مختصر تاریخ مدینه منوره

این کتاب مختصری از تاریخ شهر مدینه منوره می باشد که بوسیله "مرکز تحقیقات مدینه منوره" به صورت فیلم تهیه شده است و ما ترجمه فارسی آنرا خدمت شما عزیزان تقدیم می کنیم

  

اسم الكتاب: مختصر عن تاريخ المدينة المنورة


تأليف: عبد الله حيدري


الناشر: موقع عقيدة


نبذة مختصرة: مرت المدينة المنورة بكثير من الحقب والأحداث التاريخية، كان أهمها نصرة أهلها لرسول الله صلى الله عليه وسلم، ثم هجرته إليها من مكة المكرمة، وبذلك باتت المدينة المنورة معقلاً للإسلام، ومنها انطلقت كتائب الإيمان تقاتل كفار قريش و أحلافهم، و تطهر المدينة من أعداء الله، حتى باتت أول عاصمة للإسلام.

 

مدینه منوره

 

تحیه و پخش:
مرکز تحقیقات مدینه منوره

 

ترجمه و صدا:
عبدالله حیدری
 

 

 

 

 

 


 

   
فهرست مطالب
مدينه منوره و تاريخ تمدن آن    2
تعمير و توسعة مسجد نبوى در طول تاريخ    13
تاريخ مصور مدينه منوره    16


 
   
مدينه منوره و تاريخ تمدن آن
تهيه و پخش: مركز تحقيقات مدينه منوره
ترجمه و صدا: عبدالله حيدري

