مىفرمايد: ﴿وَمَآ أَصَٰبَكُم مِّن مُّصِيبَةٖ فَبِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِيكُمۡ﴾ [الشوری: 30]
«آن مصيبتى به شما مىرسد بسبب آن چه است كه دستان شما كسب كردهاند». يعنى شما انجام دادهايد. بنابراين ما با ارادة قوى و ايمان كامل راه از بين بردن اين بيماريها را در كتاب الله تعالى و تعليمات فرستادة وي مىبينيم. زيرا ما خوب ميدانيم كه خالق و پيدا كنندة ما نسبت به ما خوبتر مىداند، كه چه چيز به منفعت و چه به ضرر ما است.
از همين جهت چون زنا به ضرر ما است آن را منع كرده و حرام گفته است, چنانى مىفرمايد: ﴿وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلزِّنَىٰٓۖ إِنَّهُۥ كَانَ فَٰحِشَةٗ وَسَآءَ سَبِيلٗا ٣٢﴾ [الإسراء: 32].
«به زنا نزديك نشويد، بىشك زنا فاحشه بوده و راه بسيار بدى است».
لواطه قبيحتر و زيشت تر از زنا مىباشد. چنانى به اين معنى فرمودة فرستادة الله تعالى گواه مىباشد: «مَنْ وَجَدْتُمُوهُ يَعْمَلُ عَمَلَ قَوْمِ لُوطٍ، فَاقْتُلُوا الْفَاعِلَ، وَالْمَفْعُولَ بِهِ» .
«كسى را ديديد كه عمل قوم لوط را انجام مىدهد فاعل و مفعول، (يعنى هردو را ) قتل كنيد».
تشويق به ازدواج
هنگامى كه شريعت الله تعالى زنا و لواطه را حرام اعلان مىدارد، در عوض آن به نكاح حلال تشويق مىنمايد. زيرا يكى از سببهاى انتشار زنا و لواطه عدم ازدواج مردان و بىشوهرى زنان است. چنانى رسول اللهص مىفرمايند: «وَفِى بُضْعِ أَحَدِكُمْ صَدَقَةٌ. قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ أَيَأْتِى أَحَدُنَا شَهْوَتَهُ وَيَكُونُ لَهُ فِيهَا أَجْرٌ قَالَ: أَرَأَيْتُمْ لَوْ وَضَعَهَا فِى حَرَامٍ أَكَانَ عَلَيْهِ فِيهَا وِزْرٌ فَكَذَلِكَ إِذَا وَضَعَهَا فِى الْحَلاَلِ كَانَ لَهُ أَجْرٌ» .
ترجمه: «در جماع (علاقة جنسى) با ازواج خود برايتان صدقه است، يعنى ثواب دارد. اصحاب كرام گفتند: آيا هر كسى از ما كه بخاطر شهوتش جماع مىكند، ثواب مىگيرد؟ رسول اللهص گفتند: آيا چنين نيست، كه در كار حرام (يعنى زنا و لواطه) شهوتش را آرام سازد گنهگار شود؟ اينچنين (در خلاف آن يعنى) در حلال ثواب مىگيرد».
در حديث ديگرى مىفرمايد: «يَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ مَنِ اسْتَطَاعَ الْبَاءَةَ فَلْيَتَزَوَّجْ، فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ، وَأَحْصَنُ لِلْفَرْجِ، وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَعَلَيْهِ بِالصَّوْمِ، فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاءٌ» .
«اى جماعة جوانان!، كسى از شما قادر به ازدواج باشد با يد زن بگيرد. زيرا, كه آن چشمانش را از نگاه كردن به زنان بیگانه و شرمگاهش را از وقوع به كارهاى بد حفاظت مىكند. و كسى قادر نباشد بايد روزه بگيرد. روزه ( شهوتش را شكسته) او را از زنا بازمىدارد».
خلاصه
1- علاقة جنسى از طريق نكاح ثواب بوده، از طريق لواطه و زنا گناه است.
2- بايد آن جوانانى كه به حد شهوت رسيدهاند و قادر به ازدواج مىباشند هرچه زودتر ازدواج كنند.
3- آن جوانانى كه صاحب شهوت اند, ولى از جهت نادارى يا فقيرى از ازدواج عاجزاند، بايد روزه بگيرند.
4- روزه گرفتن باعث كم شدن شهوت و يكى از سببهاى دورشدن از زنا مىباشد.