به نام خداوند بخشندهء مهربان
بينندگان عزيز! به مدينه منوره خوش آمديد، به مركز ايمان و حرم اسلام خوش آمديد، به شهر رسول خدا ص خوش آمديد.
بويژه در اين عرصه پربار تمدّن كه خورشيد مدينه نيز به سرعت نور افشاني مي كند به اين شهر مقدس خوش آمديد.
بيائيد كه اكنون با هم مروري به تاريخ مدينه داشته باشيم، جالب است كه از همان اول شروع كنيم: در آن روزگاران كهن، در عصر چهارمين نسل از خاندان و نوادگان پيامبر أولو العزم الهي، حضرت نوح بود كه گروهي از سرزمين بابل، در جستجو سكونت گاه جديدي برآمدند و پس از تلاش فراوان سر انجام منطقه شاداب و حاصل خيزي را يافتند كه باكوهها وسنگهاي آتش فشان احاطه شده بود، در آن اقامت گزيدند و قريه كوچكى ساختندكه به اسم كد خدايشان «يثرب» نامگذاري گرديد، چنانكه ازبعض روايات تاريخى بر مي آيد حدود بيست وسه(23)قرن، پيش از هجرت نبوي، «عماليق» در آن سكونت داشته اند.
همچنين گفته مي شود كه يثرب، در قرن دوازدهم قبل از هجرت، بامملكت معينيه يمن مرتبط بوده است.
آنگونه كه از بعضي آثار تاريخي بر مي آيد در عهد سلطنت " نبونيد " پادشاه بابل، در قرن يازدهم قبل از هجرت كه سال در تيماء حاكم بوده، يثرب ازوي تبعيت مي كرده است.
در قرن پنجم قبل از هجرت عده اى از يهوديان، كه از دست رومي ها آواره شده بودند به يثرب آمدند.
در قرن سوم قبل از هجرت، قبايل اوس و خزرج، از يمن سرازير شدند و در يثرب اقامت گزيدند.
در طول قرنهاي گذشته، همزمان با نقل و حركتهاي مزبور، افراد و گروههايى نيز از قبائل خود شبه جزيره عربستان، به يثرب وارد شدند و در آن سكونت اختيار نمودند.
از مجموع اين ساكنان متنوع، يك مجتمع كشاورزي بسيار فعال تشكيل گرديد، و باغها و نخلستانهاي انبوهِ ميوه و سبزي، سراسر يثرب را فراگرفت.
اكنون ديگر، كاردُانهاي بازرگاني، كه بين شام و يمن در تردّد بودند ناگزير جهت استفاده از آبهاي شيرين و خرما هاي كم نظير، و نيز داد وستد بامردم "يثرب" بدانجا سر مي زدند.
حدود صدوبيست(120)سال، پيش از هجرت، جنگ خونيني ميان دو قبيله اوس و خزرج در گرفت، كه نقش يهود، و دسيسه هاي آنان را نمي توان در اين جريان ناديده گرفت.
آشوب گري بشدّت ادامه يافت، و كينه توزي و حِسّ انتقام جوي، هر روز اين آتش خانمانسوز را شعله ورتر مي كرد وبردامنه آن مي افزود، زندگي متزلزل گرديد، و بسياري از مردم بستوه آمده بودند و بابي صبري تمام براي نجات و خلاص از اين مصيبت يرانگر لحظه شماري مي كردند.
در سال سوّم قبل از هجرت بود كه اولين نشانه ها از يك تحول بزرگ نمايان گرديد،و اين هنگامي بود كه گروهي از قبيله خزرج در موسم حج آن سال بارسول خدا ص ملاقات كردند و آنحضرت، آنان را بسوي دين اسلام فراخواند، هنگامي كه پيامبرص آياتي چندي از كلام ملكوتي پروردگار را بر آنان تلاوت فرمودند به يكديگر روي كردند و گفتند: مردم ! بيائيد اين دين را بپذيرم، والله كه او پيامبر است، اين همان پيامبري است، كه يهود از آن سخن مي گويند، مبادا بگذاريد كه آنان بر شما سبقت جويند.
آنگاه به پيامبرص روي آوردند و گفتند: ملّت ما دچار يك دشنمي بزرك، و فتنه خانمانسوزي است اميدواريم خداوند، بوسيله تو آنان را متحد گرداند، خلاصه درحالي به يثرب باز گشتند كه لذت ايمان كامشان را شيرين كرده بود.
در سال بعد بازهم در موسم حج دوازده نفر از اوس و خزرج با حضرتش ص ملاقات كردند اين عدّه نيز قلبشان بانور ايمان منور گرديد و با رسول خدا ص بيعت نمودند كه بعدها در تاريخ به «بيعت عقبه أولى» شهرت يافت.
اينجا بود كه پيامبر اكرمص سفير اسلام حضرت مصعب بن عمير  را به عنوان اولين داعي ومعلم قرآن، با آنان به يثرب فرستاد، تا اهالي آنجا را در خانه ها و كشتزارهايشان به سوي اسلام فراخواند، ديري نپائيد كه چندين نفر، بشمولِ عده اى از سرداران اوس و خزرج به كاروان اسلام پيوستند.
در حج سال بعد نيز هفتاد نفر از اين شفتگان اسلام بسوي مكه شتافتند و از مشرف شدن به حضور مبارك پيامبر اكرم ص، بيعت عقبه دوم را در تاريخ به ثبت رسانيدند.
و آنگاه از ايشان و ساير مسلمين مكه تقاضا كردند كه به «يثرب» هجرت كنند تا همه با كمك يكديگر شالوده اولين جامعه اسلامي در تاريخ را بريزند.
ابتداء ساير مسلمين و سپس خود رسول بزرگواراسلام ص با يار باوفايشان حضرت ابوبكر صديق  با حسرت فراوان مكه را ترك گفتند، اهل يثرب باگرمي وصف ناپزيري از تشريف آوري حضرتش استقبال نمودند و از آن به طلوع بدر، و نور افشاني مهتاب شب چهارده تعبير نمودند از اينجا آن تحولِ بزرگِ تاريخ عملاً آغازگرديد.
همه چيز در اين شهر دگرگون شد، اسم يثرب به «مدينه» تبديل گرديد، و طولي نكشيد كه عقايد مردم از بت پرستي به خدا پرستي مبدل گرديد، و مسجد نبوي،كه بارزترين پايه، در ساختار جامعه اسلامي بشمار مي رفت به عنوان مركز رهبري و فرماندهي تبارز كرد.
هيئت هاي دعوت و سرايايِ جنگيِ مختلف، جهت درهم شكستن كابوس شرك و خرافات وسر بلنديِ كلمهء توحيد براه افتادند.
در سال دوم قمري در صدوشصت كيلو مترى مدينه ميان نيروهاى شرك و اسلام غزوهء بدر در گرفت كه درآن نبرد تاريخي، مشركين شكست سختي را متحمل شدند, و اكثر سردارانشان كشته شد، لذا مصمم شدند در زودترين فرصت انتقام بگيرند، مصاف بعدي دامنه كوه احد بود، كه گر چه هفتاد نفر از ياران پيامبر از جمله عموي آنحضرت سيد الشهداء حضرت حمزه  به شهادت رسيدند با اين وجود مشركين به هدف دست نيافتند و مجبور به عقب نشيني شدند.
غزوات و سراياي جنگي يكي پي ديگري ادامه داشت و دشمنان از هر سو با شكست مواجه مي شدند، قريش نا چارگرديد با ديگر قبايل عرب پيمان جنگي امضاء كند، و در سال پنجم قمري با اين اميد كه شايد بتوانند جامعه اسلامى نو پا را يكسره نابود كنند به مدينه هجوم آوردند، اما مسلمانان كه از توطئه آگاه شده بودند در اطراف مدينه با مشورهء سلمان فارسي  خندق حفر نمودند و بدينوسيله شهر را براي دفاع آماده كردند.
مهاحمين، شهر را محاصره نمودند و چندين مرتبه كوشش كردند كه به شهر رخنه كنند، اما هر بار ناكام شدند، سر انجام خداوند طوفان شديدى را بر آنان مسلط نمود و آنها را در حالي كه با ذلتُ خواري بزرگي روبروشده بودند مجبور به عقب نشيني كرد.
اكنون مدينه استقرار يافته بود، چنانكه در تمام سالهاي طلايي حكومت اسلامي، بويژه در عهد نبوي وراشدي (مدينه منوره) به عنوان مركز اسلام و پايتخت خلافت اسلامي تلقي مي شد كه مسلمانان جهت ديدار و مشرف شدن به حضور آنحضرت ص بدانسو مي شتافتند، تا علاوه بر اداي نماز در مسجد مقدس پيامبر، خدمت حضرتش، عرض سلام و ادب نمايند، بارشد روز افزونِ جمعيت، و گسترش دامنهء اسلام، احساس نيازگرديد كه مسجد نبوي توسعه داده شود، لذا رسول خدا ص در سال هفتم قمري براي اولين بار مسجد را توسعه دادند.
سپس حضرت عمر فاروق  در دوران خلافتش در سال هفدهم قمري مسجد را توسعه داد.
ودر سال سي ام(30) قمري حضرت عثمان  سومين توسعه را به مسجد اضافه نمودند، البته اينبار مسجد باسنگهاي حكاكي شده و زيبا باز سازي گرديد.
آري، از همين مسجد نبوي بود كه گروههاي دعوت و جهاد تشكيل مي شد، و به اقصى نقاط جهان مي شتافت، چندين سال بيشتر طول نكشيد كه شبه جزيره عربستان، شام، عراق، مصر و شمال آفريقا به زير پرچم اسلام در آمدند، در دوران اموي ها كه مركز خلافت اسلامي به دمشق منتقل گرديد، آن شورو غوغا و كشمكشهاي زندگي سياسي نيز از مدينه رخت بربست، و مدينه به شهري آرام مبدل شد، اما رشد و ترقي همچنان ادامه داشت، باغها، و كشتزارها رونق فراوان يافت، و تا كناره وادي عقيق بقدري نسيم شادابي و تازگي مي دميد كه ديگر جائي براي ساختن نبود، علم و فرهنگ اسلامي پيشرفت قابل توجهي نمود، اين وضعيت تا نيمي از دوره عباسيان نيز ادامه يافت، در آغاز اين دوران، امام مالك بن أنس/ به عنوان يك عالم برجسته از مديننه بروز نمود كه حلقهء درسش بسيار گسترده بود، از جمله بارزترين شاگردانش حضرت امام شافعي/ را مي توان نام برد.
خلاصه اينكه به استثناي بعضي فتنه ها و آشوب هايى كه در قرن اول و دوم واقعاً درد ناك بود، در مجموع مدينه شهر نسبتاً آرامى بود و رونق وپيشرفت علمى بر آن غالب بود، و مسلمانان همواره جهت أداى نماز در مسجد مدنيه و عرض سلام به خدمت رسول خدا ص از هرسو به اين شهر مقدس روى مى آوردند.
در همين دوران بود كه مهدى خليفه عباسى نيز دستور داد مسجد نبوى توسعه يابد و ساختمان قديمى اش ترميم گردد.
در قرن سوم هجرى در بخش هاى مختلف زندگى نوعى ركود حاكم گرديد.
 آبادى شهر، خودش را جمع كرد، خانه هاى اطراف وادى عقيق به ويرانه تبديل
گرديد، امنيت متأثر شد، و حمله به كاروانهاى حجاج افزايش يافت، در سال(263) قمرى براى اولين بار مدينه خودش را در هم كشيد و در احاطه يك ديوار دفاعي قرار گرفت و سپس، اين ديوار چندين بار تجديد بنا گرديد و توسعه داده شد تا آبادى هاى نسبي شهر را در بربگيرد، اين مد و جزر همچنان تا قرن دهم همجرى ادامه يافت.
در سال (578)قمرى كه جنگهاى صليبي به اوج خودش رسيده بود، أرناط، يكى از فرماندهان صليبي، يك دسته جنگى را مأمور حمله به مدينه كرد، اين دسته توانست مخفيانه از طريق كشتى، خودش را به درياى سرخ، و سپس ساحل ينبع برساند و آنگاه پياده به سوى مدنيه حركت كند، اما نيروهاى صلاح الدين ايوبى كه آنها را دنبال مى كردند در چند كيلومترى مدينه بر آنان تاختند كه خوشبختانه بيشترشان را كشته و بقيه را أسير كردند وبدين ترتيب خداوند مدينه را از شر آنان نجات بخشيد.
در پنجم ماه رجب سال 654 قمرى بود كه آتش فشاني بزرگى در شرق مدينه منفجر گرديد و سنگ هاى ذوب شده همانند سيلى خروشان به سوى مدينه سرازير شد اما بلطف خداوند مهربان بزودى مسيرش را عوض كرد و به شمال روى آورد، انفجاروپرش سنگها تا حدود سه ماه ادامه داشت.
در سال 886قمرى مسجد نبوى دچاريك آتش سوزى گرديد كه علتش جرقه اى بود كه از برق آسماني توليد گرديد،قسمت زيادى از مسجد سوخت و ويران شد اما حجرهء شريفهء رسول خدا ص سالم ماند، بلا فاصله مسجد با كمك سلطان قاى تباى ترميم و بازسازى گرديد.
در اين سالها مدارس قرآني و رباط هاى زيادى ساخته شد كه علماء و طلاب و مجاورين را در خود جاى مى داد.