دعواى پـوچ
حاميانى به نام «حقوق بشر» انسانيت را به سوى حيوانيت راه نمائى كرده، مىخواهند ما را بىناموس و بىعار بگردانند. حتى سگها و گرگها اين را روا نمىدارند, كه در خانة آنها ديگر حيوانها درآمده با آنها علاقة جنسى كنند. ولى حاميان به نام «حقوق بشر» به قانونى گردانيدن زنا و لواطه آن را اجازت مىدهند و انسانيت را از سگ و گرگ هم بىشرف و بىناموس مىسازند. حتى بعضى سگها و گرگها از اين رشك مىبرند، كه ديگرهم جنسانشان به سگها و گرگهاى مادة همراهشان بوده برسند. ولى اين دعواگران حقوق بشر خود از اين غيرت محروم بوده ديگران را مىخواهند مثل خود بىغيرت بسازند.
از همين جهت سنگسار كردن زانى و جزا دادن لواطه كننده را پايمال حقوق بشر مىگويند. اين در حالى است، كه اگر يك زانى يا لوطى به قتل برسد ديگران از چنين عمل ترسيده آن را ترك نمايند. قتل يك نفر را پايمالى حقوق بشر مىنامند ولى از بيمارى ايدز مردن هزاران نفر را ناديده مىگيرند.
لوطيان و زناكاران در جسد جامعة بشرى مثل عضوى مىباشند، كه به سرطان گرفتار شده براى نجات جسد خواه ناخواه آنرا بايد قطع كرد. قتل لوطى يا سنگسار زانى به خاطر سالم باقى ماندن جسد جامعة بشريت و دفاع از حقوق حيات آنها است. اما افسوس، كه اين حقيقت را نه همه مىفهمند. براى فهميدن اين حتى مسلمان بودن شرط نيست، تنها عقل سالم و انصاف داشتن به كار است و بس.
اقرار حق
در شمارة661 سال 1404 هجرى مجلة «الـمجتمع» كه در كويت به طبع مىرسد، مصاحبهاى با شرق شناس امريكاى فران فوزال به نشر رسيده است.
فران فوزال مىگويد: «جزاهاى در شريعت اسلامى مقرر شده (از قبيل سنگسار، قتل،قطع دست دزد) چنانى بعضىها گمان دارند بربريت يا وحشانيت نمىباشد، بلكه آن جزاها نسبت به قانونهاى غرب چندين مراتب بيشتر جنايت كارى را منع مىنمايد. اين جزاها عقوبتهاى منع كنندهاند».
«اما در غرب ما جنايتها روز به روز مىافزايند و به جامعه تشويشهاى روانى و نا آرامى را به وجود مىآرند».
اى كاش مسلمانان به زنا و لواطه گرفتار شده مثل فران فوزال حقيقت دين خود را مىفهميدند!!.
اى كاش آنانى, كه امور مسلمانان به دست آنها است مثل فران فوزال به قانونهاى اسلام اعتراف مىكردند و آنرا در جامعه تطبيق مىنمودند!!.
موضوع مهم
سوال: در آخرين احصائية اهاليى، كه آن را دولت شوروى گذرانيده بود, %54 اهالى را زنان تشكيل مىكردند. اينچنين معنا دارد، كه به بيشتر از 10 مليون زن شوهر نمىرسد، پس اين شمارة بزرگ زنان چگونه به زنا دست نزنند؟
جواب: راه نجات دربر آمدن از اين مشكلات قانونى گردانيدن بسيار زنى است. اگر اين قانون, كه آنرا قرآن كريم هنوز قرنها قبل به بشريت ارائه داشته است جارى گردد، هرگيز چنين مشكلاتى پيش نه آيد و اين شمارة بزرگ زنان از نرسيدن شوهر رنج نبرند و به كارهاى ناروا دست نزنند. اين يك حقيقتى است, كه خواه نا خواه روزى آنرا اعتراف خواهند كرد. ...اگر امروز به يك مرد در بعضى جايها دو زن برابر آيد ولى روزى خواهد رسيد, كه 40 زن برابر شود. چنانى پيغمبر الله تعالى خبر داده و ما به آن ايمان داريم.
پس آنانى, كه خود را از الله تعالى داناتر مىگيرند و بسيار زنيى اجازت دادة او تعالى را رد مىكنند هرگز در مبارزه عليه بد اخلاقى كامياب نشوند.
خطاب به جوانان
برادران و خواهران عزيز!. جوانى زمان نه چندان دراز است, كه در آن خشت اول كاخ زندگى را گذاشته مىشود. اگر آن خشت گذاشتة شما راست باشد ديوار كاخ حيات شما راست و استوار خواهد بود. اما اگر آن را كج بگذاريد آيندة خود را به خطر جبران نشوندهاى مواجه مىسازيد. ...از همين جهت هوشيار باشيد تا به زنا و لواطه دست زده دنيا و آخرت خود را برباد ندهيد!. شرف و آبرو بسيار نعمت بزرگىاند, كه به هركس داده نشوند. شما آيندة يك ملتى مىباشيد, كه دين و فرهنگ خاص خود را داشته روش زندگى آن و اخلاقش از آن دين و فرهنگ سرچشمه گرفتهاند.