در قرن دهم هجرى خلافت عثمانى ها آغاز گرديد كه پس از آن مدينه توسط آنها اداره مى شد، طى چهارقرن خلافت آنان مدينه شاهد تحولات زيادى بوده است از جمله:
ديوار شهر مدينه بازسازى گرديد، و براى دفاع شهر،قلعهء بزرگ و محكمىساخته شد.
دستهء نظامى ويژه اى جهت تأمين امنيت در مدينه مستقر گرديد كه عملا در أمنيت شهر بسيار نقش مؤثري داشت.
 وحمله به كاروانهاى حجاج، و دزدى و غارتگرى تا حدزيادى كنترل گرديد.
 متأسفانه در يك عرصه ضعف ادارى شديدى احساس شد و ميان فرماندهان نظامى برسرقدرت اختلافاتى در گرفت، كه در نتيجه آن، نا امنى، مجدداً سربر آورد و دزديها و غارتگرى ها از سر گرفته شد و تا پشت دروازه هاى شهر رسيد، حتى در داخل شهر نيز آشوب و فتنه بروز كرد أما بحمدالله اوضاع مهار گرديد و بزودى امنيت باز گشت.
 در سال 1220قمرى أهالى مدينه باحركت دعوت واصلاح بيعت نمودند و بدين ترتيب أولين حكومت آل سعود را پذيرفتند و شش سال در سايهء آن با امنيت و آسايش زندگى كردند.
اما طوسون باشا فرزند محمد علي باشا مدينه را اشغال كرد وبه دولت عثمانى بازگرداند.
در سال 1265 قمرى كار توسعه و بازسازى مسجد نبوى آغاز گرديد و دوازده سال بطول انجاميد كه خوشبختانه بسيار جالب ساخته شد.
در سال 1318 قمرى مدينه از طريق يك ايستگاه بى سيم بزرگ و نيرومند با استانبول مرتبط گرديد و بدين ترتيب مؤفق شد با ديگر ايستگاههاى مربوطه نيز رابط بر قراركند.
در سال 1326 قمرى خط راه آهن از طريق دمشق به مدينه رسيد و اين أمر درزندگى اقتصادى و اجتماعى و عمرانى مدينه تحولات عظيمى ايجاد نمود، جمعيت مدينه ازده هزار به هشتاد هزار افزايش يافت، تجارت بسيار رونق يافت و سرمايه و وسايل فزونى گرفت.
در سال 1334 قمرى با آغاز جنگ جهانى اول در مدينه نيز مرحله دشوارى پيش آمد، فخرى باشا فرمانده نظامى عثمانى ها، نيروهاى زيادى را جهت دفاع در مدينه و أطراف آن مستقر گردانيد، و خطوط دفاعى محكمى در أطراف شهر احداث نمود، و در مقابل نيروهاى شريف حسين و هم پيمانانش كه قصد اشغال مدينه را داشتند شديداً مقاومت نمود. فخرى أهالى مدينه را ترغيب كرد كه از شهر بيرون بروند، عده اى را نيز بازور اخراج كرد، خانه هاو محله ها از سكنه خالى شد و كسانى كه در شهر مانده بودند بعلت طولانى شدن محاصره، و گرانى و كمبود آذوقه در معرض هلاكت قرار گرفتند، اين محاصره سه ساله، تنها زمانى پايان يافت كه در سال 1337قمرى دولت عثمانى سقوط كرد و نيروهايش منطقه را ترك گفتند.
أشراف به شهر داخل شدند و إداراهء أمور را بدست گرفتند، براى مدت كوتاهى مدينه آرام بود. در اين دوران جمعيتش از پانزده هزار نفر تجاوز نمى‌كرد.
باز إداره ضعيف گرديد و آشوب و فتنه سركشيدُ وضعيت اقتصادى مردم روبه ضعف گرائيد. بخصوص پس از آنكه أشراف با نيروهاى سعوديها كه به شهر نزديك شده بودند درگير شدند كاملاً آشكار بود كه تنها راه نجات پيوستن به حركتى است كه جهت متحد كردن عربستان بزرگ به رهبرى ملك عبد العزيز بن عبد الرحمن آل سعود آغاز شده است.
در نوزدهم جمادى الأولى سال 1344قمرى بود كه هيئت نمايندگي مدينه پشتيبانى اش را از ملك عبدالعزيز اعلان كرد، اين پيمان فرخنده اولين گامى بود كه در جهت مرحله درخشانى از تاريخ نوين مدينه برداشته مى شد، مرحلهء آرامش و استقرار، ترقى و بالندگى، و دهش و بارآورى.
در بيست و سوم ربيع الثانى 1345قمرى بودكه ملك عبدالعزيز شخصاً از مدينه ديدن كرد وبامردم مدينه و نمايندگانى از قبائل أطراف ملاقات نمود.
در سال 1370قمرى ملك عبدالعزيز دستور توسعه مسجد نبوي را صادر نمود، زمينهاى اطراف مسجد خريدارى گرديد، و رواقهاى شمال برداشته شدُ و باز سازى گرديد كه بدين ترتيب بيش از شش هزارمتر مربع به مساحت قبلى مسجد افزوده شد اينك ساختمان جديد مسجد بشكل بسيار زيبا و نوينى در آمده بود كه با ايوانهاى بزرگش هزاران نماز گذار را در خود جاى مى‌داد.
آبادى مدينه گسترش چشمگيرى يافت و حجم شهر دو چندان گرديد، …
در سال 1381قمرى دانشگاه اسلامى مدينهء منوره تأسيس گرديد و صدها تن از فرزندان أمت اسلامي براى آموزش علوم اسلامى بسوى اين دانشگاه نوين روىآوردند.
دانشگاه إسلامى امام محمد بن سعود و دانشگاه ملك عبدالعزيز نيز هر كدام دانشكده در مدينه گشودند.
همزمان، مجله فرهنگى المنهل، و چندى بعد روزنامهء المدينه نيز آغاز بكار نمود، و بدين ترتيب فعاليتهاى فرهنگى و آموزشى شدّت گرفت.
در دههء أول قرن پانزدهم هجرى قمري مدينهءمنوره تقريباً در تمامى عرصه ها شاهد يك انقلاب بزرگ عمرانى و فرهنگى بود، ابتداء خادم حرمين شريفين ملك فهد بن عبد العزيز دستور داد كميتهء مستقلى از وزيران تشكيل گردد تا برأمر توسعه و زيبا سازى مدينه و حرم نبوى نظارت مستقيم داشته باشد، و بدنبال آن هيئت وزيران چندين جلسهء ويژه داير نمود و طرح بسيار جامعى را تصويب كرد كه براساس آن، انقلاب عمرانى، مرحله بسيار گسترده اى را پشتِ سرمى گذراند، اين طرح دوبخش خيلى مهم داشت يكى توسعه و باز سازى مسجد نبوى و ديگرى بازسازى و زيباسازى منطقه مركزى شهر مدينه.
در پانزدهم ماه صفر سال 1405قمرى، خادم حرمين شريفين اين طرح را افتتاح نمود، و بدين ترتيب عملا كار آغاز گرديد، محله هاى كاملى در أطراف مسجد، باقيمت بسيار بالاخريدارى گرديد، و بنفع مسجد از ميان برداشته شد، پايه هاى ژرف و عميقى حفر گرديد و ماشين آلات بزرگ و پيشرفته اى بكار افتاد اين كار بدون اينكه خللى در اقامهء نمازها ايجاد گردد باتلاش هاى شبانه روزى، نُه سال ادامه داشت.
پى گيرى و سر پرستى شاهزاده عبدالمجيد امير مدينه منوره، در دقت عمل وسرعت بخشيدن به كار نقش بسزايى ايفا نمود.
سرانجام كار بپايان سيد و خادم حرمين شريفين در سال 1414قمرى آنرا براى بهره بردارى افتتاح نمود، توسعهء جديد،هشتاد ودوهزارمترمربع به ساختمان قديمِ مسجد افزود.
بالاى پشت بام نيز طورى ساخته شدكه هزاران نماز گذار مي توانند در آن به عبادت بپردازند، و زير زمينيهاى دور حرم، علاوه از حمام و دستشوى و وضو خانه بقيه آن پاركينك ساخته شد كه براى پنج هزار ماشين ظرفيت دارد.
علاوه برآن در فاصلهء هفت كيلو مترى حرم نبوى يك دستگاه كلرسردكن خيلى بزرگ ساخته شدكه توسط لوله هاى زيرزمين به مسجدوصل گرديده وتمامي مسجد ر امى‌تواند سرد كند.
مسجد نبوى پس از اجراى اين طرح عمرانى مؤفق به يك مجتمع عمرانى منحصر به فرد تبديل گرديده است كه زائران با خيالى آرام و قلبى مطمئن در آن به عبادت مى‌پردازند.
قسمت دوم اين طرح عمرانى بزرگ بازسازى و زيبا سازى منطقه مركزى است.
اين طرح در زمنيى به مساحت دوونيم ميليون مترمربع دردست اجرا قراردارد كه نصف آن زير بناست و نصف ديگر را صحن ها، جاده ها، پياده روها، قبرستان بقيع، و ديگر متعلقات در برمى گيردكه بسيار منسجم و دقيق ساخته خواهد شد.
بنا بر مفاد اين طرح اكنون چندين آپارتمان مسكونى تجارى آماده بهره بردارى است كه هر كدام آن صدها ويلا و أُتاق مسكونى و صدها مغازه و فروشگاه را در بر دارد، كه باسيستم هاى پيشرفته و جديد ساخته شده است.
اكنون شهر زيباى مدينه كه در هر دو بعد تمدّن و معنويت مى درخشدُ با تازه ترين و سايل پيش رفتهء امروزى مجهز گرديده در سايهء حرم نبوى آماده است از زائران و مهمانان
عزيزش پذيرايى كند و اسباب آسايش و رفاه آنان را فراهم آورد.
علاوه بر آن طرحهاى ديگرى نيز براى زيباسازى مدينه تصويب شده بود از جمله توسعه و باز سازى مساجد تاريخى كه در رأس آن اولين مسجد اسلام، مسجد قباء قرار دارد.
ساختمان قديمى مسجد قباء برداشته شد و از نوباز سازى گرديد،، و بگونه اى توسعه داده شد كه هيئت اصلى مسجد تغيير نكند، اكنون مساحت آن با متعلقات به سيزده هزار(13000)متر مربع مى رسد.
و اطراف مسجد نيز به شكل بسيارزيبايي طراحى گرديده كه اكنون بامساحت جديدش يك يادگار عمرانى كم نظير بشمار مى رود.
مسجد مهم و تاريخى ديگرى نيز بر دروازه ورودى مدينه منوره درمنطقه ذىالحليفه قرار گرفته است اين مسجد كه ميقات نام دارد، جايى است كه حجاج از آنجابراى حج و عمره احرام مى بندند.
مسجد نيز، بنابر دستور خادم حرمين شريفين باز سازى گرديد مساحت كلى آن نودهزار(90000) متر مربع است كه براى پنج هزار نماز گذار ظرفيت دارد.
در ضمن شهر دارى مدينه منوره در اين انقلاب عمرانى نقش بسيار مؤثرى داشته است بخصوص در ساختن پاركها و بلوارها و آبشارهاى جالب كه همهء اينهابرزيباى شهر افزوده است، تا اهالى شهر و زائران عزيز بتوانند در آن با آسايش زندگى كنند و باقلبى مطمئن و دلى آرام به انجام عبادات و چشيدن حلاوت ايمان بپردازند.
يكى ديگر از شاخصهاى زيبا و درخشان مدينهءمنوره، كه تارنخ پرافتخار و مبادى ايمانى آنرا به نمايش مىگذارد، مجتمع بزرگ چاپ و نشر قرآن كريم است، كه بى ترديد بزرگترين مركز علمى صنعتى در سطح جهان بشمار مى رود، و به گونه اى تخصصى به خدمت قرآن كريم مشغول است.
 در اين مجتمع چندين عالم و دانشمند و قارى قرآن و پژوهشگر متخصص مشغول كارو و نظارت بر چاپ قرآن كريم هستند اين چاپخانه كه بهترين و پشرفته ترين ماشين آلات چاپ را در اختيار دارد، علاوه بر چاپ نص قرآن كريم در زمينهء چاپ ترجمه اين كلام مقدس نيز به چندين زبان زندهء دنيا مشغول است.
بخش ويژه اى نيز به ضبط نوار اختصاص دارد كه در سطح گسترده اى تا كنون ميليون ها نوار ضبطُ توزيع نموده است.
تعداد قرآنهايى كه تاكنون اين چاپخانه بى نظيرجهان بچاپ رسانده از صدوسى ميليون متجاوزاست، تا باشد كه مدينه منوره آن رسالت واقعى خويش را كه در عصر طلايى پيامبرص بدوش گرفته بود و آن تحول بزرگى را كه در عصر ابوبكرصديق و عثمان ذي النورين شاهدش بود در خاطره ها زنده كند.
رسالت و مسئوليت جمع آورى قرآن و سپس توزيع آن به مراكز جهان اسلام.
بينندگان عزيز! آنچه مشاهده كرديد و شنيديد بخشى از تاريخ درخشان مدينه منوره بود، اميد واريم كه عشق و محبت مدينه تا ابد در دلهاى مان زنده و جاويد بماند زيرا پيامبر محبوبمان ص
اينگونه دعا فرمودند: پروردگارا! همچنانكه محبت مكه را در دلهايمان جاى دادى محبت مدينه را نيز جاى بده و بلكه بيشتر از آن . اللهم حبب إلينا المدينة كحبنا لمكة أو أشد حبّاً.
خدايا! اين دعا را از همه مان اجابت بفرما.
خداوند يار و ياورهمهء مسلمين جهان باد
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
 