بايد بدانيد, كه دين و فرهنگ ما كارهاى بىحيايى از قبيل زنا, لواطه وغيره را ناروا مىدارد. اگر شما فريفتة تبليغات مردم شهوت پرست و خدا بىخبر, شده اخلاق نيك و شرف و آب روى خود را ازدست بدهيد آيندة ملت خود را در خطر مىگذاريد. به اين عملتان به غضب الله تعالى گرفتار شده هرگز از بيماريها مانند ايدز, سفليس وغيره نجات نيابيد. از خدا بترسيد و از بندگان او شرم كنيد و در غير اين رسواى دو عالم خواهيد شد!!!.
خطاب به پـدران ومادران
رسول اكرمص مىفرمايد: «ثَلاَثَةٌ قَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَنَّةَ مُدْمِنُ الْخَمْرِ وَالْعَاقُّ وَالْدَّيُّوثُ الَّذِى يُقِرُّ فِى أَهْلِهِ الْخَبَثَ» . يعنى: «الله سبحانه و تعالى بهشت را براى سه طايفة مردم حرام گردانيده است:
1- به كسى، كه بر دوام شراب مىنوشد.
2- به كسى، كه پدر و مادرش را مىرنجاند.
3- به كسىكه اهل و عيالش را از كارهاى بىحيائى (از قبيل زنا و لواطه) منع نمىكند».
ما و شما مسؤليت بزرگى به دوش داريم. اگر فرزندان ما با عقيدة درست و اخلاق حميده به وايه رسند در دنيا باعث افتخار ما و در آخرت سبب دستيابى به پاداشتهاى بزرگى خواهند بود.
اما اگر بد اخلاق و بد رفتار به وايه رسند در دنيا بىآبرو و در آخرت با عذاب سخت الله تعالى گرفتار خواهند شد.
اگر زن يا فرزند كسى زناكار يا لواطه كار باشد و او ويرا منع نكند, چنين شخص را در دين خدا ديوس ناميده و برايش بهشت حرام گردد, چنانى به كافران حرام است!.
خطاب به قانون گذاران كشور
چنانى پوشيده نيست هر كشور و يا مردم عرف و عادتها، فرهنگ و معنويات خاص خود را دارد, كه آن را در ديگر كشورها و مردمها يافته نشود. اين همه فرهنگ و معنويات ما از دينمان سرچشمه گرفتهاند. از همين جهت هنگام تصويب قانون بايد اين نقطه را در نظر داشته باشيد كه آيا آنچه را شما قبول مىكنيد به عقيده و فرهنگ مردم ما موافق است يا مخالف؟
آن قانونهاى ديمواكراسى امروزه كه زنا و لواطه را روا مىدارند به عقيدة ما مخالف بوده و به معنويات مردم مان موافقت ندارند. اگر شما به غربيها تقليد ...نموده روا بودن اين عملهاى زشت را قانونى گردانيد سبب درهم زدن اخلاق مردم و انتشار يافتن بيماريهاى ايدز, سفليس وغيره خواهيد شد. از خدا بترسيد و به چنين كارى اقدام ننما ييد!.
آن غرب, كه با قانونهايش فخر كرده آنرا سبب پيشرفت و ترقى مىداند به جدول در زير ذكر گرديده نظر نماييد, كه چه حاصلى را به بار آوده است.
با قانونهاى غرب شايد مردم ما از جهت ماديات پيشرفت كنند, ولى معنوياتشان از بين رود. معنوياتى, كه آن را با پول خريده نشود و سبب اساسى در نيك بختى هر ملت باشد.
هر روز در امريكا باز داشت مىشوند: 253 نفر با مخدرات.
تجـاوز مىگردد: 180 زن.
كشته مىشوند: 54 نفـر.
دزديده مىشود: 2618 ماشين.
تولد مىگردد: 1282 ولد الزنا.
واقع شود: 2986 طلاق.
نوشيده مىشود: 90 مليون شيشة شراب.
باردار مىشـوند: 2740 دختر از زنا.
گرفتار مىشـوند: 8493 نفر باسفـليس.
همه در يك روز!!! اين جدول به شكل اختصار از كتاب «ايدز غضب الله تعالى» گرفته شده است.
هديه
به آن جوان پسران و دخترانىكه از شرمندگى دنيا و رسواى آخرت مىترسند.....
به آن اشخاصىكه به زنا و لواطه گرفتار بوده از عاقبت آن بىخبراند.....
به آن دخترانى, كه دين و ناموس خود را با پيسه و مال مىفروشند.....
به آن پدران و مادرانى, كه از كارهاى بىحيائى فرزندانشان با خبراند و به آن چشم پوشند.....
به آن قانونگذارانى, كه منع بودن زنا و لواطه را پايمالى حقوق بشر مىدانند....
به همة اين اشخاص اين كتاب را هديه مىنمايم.