تعمير و توسعة مسجد نبوى در طول تاريخ
اقتباس و ترجمه: عبدالله حيدري
   
«إنما يعمر مساجد الله من آمن بالله و اليوم الآخر»
هنگامى كه پيامبر خداص از مكه مكرمه هجرت فرموده و به مدينه منوره رسيدند، انصار مدينه براى پذيرايى از حضرتش بر يك ديگر سبقت مى جستند، و هر كس مى كوشيد لجام شتر آنحضرت را بطرف خانهء خود بكشد، أما آنحضرت مكرراً مى فرمودند، شتر را رها كنيد زيرا كه وى مأمور است درجاى خاصي زانو بزند، شتر همچنان به راهش ادامه مى داد تا اينكه در وسط شهر مدينه در يك خرمنگاه خرما زانو زدز
اين زمين از دو تا يتيم بود كه پيامبر ص آنرا خريدند و مسجد نبوى را در آن بنيان گذارى نمودند، پس كه انتخاب جاى مسجد با راهنمايى پروردگار صورت گرفت. مساحت مسجد كه بشكل مربع ساخته شده بود تقريباً هزاروشصت (1600) متر مربع بود، آن زمان قبله بسوى بيت المقدس بود كه در شمال واقع مى‌شد.
هنگامى كه دستور تحويل قبله بسوى كعبه در مكه مكرمه توسط وحى نازل گرديد، تعمير اندكى در ساختمان مسجد بوجود آمد و آن اينكه دروازه جنوبى بسته شد و دروازه اى از طرف شمال باز گرديد.
در سال هفتم هجرى تعداد مسلمانان زياد شد كه مسجد گنجايش همهء آنها را نداشت، لذا پيامبر اكرم ص دستور توسعة آنرا صادر نمودند، كه از دو طرف مغرب و شمال توسعه داده شد، مقدار اضافه شده هزاروچهاروصدوپانزده(1415) متر مربع بود، اكنون مساحت كلى مسجد به دوهزاروچهارصدوهفتادوپنج(2475) متر مربع مى رسيد.
توسعة دوم در عهد حضرت عمر فاروق  در سال هفدهم هجرى صورت گرفت، مسجد از نو باز سازى گرديد، و حدود هزاروچهارصد(1400)متر مربع از سمت جنوب و غرب و شمال به آن افزوده شد، كه اينك مساحت كلى آن به سه هزار وپانصدوهفتادوپنج(3575)متر مربع رسيده بود.
در سال بيست نُه(29) هجرى حضرت عثمان  مسجد را باسنگ باز سازى نمود و از جهات جنوب و شمال و مغرب 496 متر به آن افزود، كه در نتيجه، مساحت كلى مسجد به چهارهزاروهفتادويك(4071) متر مربع رسيد.
در سال 88 هجرى خليفه أموى وليد بن عبد الملك دستور باز سازى و توسعة مسجد را صادر كرد، سر پرستى اين كار را حضرت عمر بن عبد العزيز  كه استاندار مدينه بود بعهده داشت، از جهات مشرق و مغرب و شمال مسجد توسعه يافت، و به جز حجرهء حضرت عايشهلكه در آن رسول گرامى ص و دو يار باوفايش حضرت ابو بكر و عمر  دفن بودند بقية حجرات نبوى در اين توسعه ضميمه شد و براى أولين بار محراب تو خالى بشكل رائج امروزى، و مناره هايى جهت بلند كردن اذان به مسجد افزوده شد.
پس از اين توسعه مساحت كلى مسجد به شش هزاروچهارصدوچهل(6440)متر مربع بالغ گرديد.
در سال صدوشصت ويك (161) قمرى مهدى خليفهء عباسى دستور داد مسجد توسعه داد شود وترميم گردد. بعضي ديوارهايش بازسازى گرديد و از جهت شمال حدود 2450 متر مربع به آن افزوده شد، كه در نتيجه مساحت مسجد به 8890 متر مربع رسيد، در سال 654 قمرى مسجد بر اثر اشتباهى كه از يك فراش مسجد سر زد دچار آتش سوزى بزرگى گرديد، اين بار به همان شكل اول بازسازى گرديد و چيزى به آن افزوده نشد.
در قرن نهم هجرى در عهد سلطان أشرف قايتباى بعضى اجزاء مسجد باز سازى شد اما بدنبال آن بر أثر يك جرقّه آسمانى كه منارة بزرگ مسجد را هدف گرفت آتش سوزى مخُوفى مسجد را بلعيد، بلافاصله به دستور سلطان اشرف قايتباى باز سازى گرديد و از طرف شرق 120متر مربع به آن افزوده شد كه مساحت كلى مسجد به (9010)متر مربع رسيد.
در عهد سلطان عبد المجيد عثمانى در سال 1265 قمرى مسجد باز سازى شد و از جانب شمال يك ساختمان دو طبقه با مساحت 1293 متر مربع به مسجد افزوده شد، كه در نتيجه آن مساحت كل مسجد به ده هزاروسيصدوسه (1033) متر مربع رسيد.
در سال 1370 قمرى بنا بر حكم ملك عبد العزيز آل سعود ديوارها و رواقهاى شرق و غرب و شمال مسجد ترميم گرديد و حدود 6420 متر مربع به آن افزوده شد كه مساحت كلى آن به 16327متر مربع رسيد.
باوجود اولين توسعه سعودى ها، هنوزهم مسجد نبوى احتياج به توسعه داشت چون تعداد زائران هر سال رو به افزايش بود، لذا ملك فيصل بن عبد العزيز در سال 1393 قمرى تصميم گرفت مجدداً مسجد را توسعه دهد، لذا زمينى كه در غرب مسجد نبوى واقع بود براى نماز اختصاص داد، كه با نصب كردن بلند گوُ، چترهاى بزرگ و پنكه هاى سقفى عملاً اين زمين براى نماز آماده شد.
در هيجدهم 18 رجب 1397 قمرى ملك خالد بن عبد العزيز آل سعود زميني كه در جنوب غرب حرم نبوى واقع بود براى خدمت زائران و نماز گذاران اختصاص داد، كه قسمتى از آن براى نماز و بقية براى پاركينك ماشين هاى زوار آماده شد، مساحت اين زمين 43000 متر مربع بود.
در سال 1405 قمرى خادم حرمين شريفين ملك فهد بن عبد العزيز دستور بزرگترين تعمير و توسعه در تاريخ مسجد نبوى را صادر نمود، اين انقلاب عمرانى بزرگ با پيگيرى و سر پرستى شاهزاده عبد المجيد استاندار وقت مدينه منوره آغاز شد، و 9 سال بطول انجاميد، 82000 متر مربع به ساختمان مسجد افزوده شد كه بعد از اين توسعه مساحت كل ساختمان مسجد به (98327) نودوهشت هزاروسيصدوبيست وهفت متر مربع رسيد.
علاوه برآن صحنها، حمامها، وضوء خانه ها و پاركينكهاى مختلفى نيز در اطراف مسجد احداث گرديد، كه كل مساحت مسجد و متعلقات آن به( 400327 ) چهارصدهزاروسيصدوبيست وهفت متر مربع رسيد.
اخيرا در عهد ملك عبدالله بن عبدالعزيز نيز توسعه أي شروع شده كه جزئيات را بعدها انشاءالله ارائه خواهيم كرد.
التماس دعاي خير برادر شما
عبدالله حيدري مدينه منوره
پایان حج 1430 ﻫ ق
آذرماه 88 شمسی
 
تاريخ مصور مدينه منوره
تهيه و عرضه: مركز پژوهش و تحقیات مدینه منوره

ترجمه: عبدالله حیدری
1430 ﻫ ق

   
8-9ـ نقشه مدينه منوره در عصر شريف نبوى. نام مهمترين آثار طبيعى ونحوه تمركز سكونت قبايل در آن مشاهده مى شود.
10-11- تصويري ماهواره اى از مكه مكرمه ومدينه منوره ومنطقه اى كه در بين آن دو واقع است. در اين تصوير راه واماكني كه پيامبر گرامىص در سفر هجرت از آنها عبور كرده اند مشخص شده است.
12- 13- تصوير ذهنى از مسجد شريف نبوى هنگام تأسيس آن كه حجره حضرت عايشه صديقهل در جنوب شرق آن ديده مى شود.
14-15ـ منظره اى عمومى از مدينه منوره از سال (1325)ﻫ ق ـ ( 1908)م. وبخشي از ديوارهايى كه در آن زمان شهر مدينه را احاطه مى كرده به چشم مى خورد.
16- 17- در سال (1325)ﻫ ق ـ (1908)م.
18-19- مدينه منوره از سال (1357)ﻫ ق ـ (1932)م وبخشي از ديوار اول آن ديده مى شود كه سليمان قانونى از سلاطين عثمان آنرا در سال (939)ﻫ ق – (1532) م باز سازى كرد.
20- مسجد شريف نبوى ـ بام بناى عثمانى.
21- خيابان عينيه ـ يكى از مهمترين خيابانهاى قديمى در مدينه منوره اين خيابان از مناخه به باب السلام در مسجد شريف نبوى منتهى مى شد.
22-23- مدينه منوره آنگونه كه در تصاوير ماهواره اى ديده مى شود.
24-25- منظره‌اى شبانه از مدينه منوره ـ عكس از فضا.
26-27- مسجد شريف نبوى منظره اى از خارج اين تصوير از زاويه شمال غرب گرفته شده است.
28-29- مواجهه شريفه جاىي كه مردم براى سلام دادن به پيامبر گرامى ص ودو يار باوفايشان ابوبكر صديق وعمر فاروقب مى ايستند.
30- بخشي از روضه شريفه ومحراب را ملاحظه مى كنيد جاىيكه پيامبر گرامىص در آنجا مى ايستادند وبراى صحابهش اقامه نماز مى كردند.
31- محراب سليمانى يا محراب حنفى كه مقابل منبر شريف از غرب نزد ستون سوم واقع است. سال ساخت اين محراب (860)ﻫ ق است.
32- بخشي از ساختمان عثمانى در مسجد شريف نبوى.
33- بخشي از روضه شريفه ـ منبر فرستاده سلطان مراد عثمانى نيز ديده مى شود اين منبر در جاى منبر پيامبر گرامىص ساخته شده است.
34- 35- بخشي از رواقهاى توسعه بزرگ مسجد شريف نبوى.
36- 37ـ نمونه‌اى از قبه‌هاى متحرك وتزئينات آن در ساختمان توسعه ملك فهد/.
38-39- صحن داخلى مسجد شريف نبوى كه باجترهاى زيباى اتوماتيك پوشانده مى شود.
40-41- جنوب مسجد شريف نبوى چنانكه ملاحظه مى كنيد ساختمان عثمانى از ساير توسعه ها معلوم مى شود.
42-43- مسجد شريف نبوى ـ جنوب شرق.
44-45- مسجد شريف نبوى ـ جنوب غرب.
46-47ـ منظره اى فضاىي از مسجد قباء بعد از توسعه اخير سال (1406)ﻫ ق ـ (1986)م.
48- مسجد قباء از داخل منبر ومحراب را ملاحظه مى كنيد كه با آيات قرآن كريم مزين شده است.
49- مسجد قباء منظره‌اى شبانه.
50-51- مسجد قباء از داخل رواقهاى وسيع وچترهاى صحن داخلى را ملاحظه مى كنيد كه بگونة اتوماتيك باز وبسته مى‌شود.
 52-53- مسجد قباء از داخل زيبا ومنحصر به فرد.
54-55- قبرستان بقيع قبرستان اصلى اهل مدينه از عصر پيامبر گرامىص تا كنون روايت مى شود كه بيش از ده هزار صحابه در اين قبرستان دفن شده اند.
56-57- بخشي از قبرستان بقيع ـ كبوتران مدينه را ملاحظه مى كنيد كه با امنيت واطمينان در آن دانه مى‌چينند.
58-59- منطقه شهداى احد كه قبرستان شهداى احد و در رأس شان حضرت حمزه بن عبد المطلب وكوه احد وكوه رماة (تيراندازان) را در بردارد.
60-61- كوه عينين كه كوه رماة (يا تيراندازان) نيز ناميده مى شود، زيرا پيامبر گرامىص در غزوه احد پنجاه نفر تيرانداز بر آن گماشتند تا جبهه مسلمين را حمايت كنند، اين كوه كوچكى است كه 180 متر طول و40 متر عرض دارد وروبروى قبرستان شهداء احد قرار گرفته است.
62-63- كوه احد، مشهورترين كوه در مدينه منوره.
64-65- بخشي از كوه احد ودره اى را ملاحظه مى كنيد كه اهل مدينه مى گويند پيامبر گرامىص در اثناى غزوه احد در آنجا بالا رفته اند.
66-67- مسجد شريف نبوى بعد از توسعه خادم حرمين شريفين ملك فهد رحمت الله عليه.
68-69- مسجد قبلتين ـ يكى از مساجد عصر نبوى، كه متعلق به قبيله بنى سلمه خزرجى بود اين مسجد در پنج كيلو مترى غرب مسجد نبوى واقع است.
70-71- مسجد قبلتين يكى از مساجد تاريخى در مدينه منوره.
72-73- مسجد قباء منظره اى عمومى از خارج.
74-75- منطقه فتح ـ كه در دامنه غربى كوه سلع واقع است، وشامل مسجد فتح و مساجد ديگرى است كه بنا بر روايات در جاهايي ساخته شده كه بعضي صحابه در اثناى غزوه در آن سنگر داشته اند.
ومسجد فتح مسجد كوچكى است كه در جايي ساخته شده كه در اثناى غزوه احزاب خيمه رسول الله ص در آنجا نصب شده بوده است.
76-77- منطقه فتح ـ در سمت راست تصوير مسجد فتح ملاحظه مى شود كه در جايي ساخته شده كه در غزوه احزاب خيمه رسول اللهص در آن نصب بوده است.
78-79- كوه سلع ـ منظره اى از شمال شرق كه امتداد كوه را نشان مى دهد.
80-81- مسجد جمعه ـ در جايي ساخته شده كه پيامبر گرامىص اولين نماز جمعه را در مدينه براى مسلمين اقامه كردند ودر محله بنى سالم بن عوف از قبيله خزرج واقع بود.
82-83- مسجد شريف نبوى منظره اى عمومى از خارج.
84-85- مسجد بنى معاويه ـ مسجد اجابه نيز ناميده مى شود يكى از مساجدى كه رسول الله ص در مدينه در آن نماز خوانده اند.
86-87- مسجد شريف نبوى گنبد سبز را ملاحظه مى كنيد كه برروى مرقد شريف رسول اللهص ودو يار با وفايشان ابوبكر صديق وعمر فاروقل ساخته شده است.
88-89- مسجد سجده يا مسجد ابوذر ـ در يكى از جاهايي ساخته شده كه پيامبر گرامىص در آن نماز خوانده اند.
90-91- مسجد ميقات (ذو الحليفه) كه اهل مدينه و زائران براى اداى مناسك حج وعمره از اينجا احرام مى بندند وعازم مكه مكرمه مى گردند.
92-93- مسجد شريف نبوى ـ يك گوهر عمرانى منحصر به فرد.
94-95- مسجد حضرت على بن ابى طالب ـ اين مسجد در يكى از جاهايي ساخته شده كه پيامبرگرامىص در آن نماز عيد اقامه مى كردند.
96-97- اين تصوير مشتمل است بر مسجد الغمامه در سمت راست ومسجد حضرت ابوبكر صديق در سمت چپ، اين دو مسجد در اماكني ساخته شده كه پيامبر گرامىصدر آنجا نماز عيد اقامه مى كرده اند چنانكه اندكى دورتر مسجد شريف نبوى از طرف غرب ملاحظه مى شود.
98-99- منطقه مركزى مسجد حضرت ابوبكر صديق را ملاحظه مى كنيد كه در يكى از عيدگاهاى پيامبر گرامىص ساخته شده است.
100-101- مسجد حضرت عمر بن خطاب ـ در يكى از جاهايي ساخته شده كه پيامبر گرامىص در آن نماز عيد اقامه كرده اند.
102-103- مدينه منوره منظره اى عمومى.
104-105- مسجد الغمامه در يكى از جاهايي ساخته شده كه پيامبر گرامىص در آن نماز عيد اقامه مى كرده اند.
106-107- مسجد قباء دومين مسجد مشهور وتاريخى مدينه منوره (كه در قرآن كريم ازآن ياد شده است سوره توبه آيه 108)
108-109- منطقه العنبريه، در سمت راست تصوير بخشي از ايستگاه قطار حجاز را ملاحظه مى كنيد.
110-111- بخش ديگرى از ايستگاه قطار حجاز كه سلطان عبد الحميد ثانى رحمت الله عليه آنرا ساخته است.
112-113- نمونه اى از قطارهايي كه در خط آهن حجاز كار مى‌كرده است.
114-115- مسجد شريف نبوى جنوب غرب.
116-117- وادى عقيق ـ وادى مبارك نيز ناميده مى شود، كه از مشهورترين وادى هاى مدينه منوره است. پيامبر گرامىص در مورد اين وادى فرموده اند «أتانى الليلة آت من ربى فقال صل فى هذا الوادى المبارك» ديشب قاصدى از نزد پروردگارم آمد وفرمود: در اين وادى مبارك نماز بخوان.
118-119- تصوير ديگرى از وادى عقيق در انتهاى تصوير كوه «عير» را ملاحظه مى كنيد. عير كوهى است كه رسول گرامىص آنرا از طرف جنوب غرب حد حرم مدينه قرار دادند.
120-121- باغ سقيفۀ بنى ساعدة. اين باغ در جایی ساخته شده كه مسلمانان پس از وفات رسول معظم ص با ابوبكر صديق بيعت نمودند.
122-123- بخشي از حره شرقى در مدينه منوره ـ حرة : سنگهاى سوخته سياهى هستند كه از شرق وغرب مدينه منوره را احاطه كرده اند.
124-125- بقاياى قصر سعيد ابن العاص، يكى از مشهورترين قصرهايي كه در عصر اموى در كناره وادى عقيق وجود داشت.
126-127- مسجد قباء بعد از توسعه اخير تصويرى شبانه وزيبا.
128-129- بخشي از هتل‌ها وبرجهاى منطقه مركزى.
130-131- وسعت وزيبايي خيابانهاى جديد مدينه منوره منحصر به فرد است.
132-133- وسعت وزيبايي خيابانهاى جديد مدينه منوره منحصر به فرد است.
134-135- اخيرا چند پل وتونل در مدينه منوره ساخته شده كه وسعت و زيبايي آن فوق العاده است.
136-137- تنوع كالا در بازارهاى مدينه منوره براى برآوردن نياز زائران.
138-139- بخشي از بازار سبزى وميوه در مدينه منوره.
140-141- مسجد شريف نبوى منظرى عمومى از خارج.
142-143- نمونه اى از خرماهاى منحصر به فرد مدينه منوره.
144-145- از باغهاى مدينه منوره.
146-147- از باغهاى مدينه منوره.
148-149- مسجد شريف نبوى بعد از توسعه بزرگ خادم حرمين شريفين ملك فهد رحمت الله عليه.
150-151- منظرى عمومى از شهر بدر، غزوه تاريخى بدر كه در سال دوم هجرى اتفاق افتاد وخداوند مسلمين وپيامبرگرامىص وصحابه گرامیش را بر مشركان قريش پيروز گردانيد در همين منطقه بوقوع پيوست.
152-153 العدوة الدنيا (سورهء انفال آيه 42) - كثيب الحنان ـ (تپه ریگ نرم) كه پيامبرگرامىص وصحابه قبل از آغاز غزوه بدر در آن خيمه زدند.
154-155- ميدانى كه در آن غزوه بدر واقع شده است، در سمت راست تصوير مسجد العريش را مى بينيد.
156-157- مسجد شريف نبوى ـ منظرى شبانه.

 

مختصر تاریخ مدینه منوره

دانلود

درباره کتاب

نویسنده :

عبد الله حيدري

ناشر :

www.aqeedeh.com

دسته بندی :

Biographies & Scholars